فرارو- عدهای از دوستان دبیرستان در یک مهمانی شبانه در خانۀ خاویر (دِیو فرانکو) که حالا به آدم مشهوری تبدیل شده دور هم جمع شدهاند. وقتی جسد خاویر پیدا میشود کارآگاه دنر (تیفانی حدیش) باید تحقیق کند و بفهمد کدامیک از مهمانها خاویر را به قتل رسانده. اما هر کس روایت خاص خودش را از ماجرا دارد.
به گزارش فرارو؛ کریستوفر میلر (Christopher Miller) و فیل لرد (Phil Lord) در این سریال نگاه جالب و جذابی به مضمون «خودمحور پنداری» انداختهاند؛ یعنی اینکه هر کس در ذهن خودش شخصیت اصلی ماجراهایی است که در اطرافش رخ میدهد. میلر و لرد زوج هنری موفقی هستند که فرهنگ عمومی را خیلی خوب میشناسند. آنها بعد از فیلم درخشان «اسپایدرمن؛ به درون دنیای عنکبوتی» به سراغ ساختن سریال رفتهاند.
در حالیکه مضمون اصلی این سریال به ژانر جنایی-رازآمیز تعلق دارد، اما گلچینی از انواع ژانرها را در آن میتوان دید. تقریبا هر کدام از بازیگران سریال را میتوان به نوعی شخصیت اصلی سریال به حساب آورد، چون وقایع آن شبی که قتل در آن اتفاق میافتد بارها و بارها به سبکهای مختلف و توسط افراد مختلف روایت میشود. به همین خاطر هر قسمتی از سریال حال و هوای خودش را دارد؛ کمدی-رمانتیک، اکشن و یا حتی موزیکال (و این تازه در سه قسمت اول سریال است).
تغییر حال و هوا در سریال واقعا به صورتی هیجانانگیز و جذاب اتفاق میافتد و احساس نشستن در قطار شهربازی را به آدم میدهد. قسمت اول در طول ده دقیقه از یک فیلم هنری سیاه و سفید به یک کمدی پر آب و تاب و مفرح تبدیل میشود. شیوۀ روایت در سریال بسیار خلاقانه است و یک قصۀ آشنا و دمدستی را به شکلی تازه و پرنشاط ارائه میکند. همۀ لحظههای سریال پر از انرژی و غافلگیری است و غیر از این هم نمیشد از سازندگان فیلم (The Lego Movie) انتظار داشت.