روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: دولتمردان ما میگویند مذاکرات به نقطه پایانی خود نزدیک است و تنها چند مورد باقیمانده است.
این، جملهایست که همواره تکرار میشود و عجیب است که با گذشت روزها و هفتهها و حتی ماهها این چند مورد همچنان باقی ماندهاند.
مطلب دیگری که این حضرات میگویند اینست که ما معیشت مردم را به مذاکرات «گره» نمیزنیم و مشکلات اقتصادی را در داخل حل میکنیم.
اصل این تفکر که دولتمردان کاری کنند که معیشت مردم به هیچ چیزی در خارج از کشور اعم از مذاکره و تحریم و... گره زده نشود بسیار خوبست، ولی آنچه در این زمینه مهم است، عملی شدن این وعده است. اگر دولتمردان بتوانند کشور را بگونهای اداره کنند که مشکلات اقتصادی در داخل حل شوند و مردم هر روز با گرانیهای جدید مواجه نشوند، قابل تحسین و تقدیرند و باید آنها را دولتمردان نمونه دانست.
هیچ ایرانی باغیرتی دوست ندارد امور کشورش متوقف بر اراده غیرایرانیان باشد و به خارج از مرزها گره بخورد، اما کسانی که چنین وعدهای میدهند تاکنون چقدر برای تحقق آن موفق بودهاند؟
برای پاسخ دادن به این سؤال کافی است به نرخ کالاهای اساسی که نیازمندیهای روزانه مردم برای تأمین معیشت است نگاهی بیندازید. قیمتها برخلاف تبلیغات دولتی هر روز افزایش مییابند و قدرت خرید مردم با سرعت زیاد رو به کاهش است. وجود گوشت و مرغ در سفره قشر محروم جامعه به یک آرزو تبدیل شده و در مورد سایر اقلام نیز مردم چارهای غیر از روی آوردن به قناعت و مصرف کمتر ندارند.
برای دولت جدید، ۷ ماه زمان مناسبی به نظر میرسد که بتواند بر امور مسلط شود و قیمتها را مهار کند، ولی علیرغم گذشت این زمان، نهتنها قیمتها مهار نشدند بلکه بسیاری از کالاها در همین مدت بین ۵۰ تا ۸۰ درصد افزایش قیمت داشتهاند و فشارها بر مردم دوچندان شده است.
این فشار و سختی که مردم در اثر افزایش قیمتها تحمل میکنند را مسئولان نمیتوانند احساس کنند. آنها با حقوقها و امکاناتی که در اختیار دارند در هر شرایطی میتوانند بیمشکل زندگی کنند بدون آنکه بفهمند مردم با چه دشواریهائی مواجهند. شعارهای مربوط به گره زدن و گره نزدن نیز از همین نَفَسی بر میآید که از جای گرمی در میآید!
با ملاحظه وضعیت موجود باید این واقعیت را به دولتمردان گوشزد کرد که طولانی شدن مذاکرات فقط زمانی میتواند منطقی باشد که شما معیشت مردم را به ثبات برسانید و مردم احساس کنند در جامعهای که عدالت اجتماعی در آن جریان دارد زندگی میکنند. در چنان شرایطی هیچکس نمیتواند وعده گره نزدن زندگی مردم به خارج را شعار تلقی کند. هنر شما باید این باشد که مذاکرات را با رفع کامل تحریمها به توافق برسانید و کشور را از وضعیت بیثباتی اقتصادی نجات دهید.
شما میدانید که دوران شعارهائی از قبیل اینکه تحریمها تأثیری در بحران اقتصادی کشور ندارند گذشته و «گره» کار را باید در نوع نگاهتان به واقعیتها پیدا کنید. دولتمردان باید با مردم صادق باشند. اگر میخواهید صادق باشید، وقتی میبینید نمیتوانید مذاکرات را به نتیجه برسانید، از کسانی که در این زمینه تجربهای موفق دارند کمک بگیرید. آنها هم فرزندان همین آب و خاکند.