فرارو- جمعی از کارشناسان اندیشکده امریکایی «شورای آتلانتیک» به سه پرسش کلیدی درباره سناریوی احتمالی و نگران کننده استفاده پوتین از سلاح هستهای در جنگ اوکراین پاسخ داده اند.
به گزارش فرارو به نقل از اندیشکده شورای آتلانتیک، کرملین تهدیدهای خود را دنبال میکند و ممکن است از سلاحهای هستهای در درگیری استفاده کند. کارشناسان «شورای آتلانتیک» شانس برداشتن این گام سرنوشت ساز توسط پوتین، چگونگی انجام آن و واکنش غرب را مورد بررسی قرار داده اند.
۱-تا چه میزان احتمال دارد که پوتین از تسلیحات هستهای در جنگ اوکراین استفاده کند؟
«کِیر لیبر» پژوهشگر حوزه امنیتی و دفاعی اندیشکده شورای آتلانتیک و «داریل پرس» استاد کالج دارتموث میگویند: «در صورتی که پوتین با شکستی ویرانگر مواجه شود احتمال بیشتری وجود دارد که از سلاح هستهای در جنگ اوکراین استفاده کند و احتمال استفاده کردن از آن بیش از استفاده نکردن خواهد بود.
اگر پوتین تهدیدی وجودی را متوجه رژیم خود احساس کند مجبور خواهد شد از چنین رویدادی جلوگیری کند حتی اگر این امر مستلزم انجام اقدامات تشدید کننده دامنه منازعه و اقدامی خطرناک باشد. تسلیحات هستهای آخرین ابزار نهایی هستند. اگر رژیم یا زندگی پوتین در خطر باشد هر رهبر منطقی به استفاده از سلاح هستهای فکر میکند».
«والتر اسلوکامب» پژوهشگر شورای آتلانتیک و معاون سابق وزیر دفاع امریکا در امور سیاسی در نظری متفاوت باور دارد که پوتین احتمالا انتظار خواهد داشت تهدیدهای او ناتو را وادار به ترک اوکراین کنند.
او میافزاید: «با این وجود، اگر او به این باور برسد که با شکست یا بن بست پر هزینهای مواجه خواهد شد یا شانس موفقیت از طریق تشدید تنش شدید را دارد خطر غیر صفر (شاید ۱ یا ۲ درصد به طرز نگران کنندهای بالا) وجود دارد که تهدید خود را عملی سازد. در این زمینه حتی یک ریسک کوچک نیز بسیار خطرناک است و او باید ریسک آغاز یک جنگ هستهای را تشخیص دهد بنابراین بازدارندگی او مطلوبترین نتیجه است. بر این اساس، ناتو باید به صراحت بگوید که هرگونه حمله اتمی توسط روسیه با پاسخی بالقوه از جمله تسلیحات هستهای مواجه خواهد شد».
«الکساندر ورشبو» از اعضای اندیشکده شورای آتلانتیک در امور اوراسیا که از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ میلادی سفیر امریکا در روسیه و از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ میلادی معاون دبیرکل ناتو بوده احتمال استفاده پوتین از سلاح هستهای در اوکراین را نه صفر بلکه بسیار اندک و کمتر از ۵ درصد میداند.
او میگوید: «هدف پوتین از طرح تهدید هستهای بازداشتن امریکا و متحداناش از تشدید درگیری در جنگ و معرفی قابلیتهای نظامی پیشرفته است که میتواند به نیروهای اوکراینی مزیت قاطعی ارائه دهد. اگر نیروهای روسی شکست تحقیرآمیز دیگری را در کارزار کنترل (منطقه جنوب شرقی اوکراین) دونباس متحمل شوند تندروها در کرملین میتوانند پوتین را تحت فشار قرار دهند تا تهدید هستهای خود را عملی سازد.
با این وجود، بعید به نظر میرسد که او این کار را انجام دهد، زیرا این کار تنها پاسخ سخت ایالات متحده و متحدان را بدون ارائه هیچ مزیت نظامی قابل توجهی ایجاد میکند. حتی در پی یک شکست بزرگ نظامی، پوتین به احتمال زیاد ریسک تشدید غیرقابل کنترل و تبدیل شدن به اولین فرد در هم شکننده تابوی هستهای را نخواهد پذیرفت. احتمال تشدید حملات روسیه با تسلیحات متعارف علیه غیر نظامیان و زیرساختهای اوکراینی و هم چنین علیه عملیات تامین سلاح متحدان بیشتر از کاربرد تسلیحات هستهای از جانب آن کشور است».
«جان لودال» رئیس پیشین اندیشکده «شورای آتلانتیک» در فاصله سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۶ میلادی نیز معتقد است که احتمال استفاده پوتین از تسلیحات هستهای در جنگ اوکراین اندک است و میافزاید: «بازدارندگی هستهای در زمان صلح کارآمد است و برای جلوگیری از استفاده از چنین سلاحهایی در بحرانها و رویاروییهای در سالیان گذشته (مانند مورد کوبا، شبه جزیره کره و ویتنام) کارساز بوده است».
۲-اگر پوتین از تسلیحات هستهای در جنگ اوکراین استفاده کند محتملترین راهی که برای این کار انتخاب میکند چه خواهد بود؟
«کِیر لیبر» و «داریل پرس» معتقدند که هدف پوتین از تشدید تنش هستهای ارسال این پیام است که روسیه شکست ویرانگر را نخواهد پذیرفت و بر این اساس، ایالات متحده و متحداناش باید عقب نشینی کنند.
این دو پژوهشگر میافزایند: «از آنجایی که هدف اجبار خواهد بود پوتین به جای خشم به دنبال ایجاد ترس است. بنابراین، بیش از آن که احتمال استفاده از تسلیحات هستهای در خاک ناتو وجود داشته باشد در اوکراین استفاده میشود و علیه اهداف نظامی و نه غیرنظامی خواهد بود. ما هم چنین از روسیه انتظار داریم که به دنبال مزایای نظامی از طریق استفاده از تسلیحات هستهای باشد و احتمالا این کار را به صورت انفجارهای کم بازده علیه مواضع نظامی اوکراین انجام خواهد داد».
«والتر اسلوکامب» معتقد است که انگیزه پوتین ماهیت نظامی ندارد بلکه نوعی ارعاب است. او میافزاید: «پوتین ممکن است کار را با نمایش قدرت هستهای روسیه مانند ارسال سلاح به کالینینگراد در حوزه بالتیک شروع کند. هم چنین، او میتواند دستور انفجاری در محدوده تحت آزمایش روسیه را صادر کند. برای یک حمله واقعی، او ممکن است تاسیساتی در اوکراین (یا احتمالا در لهستان) مرتبط با تامین تسلیحات غرب را هدف قرار دهد».
«الکساندر ورشبو» باور دارد که اگرچه بعید است، اما غیرقابل تصور نیست که پوتین بتواند برای جلوگیری از شکست تصمیم به استفاده از سلاحهای هستهای بگیرد.
او میافزاید: «در آن سناریو، من انتظار دارم که او استفاده اولیه خود را به یک حمله نمایشی با استفاده از یک سلاح هستهای تاکتیکی کم بازده علیه یک هدف نظامی اوکراینی محدود کند تا میزان تلفات غیر نظامیان را به حداقل برساند (و از واکنش ایالات متحده و ناتو علیه خود جلوگیری کند). او ممکن است امیدوار باشد که تنها با عبور از آستانه هسته ای، اوکراین و حامیان غربی آن را چنان شوکه کند و افکار عمومی متحداناش را چنان وحشت زده سازد که به جای خطر تشدید تنش منازعه غربیها و اوکراین عقب نشینی کنند».
«جان لودال» میگوید: «پوتین ابتدا یک اقدام تحریکآمیز انجام خواهد داد سپس به هدفی با ارزش مانند کی یف حمله خواهد کرد به این امید که اوکراین گزینه» صلح به هر قیمتی «را بپذیرد. با این وجود، او هم چنین به دنبال جلوگیری از هرگونه سرریز احتمالی (مانند تشعشعات) به هر کشور عضو ناتو است».
۳-در صورت استفاده پوتین از تسلیحات هستهای در جنگ اوکراین محتمل ترین راهها برای پاسخ و واکنش امریکا و غرب چه خواهند بود؟
«کِیر لیبر» و «داریل پرس» اشاره میکنند که اگر پوتین از تسلیحات هستهای استفاده کند ایالات متحده و متحدانش تنها با گزینههای بدی روبرو خواهند شد. آنان میافزایند: «راه اندازی یک حمله متعارف یا هستهای پاسخی دیوانه کننده خواهد بود، زیرا خطر انتقام بزرگ (و شاید پایان تمدن) را به دنبال خواهد داشت.
درگیر شدن در یک اقدام تلافی جویانه متناسب به شدت احمقانه خواهد بود، زیرا پوتین و بقای رژیم او و شاید حتی زندگیاش بسیار بیشتر از غرب در خطر است. در نتیجه، او بیشتر حاضر به ریسک کردن خواهد بود. تشدید تحریمها علیه روسیه تنها خطرات را برای رژیم پوتین افزایش میدهند و خود مشوق تشدید بیشتر تنشهای هستهای خواهد بود.
تنها پاسخ عاقلانه به استفاده از تسلیحات هستهای توسط پوتین در اوکراین مذاکره درباره صدور نوعی قطعنامه است تا نوعی مصالحه صورت گیرد. اگر این گزینه انتخابی خواهد بود اکنون بسیار منطقی است که لفاظیهای ایالات متحده در مورد تغییر رژیم یا پیروزی قاطع کاهش یابند و در عوض، پیش از استفاده از سلاحهای هستهای راه حلی پیدا شود».
«والتر اسلوکامب» اشاره میکند با فرض اینکه ایالات متحده، ناتو و اوکراین بتوانند در مورد هر اقدامی به توافق برسند چندین احتمال وجود دارد. او میگوید: «اگر حمله روسیه خسارت کمی به بار آورد ناتو ممکن است ابتدا سعی کند اولتیماتومی (ضرب الاجلی) را با هدف دستیابی به توافقی بر اساس شروط ناتو و اوکراین صادر کند. با این وجود، اگر پوتین متقاعد شده باشد که چارهای جز حمله وجود ندارد بعید به نظر میرسد که به پیشنهادات متحداناش برای حصول چنین توافقی تن دهد.
به طور مشابه، یک پاسخ نظامی غیر هستهای (برای مثال، حملات متعارف به پایگاهها و زیرساختهای نظامی در خاک روسیه) احتمالا تعیین کننده نخواهد بود و برای بسیاری ناکافی به نظر میرسد علاوه بر آن که خطرات تشدید تنش را نیز به همراه دارد. ناتو نیروی کافی برای حملهای متناسب با مقیاس اقدام روسیه را در اختیار دارد.
برخی به طور قابل درکی استدلال میکنند که ادامه دفاع از اوکراین به سادگی ارزش پذیرش ریسک تشدید تنش هستهای را ندارد. با این وجود، در حالی که به راحتی میتوان خطرات حمله متقابل هستهای را مورد ارزیابی قرار داد، عدم انجام آن پیامدهای جدی نیز دارد: عدم پاسخ هستهای ایالات متحده اعتبار کل استراتژی بازدارندگی هستهای را در بین دوستان و دشمنان آن کشور به شدت تضعیف میکند. هم چنین، چشمانداز تلافی جویانه هستهای آمریکا به نوبه خود احتمال جنگ بزرگتر را بیشتر میکند. بهتر است که مجبور به انتخاب این گزینه نباشیم و در آن شرایط قرار نگیریم».
«الکساندر ورشبو» معتقد است که اگر پوتین از تسلیحات هستهای استفاده کند ایالات متحده و متحداناش باید به سرعت و قاطعانه واکنش نشان دهند تا اطمینان حاصل شود که پوتین بهای سنگینی را برای عبور از آستانه هستهای پرداخت کرده است. او میگوید: «یک پاسخ اولیه حساب شده برای کاهش خطرات تشدید منازعه میتواند شامل یک حمله بزرگ با سلاحهای متعارف علیه اهداف نظامی با ارزش روسیه درگیر در جنگ علیه اوکراین (مانند ناوگان دریای سیاه) باشد.
با این وجود، ایالات متحده و متحداناش باید به جای استفاده از نیروهای متعارف در سیاست اعلامی خود در مورد این که آیا به همان شیوه پاسخ خواهند داد یا خیر ابهام در موضع گیری را حفظ کنند. چنین ابهامی در مورد ماهیت و دامنه واکنش در وهله نخست در بازدارندگی پوتین از استفاده از سلاحهای هستهای موثرتر خواهد بود. متحدان امریکا اکنون باید در مورد گزینههای پاسخ دهی احتمالی مشورت کنند تا در زمان بحران با حالت فلج شدگی در تصمیم گیری مواجه نشوند».
«جان لودال» معتقد است که ایالات متحده و متحداناش باید تسلیحات متعارف را برای شکست دادن سریع ارتش پوتین در اوکراین مستقر کنند و روشن سازند که استفاده او از سلاحهای هستهای چیزی جز شکست را به دنبال نداشته است.
او میافزاید: «شرکای غربی اوکراین علاوه بر ارائه سطح بالاتری از حمایت نظامی، نیروهای دریایی خود را در دریای سیاه مستقر خواهند کرد تا تمام کشتیهای روسیه و هم چنین پل روسیه به کریمه را نابود کنند (ماموریت سی روزه). هم چنین، آنان برتری هوایی اوکراین را با استفاده از سامانههای موشکی پاتریوت و در صورت لزوم جنگنده پیشرفته ایالات متحده و استقرار واحدهای اطلاعاتی، لجستیکی و پشتیبانی بشردوستانه ایالات متحده و متحداناش در داخل اوکراین تضمین خواهند کرد».