سه سالی میشود که عادل فردوسیپور و فرزند ۲۰ سالهاش یعنی برنامه نود، با بیمهری صداوسیما، بهطور ویژه شبکه سه، روبهرو شده و صدای گزارشهایش از یکسو و پخش تصاویرش بهعنوان مجری از سوی دیگر، ممنوع شده است. برنامه کنارگذاشتن عادل از سیما که به نظر میرسد از سالها پیش طرحش ریخته شده بود، توسط علی فروغی، مدیر جدید شبکه سه سیما نهایی شد تا در تصمیمی عجیب، محبوبترین مجری صداوسیما و محبوبترین برنامه سیما یکباره کنار گذاشته شود. مسئولان امر انتظار داشتند با کپی از روی دست عادل و احیای شاگرد او در قالب مرد همهکاره، بتوانند برنامهای با همان کیفیت در حوزه فوتبال ساخته و کاری کنند تا مخاطبان، عادل فردوسیپور را فراموش کنند. این پروژه حتی بعد از سه سال دوری عادل از شبکه سه، جان نگرفت و جز شکست عایدی دیگری برای تصمیمگیرندهها در بر نداشت. برای شبکه سه و درمجموع برای صداوسیما نه کسی عادل فردوسیپور شد و نه برنامهای نود.
ماحصل شد اینکه تلویزیون، مخاطبان نهچندان زیادش را بیش از گذشته، بهویژه در برنامههای ورزشی از دست داد و برنامه نود که همواره در صدر پربینندهها قرار داشت، با برنامهای جایگزین شده که باید برای ماندن در ردههای انتهایی ۱۰ برنامه پربیننده دستوپا بزند.
کنارگذاشتن عادل از شبکه سه و جمعکردن برنامه نود تنها موضوع رخداده در این میان نبود؛ زیرا علاوه بر آن، بیمهری و کملطفیهای بیشماری به عادل فردوسیپور طی این سه سال شده است. عادل که انتظارش را نداشت دوریاش از گزارش و مجریگری به عوامل پشتپرده گره بخورد، منتظر ماند، اما وقتی پی برد با «جریان» روبهرو است و نه شخصِ «اجراکننده اوامر»، ترجیح داد عشقش به فوتبال را به بستر برنامههای اینترنتی بکشاند تا از این طریق با مخاطبان بیشمارش در ارتباط بماند. بااینحال، به محض آنکه نام عادل فردوسیپور به میان آمد، ساترا که زیر نظر تلویزیون فعالیت میکند و مسئول مستقیم صدور مجوز بر بستر اینترنت است، با برنامه عادل فردوسیپور مخالفت کرد. ساترا البته بیانیهای صادر کرد و نوشت که تقاضا برای ساخت این برنامه قبل از رسیدن به دست آنها رد شده است. خلاصه که به زبان بیزبانی خبر دادند که نهادی بالاتر از آنها، مجوز برنامه عادل فردوسیپور را رد کرده است. این بیمهریها شامل حرفه عادل شد، ولی حتی برای تخریب چهره او هم در این مدت کم نگذاشتند. درست در نخستین روزهایی که عادل از تلویزیون کنار گذاشته شده بود، شایعات مربوط به مهاجرتش به گوش رسید. حتی اسم کشور و شبکه تلویزیونی که قرار بود عادل فردوسیپور به آنجا پناه ببرد هم مطرح و پیشداوریهای عجیبی درباره شخصیت او صورت گرفت.
رسانههایی که ارتباط نزدیکی با تصمیمگیرندگان امر درباره قطع همکاری با عادل فردوسیپور داشتند، با دامنزدن به این شایعه که از ابتدا میدانستند فردوسیپور قرار است مهاجرت کند، کار او را به سختترین شکل ممکن نقد کردند. عادل، اما با وجود پیشنهادهای مالی بسیار خوب و قابلتأمل، آنها را رد و شایعات مربوط به مهاجرتش را تکذیب کرد. بعدها رضا جاودانی هم در تلویزیون از پیشنهاد شبکههای آنطرف آبی به فردوسیپور با رقم بالا پرده برداشت که اتفاقا تاریخش به مدتها قبل برمیگشت. وقتی تیر مخالفان عادل در این پروژه به سنگ خورد، تلاش برای تخریب چهره او به طرق دیگر در دستور کار قرار گرفت. اینبار گزارش دیدار فینال آسیا برای اینستاگرام کنفدراسیون فوتبال آسیا بهانهای شد تا مخالفان عادل فردوسیپور او را در تیم عربستانیها قرار دهند و با ایجاد دوگانگی سعی کنند او را فردی خائن جلوه دهند. این پروژه نخنماشده هم استقبالی از سوی مخاطبان نداشت و یکی، دو روزی در خبرگزاریهای خاص این دست و آن دست و سپس از اذهان پاک شد.
شیوه بعدی در این مسیر، اما تعریف و تمجیدهای هدفدار از شخص و برنامه جایگزین برای عادل فردوسیپور و برنامه نود بود؛ تبلیغاتی منظوردار تا نشان دهند نهتنها نبودن فردوسیپور خسرانی برای تلویزیون در پی نداشته بلکه کارهای باکیفیتتر و بدون هیاهو در این عرصه رقم خورده است. این شیوه، اما با اعلام برنامههای پربیننده هر ماه توسط خود سازمان صداوسیما به شکست منجر شد تا مشخص شود لفاظیها در این زمینه اثرگذار نبوده است.
عادل فردوسیپور، اما در تمام این سالها از تاکتیک «سکوت» استفاده کرده و به غیر از یکی، دو مورد که از سختیهای این چند سال حرف زده و اندکی از رفتارها گلایه کرده، درباره جداییاش از تلویزیون حرف نزده است. مشخص نیست تاکتیک سکوت او برگرفته از فلسفهای دیگر است یا خیر، اما هرچه بوده عادل ترجیح داده سکوت کند و منتظر بماند. او همین دو روز پیش در ویدئویی که منتشر شده میگوید سه سال خیلی سخت بر او گذشته، ولی ترجیح میدهد همچنان سکوت کند تا ببیند در آینده چه اتفاقی میافتد. پرسش مبهم دراینبین، اما این است که سکوت عادل فردوسیپور قرار است چه چیزی را تغییر دهد؟ او در این مدت سکوت کرده و چیزی عوض نشده و صدایی شنیده نشده است. با وجود آنکه علاقهمندان به برنامههای ورزشی و مخاطبان تلویزیونی بارها درخواست بازگشت عادل فردوسیپور را ارائه کرده و حتی کارزارهای مردمی برای بازگشت او به تلویزیون راه انداختهاند، هیچ اتفاق درخوری رخ نداده است. گویا اصرار زیادی بر نشنیدن صدای مردم در بین مسئولان تلویزیون وجود دارد. مسئولانی که وقتی زیاد در گوششان مطالبه بازگشت عادل را فریاد بزنی، فقط به گفتن این جمله بسنده میکنند که «مشکلی برای بازگشت عادل وجود ندارد». شاید عادل هم دلخوش به همین جمله تکراری است که تابهحال چندباری از سوی رئیس جدید سازمان صداوسیما مطرح شده در غیر این صورت بعید است که سکوت عادل فردوسیپور، چیزی را برای خودش و مخاطبان بیشماری که سالهای سال، هفتهها را با برنامه نود و دوشنبه تنظیم میکردند، تغییر دهد.