فرارو- دنیل هنینگر؛ مفسر سیاسی محافظه کار امریکایی و معاون صفحه تحریریه روزنامه «وال استریت ژورنال» و یکی از مفسران شبکه خبری «فاکس نیوز» است. او در سال ۱۹۸۵ میلادی برنده جایزه روزنامه نگاری «جرالد لوب» برای تفسیر رویدادها شده بود. او هم چنین در سل ۱۹۹۵ میلادی جایزه نویسندگی برتر انجمن سردبیران روزنامههای امریکایی را از آن خود ساخت. در سال ۱۹۹۷ میلادی، او برنده جایزه روزنامه نگاری برای نوشتن سرمقاله و در سال ۲۰۰۲ میلادی برنده جایزه پولیتزر برای گزارش اخبار فوری شد.
به گزارش فرارو به نقل از وال استریت ژورنال، در نادرترین رویداد قابل تصور «جو بایدن» و «دونالد ترامپ» در یک مورد با یکدیگر همسو هستند: تهاجم روسیه به اوکراین نباید اجازه دهد که ما به سوی جنگ جهانی سوم کشانده شویم. سناتور «مارکو روبیو» جمهوری خواه نیز همین نظر را دارد.
تهاجم «ولادیمیر پوتین» به اوکراین باعث ایجاد جنگ جهانی دو و نیم شده است. بروز جنگ جهانی سوم نگرانیای چندین دههای از دوره جنگ سرد به این سو بوده است. چیزی که اکنون میبینیم موضوعی تازهای است: تلاشی خودجوش و جمعی در سراسر جهان برای مبارزه با یک جنگ بدون ایجاد یک آرماگدون یا جنگ آخرالزمانی سوم.
ظرف مدت سه هفته، تقریبا تمام مردم و کشورهای دموکراتیک جهان متعهد شدند که تهاجم روسیه را دفع کنند. ابعاد، سرعت و عمق پاسخ تقریبا غیرقابل تصور بوده است.
کشورهایی که تسلیحات یا تجهیزات نظامی مدرن به اوکراین ارسال کردهاند نه تنها شامل ایالات متحده، بلکه بریتانیا، آلمان، فرانسه، کانادا، بلژیک، هلند، سوئد، جمهوری چک، استرالیا، پرتغال، رومانی، دانمارک، کرواسی، اسلوونی، ایتالیا و ژاپن میشوند بلکه کره جنوبی نیز روز سه شنبه اعلام کرد که نزدیک به یک میلیارد دلار تجهیزات غیر کشنده را به اوکراین ارسال خواهد کرد.
در پاسخ به فراخوان ۲۷ فوریه، «ولودیمیر زلنسکی» رئیس جمهور اوکراین برای پذیرش لژیون بین المللی دفاع از اوکراین، هزاران جنگجوی داوطلب از جمله برخی از کهنه سربازان جنگهای عراق و افغانستان از همه جا روانه اوکراین شده اند.
تحریمهای بینالمللی، روسیه را به یک کشور نابسامان از نظر مالی و فرهنگی تبدیل کرده است. بهترین سازمانهای غیرانتفاعی جهان یک شبه یک زیرساخت حمایتی را در اوکراین یا در مرز آن کشور ایجاد کردند. دوران پس از جنگ سرد هرگز چیزی شبیه به آن چه که امروز «اوکراین» نامیده میشود را به خود ندیده است و درک معنا و تاثیرات آن به زمان نیاز دارد.
برای آغاز، کسانی از ما که در سنگر جنگهای فرهنگی کار میکنیم تمایل داریم فکر کنیم فناوری و پلتفرمهای رسانهای نقشی سمی دارند. با این وجود، باید اذعان کنیم که همان نیروهای پیام رسان که به سرعت تفکر گروهی را در مقیاس وسیع جمع میکنند در اینجا عاملی قدرتمند و بالقوه خوب را به حرکت در میآورند.
آیا این پاسخ جلوی آقای پوتین را خواهد گرفت؟ چه کسی میداند؟ با این وجود، میتوان فرض کرد که سنگ بنای محکم به منظور تلاش گسترده برای مقاومت، خود اوکراین است: توانایی غیرمنتظره ارتش آن کشور برای مقابله با حمله رعد آسای پوتین و خودداری مردم اوکراین از تسلیم شدن.
رسانههای اجتماعی مدرن مانند یوتیوب و اینستاگرام به خلق افراد مشهور و اینفلوئنسرها کمک میکنند. در اینجا پلتفرمها بلافاصله «زلنسکی» یک کمدین حرفهای را به یک قهرمان تاثیرگذار تبدیل کردند که به مردم خود و دهها میلیون نفر در خارج از کشورش انگیزه میداد. آخرین باری که هر یک از اعضای کنگره ایالات متحده برای تشویق یک رئیس جمهور ایستادند چه زمانی بوده است؟
اکنون ما تصمیم گرفتهایم که همهمان ناتو باشیم و به نوعی ماده ۵ جهانی ملزم شده ایم: حمله غیر قابل تحریک گسترده به یکی از ما حمله به همه ما محسوب میشود.
اوکراین دو انگیزه انسانی را به حرکت درآورده است: کمک و دفاع. اول پایدار بودن کمکرسانی و دوم آن که دفاع کردن انگیزهای است که بسیاری از ما فکر میکردیم مانند کوچکسازی ظرفیت نظامی آلمان از بین رفته در حالی که این گونه نیست.
با بحران اوکراین به نظر میرسد که به نشانههایی از فضیلت واقعی رسیده ایم. اثر ماندگارتر اوکراین میتواند مشروعیت دفاع شخصی ملی و فردی باشد که دامنه آن از کودکان تا بزرگسالان را شامل میشود.
بمباران بیرویه غیر نظامیان با فرمان پوتین یک واقعیت تاریخی را احیا کرده است: موعودگرایان و منجی گرایان سیاسی مسلح تلاش میکنند آن چه را که میگویند عملی سازند چه در مسکو باشند چه پکن یا پیونگ یانگ. دفاع در برابر چنین تهدیداتی دو شکل دارد: حملات پیشگیرانه به معنای جنگ یا بازدارندگی. پیش فرض بهتر بازدارندگی است.
بازدارندگی مستلزم تمایل به صرف ثروت ملی برای دفاع است همان طور که اوکراین هشت سال پیش این مسیر را انتخاب کرد همان طور که به نظر میرسد ناتو اکنون مایل است این کار را انجام دهد. کنگره هفته گذشته بنابر پیشنهاد بایدن درصد بودجه دفاعی تخصیص یافته ایالات متحده را به میزان بیش از دو برابر افزایش داد. دو ماه پیش، استرالیا و ژاپن قرارداد همکاری دفاعی با یکدیگر امضا کردند. «اوکراین» میدان بحث بین هزینههای امنیت ملی و نیازهای داخلی را هموار کرده است.
استناد به جنگ جهانی سوم توسط بایدن و ترامپ، اکنون بهانهای برای بازگشت به وضعیت منفعل پیش از اوکراین است. حمایت جهانی از اوکراین و تشخیص این که ما ناگهان در جنگ جهانی دوم و نیم و با انتخابهای دشوار پیش رو هستیم نشان میدهد که مردم به دنبال وضعیتی فراتر از وضع موجود حاصل از جنگ سرد از سوی رهبران ملیشان هستند.