یکی از مسائلی که در اثر برداشت بیرویه آب زیرزمینی رخ میدهد، فرونشست زمین است. نشست زمین در سفرههای آب زیر زمینی محصور و نیمه محصور که از مواد آبرفتی تحکیم نشده یا نیمه تحکیم شده تشکیل یافته باشند بیشتر دیده میشود. در اثر برداشت آب زیرزمینی و بیرون آمدن آب از منافذ امکان متراکم شدن مواد تا عمقهای معینی فراهم میگردد و هرچه بیشتر برداشت شود، تراکم مواد بیشتر خواهد بود.
به گزارش آفتاب یزد، نشست زمین باعث ایجاد شکافهای عمیق در سطح زمین، کج شدن لولههای چاه، خرابی ساختمانها و لوله زایی چاهها میگردد. لوله زایی به پدیدهای گفته میشود که در آن به دلیل نشست زمین قسمتی از لوله چاه به خارج از سطح زمین رانده میشود. به تازگی بحث فرونشست زمین در ایران بسیار داغ شده است و عدهای نسبت به فرونشست و پیامدهای ناشی از آن هشدار میدهند. متاسفانه در این میان برخی با نظرات غیرکارشناسی موجب انتقال پیام اشتباه میشوند. برای مثال اخیرا روزنامه همشهری در کلیپی با عنوان «هولناک؛ همچون فرونشست زمین در ورامین» به موضوع فرونشست زمین پرداخته است. در این کلیپ به این موضوع اشاره شده است که زمین در منطقه ورامین در سال حدود شصت سانتی متر فرونشست دارد.
در بخشی از این کلیپ مهدی زارع استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزله به این موضوع اشاره میکند: «ترکهای به وجود آمده در این منطقه میتواند بسیار خطرناک باشد.
تشدید مسئله خشکسالی در سال آبی ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ و ۱۴۰۱ موجب شده است که فشار بیشتری به آبهای زیرزمینی وارد شود، چون بیشتر آب برای تامین آب شرب استفاده شده است یک مقدار فشاری که به آبهای زیرزمینی از طریق چاهها وارد میشود بیشتر شده است و این مسئله موجب تشدید فرونشست در سالهای پیش رو خواهد شد.
از سال ۱۳۹۸ لغایت ۱۴۰۰ میزان فرونشست در بعضی از نقاط دشت ورامین به ۴۰ تا ۵۴ سانتی متر در سال اندازهگیری شده است که این رکورد از بیشترین میزان فرونشستی است که در ایران ثبت شده است. من معتقد هستم که ما هنوز آثار تشدید فشار بر آبهای زیرزمینی را ندیده ایم...»
مهدی معتق استاد مرکز علوم و تحقیقات زمین و دانشگاه لایبینیتز هانوفر آلمان در این خصوص به ما گفت: «در این مدت یکسری گزارههای غلطی درباره فرونشست زمین در جامعه مطبوعاتی و علمی ایران گفته شده و رواج پیدا کرده است. من سعی میکنم به چند مورد از این موارد اشاره کنم. اینکه میگویند در دنیا استاندارد فرونشست ۴ میلی متر است و در ایران میزان فرونشست چند برابر استاندارد جهانی است کلا غلط است، زیرا در دنیا ما استانداردی برای فرونشست نداریم.
برای مثال در کشوری مانند هلند که به خاطر بالا آمدن سطح آب دریاها در معرض سیل قرار دارد حتی یک میلی متر فرونشست به علل مختلف میتواند میلیاردها دلار خسارت اقتصادی به جای گذارد. ولی در وسط یک منطقه کشاورزی در کالیفرنیا ۶۰ سانتی متر در سال هم فرونشست زمین وجود دارد، منتها، چون ساختمان و تاسیساتی در کنار آن منطقه نیست آن میزان فرونشست خطر و ریسک بالایی برای زندگی مردم ندارد.
البته فرونشست زمین در یک منطقه کشاوزی صرف اینکه ریسک بالایی برای زندگی مردم ندارد را نباید نادیده گرفت. چون صرف نظر از میزان آن که خواه پنج سانتی متر باشد یا شصت سانتیمتر، چنین فرونشستی بصورت غیر مستقیم، پیامدی برای از بین رفتن و نابودی آبهای زیرزمینی دارد که میتواند در نهایت امنیت آبی یک سرزمین را تحت تاثیر قرار بدهد. به عنوان مثال در منطقه میناب در جنوب یا دامنه در اصفهان میزان فرونشست بسیار کمتر از رفسنجان است، اما تبعات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی آنها وحشتناک است.»
وی ادامه داد: «از سوی دیگر در ورامین که گفته شده است این منطقه حدود ۶۰ سانتی متر در سال فرونشست دارد و این رکورد است این مسلما گزاره غلطی است. بحث فرونشست بحث مسابقات دو ومیدانی نیست. ما در دنیا مناطقی را داریم که در سال ۶۰ سانتی متر فرونشست دارند، اما در منطقه کشاورزی ورامین عمده فرونشست در دو دهه گذشته زیر ۲۰ سانتی متر در سال بوده است.
اما یک مسئلهای که در ورامین وجود دارد این است که یکسری زیر ساختها مانند خط راه آهن و آزادراه در محدوده فرونشست توسعه داده شده میگذرد که این مسئله جای نگرانی دارد وموضوع باید مورد توجه قرار بگیرد که خطراتی را برای این شریانهای حمل و نقل و جان مردم ایجاد نکند. اگر در این مناطقی که تحت فرونشست هستند ساخت وسازی صورت بگیرد مسلما میتواند خطرات زیادی در آن منطقه ایجاد کند، زیرا این مناطق پتانسیل خطر را دارند.»
وی در ادامه تصریح کرد: «گزاره غلط دیگر آن است که میگویند که اگر آب زاینده رود جاری شود مشکل فرونشست اصفهان حل میشود در صورتی که اینگونه نیست. جاری شدن آب زاینده رود قطعا پدیده مبارکی است به این دلیل که از منظر زمین شناسی یکی از مناطقی که همیشه در آن میتواند نفوذ پذیری آب صورت بگیرد همین کنار رودخانهها ست. یعنی وقتی رودی جاری باشد مسلما مناطق اطراف آن میتواند بستری برای نفوذپذیری آب باشد که یک مقداری هم کمک به تغذیه سفره آب زیرزمینی میکند.
ولی وقتی رودی جریان نداشته باشد سفره آب زیرزمینی هم یکی از منابع طبیعی تغذیه خود را از دست میدهد ودر نتیجه فشار برای برداشت آب از آن میتواند باعث فرونشست شود. اما مسئله فرونشست اصفهان چیزی فراتر از جاری شدن رود زاینده رود است. یعنی دلیلی وجود ندارد که اگر روزی زاینده رود جاری شد مسئله فرونشست اصفهان هم حل شود. مسئله فرونشست اصفهان مسئلهای به مراتب وسیعتر از مسئله جاری شدن زاینده رود است و نیاز به یکسری اقدامات جامعتری دارد که این زاینده رود تنها یک پازل کوچکی در مسئله فرونشست اصفهان است.»
وی در آخر گفت: «عمده فرونشست در تمام دشتهای ایران به خاطر فشار بیش از حدی بوده است که در ۴ دهه اخیر بر روی منابع آب زیرزمینی به خاطر توسعه کشاورزی و صنعتی وارد شده است. نتایج مطالعاتی که در این باره انجام شده است نشان میدهد در قسمت ایران مرکزی بیش از ۱۷ هزار کیلومتر مربع منطقه فرونشست وجود دارد. بیشترین مناطق فرونشست ایران هم در همان مناطق ایران مرکزی قرار گرفتهاند مثل تهران، کرج، قزوین، قم، یزد، اصفهان، کرمان، رفسنجان، فارس و.
متاسفانه در نواحی کاسپین و دریای خزر هم فرونشست وجود دارد به عنوان مثال علی رغم بارش مناسب در نواحی جنوبی دریای خزر به دلیل همین فشار مضاعف بر منابع آب زیرزمینی دشت گرگان دچار فرونشست هشدار آمیزی شده است. این مسئله متاسفانه به دلیل مدیریت ناکارآمد منابع آبی در سراسر ایران وجود دارد، منتها باید توجه شود فقط دیگرمحدود به مناطق کشاورزی نیست و رفته رفته بسیاری از زیر ساختها مانند فرودگاههای کشور، خطوط انتقال برق و منازل مسکونی مردم در شهرها را تحت تاثیر خود قرارداده و میدهد.»