روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: سفر یک هیأت سیاسی از دولت خودخوانده طالبان به ریاست مولوی امیرخان متقی سرپرست وزارت امور خارجه این دولت به تهران که در روز شنبه ۱۸ دیماه جاری صورت گرفت، گمانهزنیهائی را در محافل سیاسی و رسانهای کشورمان پدید آورد که روشنگری درباره آنها ضرورت دارد.
در همان روز، بعضی منابع خبری افغانی اعلام کردند در جریان سفر سرپرست وزارت امور خارجه دولت طالبان، سفارتخانه افغانستان به طالبان تحویل داده شد. این خبر، بلافاصله با تکذیب وزارت امور خارجه کشورمان مواجه شد، ولی مقامات وزارت خارجه توضیح بیشتری در این زمینه ندادند. شاید علت این بود که سفارتخانه افغانستان در تهران در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۰ یعنی حدود یک ماه قبل با نامه همین مولوی امیرخان متقی از سفیر سابق افغانستان خلع ید و به شخص جدیدی سپرده شده بود.
با اینکه ماجرای سفارت افغانستان در تهران به این روزها مربوط نمیشود، شایعه تحویل آن به طالبان همزمان با سفر سرپرست وزارت خارجه این گروه به تهران، این تصور را در افکار عمومی به وجود آورد که ممکن است این اقدام مقدمهای برای حرکت دولت جمهوری اسلامی ایران به سوی به رسمیت شناختن دولت طالبان باشد. تکذیب خبر مربوط به تحویل سفارت نیز شاید نوعی واکنش به همین تصور بود تا افکار عمومی به این اطمینان برسد که مسئولان ارشد نظام جمهوری اسلامی به شرطی که درباره به رسمیت شناختن هر دولتی در افغانستان مطرح کردهاند، کاملاً پایبند هستند و هیچ تغییری در این سیاست به وجود نیامده است. ماجرای سفارت نیز به حل مشکلات انباشته شده کنسولی مربوط به اتباع افغانستان در ایران مربوط بوده و جمهوری اسلامی ایران در این زمینه نقشی ندارد.
شرط اعلام شده توسط مسئولین ارشد نظام جمهوری اسلامی برای به رسمیت شناختن یک دولت جدید در افغانستان اینست که فراگیر و مورد نظر و خواست مردم این کشور باشد و اقوام و پیروان مذاهب مختلف را دربر بگیرد. این، شرطی است که مقامات وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، رئیسجمهور رئیسی و مهمتر از همه شخص رهبر انقلاب اسلامی مورد تأکید قرار دادهاند و شرط کاملاً منطقی و درستی است.
بعد از آنکه در ۲۵ مردادماه امسال، نظامیان آمریکائی در چارچوب توافقی که در قطر میان آمریکا و طالبان امضا شد افغانستان را ترک کردند و قدرت را در این کشور به طالبان سپردند، جمهوری اسلامی ایران در عین حال که حکومت خودخوانده این گروه را به رسمیت نشناخت با توجه به ملاحظاتی که برای حمایت از مردم افغانستان داشت روابط غیررسمی خود را حفظ کرد.
سوابق تروریستی گروه طالبان و عدم انجام وعدههائی که در روزهای آغازین به دست گرفتن قدرت بعد از فروپاشی دولت اشرف غنی داده بود، دولتهای همسایه و سایر دولتها را به تأمل بیشتر در مورد به رسمیت شناختن دولت طالبان وادار کرد.
اعلام اسامی اعضاء دولت طالبان که کاملاً تک قومی است و دربست در اختیار این گروه تروریستی قرار دارد، جائی برای خوشبینی نسبت به نیات سران این گروه و اهداف این دولت خودخوانده باقی نگذاشت.
جمهوری اسلامی ایران برای عبور از بحرانی که در اثر تبانی آمریکا و طالبان در افغانستان به وجود آمد، نیازی به برخورد نظامی ندارد و این معضل را با تدبیر سیاسی میتواند از پیش پا بردارد. تشکیل دولت فراگیر که مورد نظر دولتمردان ایرانی است، از طریق برگزاری انتخابات آزاد قابل تحقق است. این، گزینهایست که طالبان نمیپذیرد، زیرا سران این گروه اصولاً به نقش مردم در شکلگیری حکومت اعتقادی ندارند.
گزینه دوم، تشکیل مجمعی از رهبران احزاب، اقوام و مذاهب گوناگون است که میتوانند با تشکیل یک دولت انتقالی جامع اقوام و مذاهب، قدرت را به نمایندگان واقعی مردم منتقل کنند. هیأت وزارت امور خارجه طالبان برای چانه زدن در این زمینه به تهران سفر کرد، ولی توفیقی به دست نیاورد.
تاکنون گروه طالبان زیر بار گزینه دوم هم نرفته است. بدین ترتیب برای جمهوری اسلامی ایران با توجه به آنچه مسئولان ارشد این نظام گفتهاند راهی برای به رسمیت شناختن دولتی با ویژگی مورد نظر وجود ندارد مگر آنکه طالبان از انحصارطلبی خود کوتاه بیاید و تشکیل دولت فراگیر تحقق یابد.