دومینوی سیاه سرد شدن هوا، افزایش میزان مصرف گاز، کمبود گاز در کشور، اولویت تامین گاز بخش خانگی، استفاده نیروگاهها از سوخت دوم، قطعی گاز صنایع و آلودگی هوا امسال هم درحال تکرار است و ابر سیاه آن بر سر مردم و صنایع که عمدتا بورسی هستند سایه انداخته است. سناریوی پر چالشی که یک تحلیلگر بازار سرمایه ضمن تشریح دلایل آن به تشریح تاثیر قطعی گاز صنایع بر بازار سرمایه پرداخت و عنوان کرد که ابهامات موجود پیش روی این بازار، از قطعی گاز صنایع و شرکتهای بورسی نیز کشندهتر است!
به گزارش ایسنا، روزبه شریعتی با بیان اینکه ایران از نظر ذخایر گازی دارای رتبه دوم در دنیا است و بیش از ۱۷ درصد ذخایر گازی جهان به ایران اختصاص دارد، اظهار کرد: با توجه به این موضوع و درحالی که باید ایران یکی از مهمترین صادرکنندگان گاز در جهان باشد، انتظار نمیرود در زمینه گاز با مشکل مواجه شود.
وی ادامه داد: میتوان گفت مهمترین دلیلی که کشور در این زمینه به این نقطه رسیده، عدم سرمایه گذاری در صنعت گاز است. قاعدتا زمانی که سرمایه گذاری صورت نگیرد، نمیتوان از ۳۰ میلیارد مترمکعب ذخایر گازی برداشت کرد. طبق آمارها، مصرف روزانه گاز در کشور ۷۰۰ میلیون مترمکعب بوده که سهم خانگی حدود ۲۰۰ میلیون مترمکعب است. مصرف بخش خانگی تقریبا ۶ برابر از سرانه مصرف دنیا بالاتر است!
این تحلیلگر بازار سرمایه با تاکید بر اینکه ایران همیشه قابلیت صادرات گاز به کشورهای همسایه را داشته است، گفت: از آنجایی که سرمایه گذاری مجدد انجام نشده است به نقطهای میرسیم که نشانههای آن از سال گذشته کم کم مشهود شده و به نظر میرسد از سال ۱۴۰۴ اگر سرمایه گذاری مجدد صورت نگیرد، عملا با کمبود گاز مواجه خواهیم شد. البته این عدم سرمایه گذاری در حوزههای دیگر از جمله آب و برق نیز قابل مشاهده است.
شریعتی درمورد اینکه چرا سرمایه گذاری مجدد وجود ندارد، توضیح داد: از یک طرف جذابیت سرمایه گذاری برای بخش خصوصی وجود ندارد و از طرف دیگر، از آنجایی که دولت نتوانسته نفت صادر کند، سرمایه اضافه برای سرمایه گذاری ندارد و فقط میتواند خرج روزمره کشور را تامین کند. در چنین شرایطی انتخاب مسیر درست از اهمیت بیشتری برخوردار است. یعنی یارانه انرژی را حذف و افراد نیازمند را شناسایی کنند و اینطور نباشد که گاز و برق و آب برای همه مردم به صورت یکپارچه ارزان باشد، باید از افرادی که پرمصرف هستند و درامد بالایی دارند قیمت واقعی گرفته و به افرادی که ضعیفتر هستند یارانه نقدی داده شود. این باعث مصرف بهینه میشود.
وی افزود: بعضا کارخانههای فولاد که بسیار آب بر هستند در استانهایی واقع شده اند که با بحران آب رو به رو است. از طرف دیگر برق در کشور از طریق نیروگاههای سیکل ترکیبی یا گازی تامین میشود؛ بنابراین اگر مشکل گاز پیدا کنیم مشکل برق هم پیدا خواهیم کرد. در این شرایط راه حل کوتاه مدتی که برای جلوگیری از قطع برق و گار بخش خانگی گرفته میشود، این است که ببرق و گاز صنایع قطع شود. درواقع حاضر نیستیم در زمینه انرژی جراحی اقتصادی داشته باشیم.
این تحلیلگر بازار سرمایه با اشاره به قطعی برق صنایع در فصل تابستان گفت: برق در تابستان برای صنایع فولادی و برخی صنایع سیمانی قطع شد، نتیجه آن طبق اعلام انجمن فولاد در ۲۳ شهریور سال جاری این بود که بیش از شش میلیارد دلار ضرر به اقتصاد وارد شد. چرا؟ زیرا کشوری که از کمبود ارز رنج میبرد، برق تنها صنایع ارزآور خود را قطع میکند و باعث میشود ورود ارز به کشور کمتر شود. شش میلیارد دلار میتوانست گندم یک سال کشور را تامین کند.
شریعتی افزود: مشابه اتفاق مذکور در زمستان میافتد. لیستی برای قطعی گاز برخی صنایع فولادی و سیمانی تهیه شده و احتمالا دامنه آن به پتروشیمیها هم میرسد. به عبارت دیگر در بازار سرمایه تحلیلگران به سمتی میروند که برای تولید یک شرکت به جای ۱۲ ماه، ۱۱ ماه میبینند. البته این اتفاق در مجموع احتمالا به درامد شرکت آسیب جدی نمیزند، زیرا به همان میزانی که کمبود عرضه یا تولید رخ میدهد قیمت محصولات رشد میکند.
وی درمورد قیمت سیمان و فولاد توضیح داد: در تابستان که برق صنایع سیمانی قطع شد، قیمت سیمان پاکتی تیپ دو تا بیش از ۱۰۰ هزار تومان رشد کرد و حتی باعث اعتراض برخی شد که دلیل آن را عرضه سیمان در بورس کالا میدانستند. درحالی که مکانیزم بورس اینطور است که اجازه میدهد عرضه و تقاضا قیمت را تعیین کند. این درحالی است که میزان تولید شرکتهای سیمانی در تابستان کمتر شد. این اتفاق در زمستان نیز رخ میدهد. برای مثال کارخانههای اسفنجی زن تا شهریورماه هر تن آهن اسفنجی را ۸.۵ میلیون تومان میفروختند، اما این رقم در هفته قبل به بیش از ۹.۵ میلیون رسیده است. زیرا یک سری از کارخانهها گازبر هستند و با کاهش تولید قیمت محصولات آنها افزایش مییابد. این مووضع را در گزارشهای ماهانه شرکتها میتوان مشاهده کرد.
این تحلیلگر بازار سرمایه در ادامه با تاکید بر اینکه به نظر بورسی ها، قطعیها کارشناسی نیست، توضیح داد: طبق تحلیلهایی که وجود دارد، ارزش افزودهای که صنعت فولاد دارد نسبت به ارزش افزودهای که صنعت پتروشیمی دارد بیشتر است، در نتیجه گاز فولادیها نباید قطع شود. فکر میکنم در قطعیها این موضوع براورد نمیشود که به ازای هر یک متر مکعب گازی که مصرف میشود چه مقدار ارزش افزوده وجود دارد. حتی بهتر است برای قطع بهینه برای مثال گاز یک بخش خانگی در استان تهران قطع شود که یک کارخانه فولادی در استان سمنان بتواند تولید کند. اما سهمیه بندیها به جای گزیده محور استان محور است.
شریعتی با تاکید بر اینکه قطعی گاز صنایع برای بازار سرمایه دارای ریسک است، اظهار کرد: این ریسک نسبت به بقیه ابهامات و ریسکهایی که بازار با آنها دست و پنجه نرم میکند کمرنگتر است. زیرا با کمبود تولید، قیمت محصولات افزایش میابد. احتمالا شرکتها فولادی، سیمانی و پتروشیمی بروند به این سمت که اورهال خود را با قطعی برق و گاز همزمان کنند.
وی با اشاره به حرکت شاخص کل بورس در محدوده یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحد، عنوان کرد: هرچند نرخ ارز به بالای ۲۹ هزار تومان رسیده، اما ابهامات از سوی دولت بر خلاف صحبتهایی که کرده بودند، درحال افزایش است. ابهاماتی در زمینه عدم تکلیف برای نرخ گذاری دستوری، عدم تکلیف برای ارز ترجیحی، و... باعث شده علامت سوالهایی برای بازار وجود داشته باشد و با توجه به کسری بودجه دولت، ترس از اینکه چه اتفاقی رخ میدهد برای بازار وجود دارد.
این تحلیلگر بازار سرمایه با اشاره به فروش اوراق توسط دولت گفت: دولت به دلیل کسری بودجه بی وقفه درحال عرضه اوراق بوده و باعث شده است نرخ بازده سود بدون ریسک به محدوده بالای ۲۴ درصد برسد و همین موضوع یکی از اهرمهایی است که به بازار سرمایه فشار وارد میکند تا نتواند صعودی شود. با این حال پتانسیلهای بازار حفظ شده است. صحبت از این شده است که یک سری از ارزهای صادراتی شرکتها با قیمتی بالاتر از کف قیمت نیما فروخته شود. درحال حاضر اختلاف بین نیما و بازار آزاد به تقریبا بالاترین حد خود رسیده است و این موضوع باعث میشود شرکتها تمایل نداشته باشند ارز خود را در سامانه نیما عرضه کنند.
شریعتی افزود: بازار در محدودهای است که TTM P/E تقریبا ۸۰ شرکت بزرگ بازار سرمایه به زیر هشت واحد رسیده و P/E فوروارد این ۸۰ شرکت نیز به زیر شش واحد رسیده است. یعنی بازار در شرایط ارزنده قرار است، اما ابهامات سیاست خارجی و داخلی و همچنین ابهامات اقتصادی اجازه نمیدهند بازار بتواند مسیر درست خود را پیدا کند. فکر میکنم تا یک ماه اینده مسیر شفاف تری پیش روی بازار قرار بگیرد.