bato-adv
کد خبر: ۵۱۳۹۷۸

دستبرد تازه در کتاب‌های درسی؛ شعر ملک‌الشعرای بهار تحریف شد

دستبرد تازه در کتاب‌های درسی؛ شعر ملک‌الشعرای بهار تحریف شد
سرپرست گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: حدود ۳۰ سال است که این قصیده در کتاب‌های درسی به همین شکل آمده؛ یعنی اتفاق جدیدی نیست. آن‌ها گفتند که در نسخه‌ای قصیده را به این شکل دیده‌اند، اما من تا کنون این نسخه را پیدا نکرده‌ام.
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۶ - ۲۰ آبان ۱۴۰۰

قطار تغییرات کتاب‌های درسی این‌بار در ایستگاه «دماوندیه» ایستاده است؛ تغییر کلمه‌ای که گفته می‌شود ذهن دانش‌آموز را با وقایع صدسال گذشته مملکتش مرتبط می‌سازد موجب شده تا این اقدام «تحریف» و اجحافی در حق شعر و هنر شعری ملک‌الشعرا بهار خوانده شود.

به گزارش ایسنا، به نظر می‌رسد که جنجال بر سر تغییرات کتاب‌های درسی تمامی ندارد؛ در حالی پیش‌تر نیز از حذف شعر شاعرانی، چون «نیما»، «اخوان» و «سایه»، و حذف تصویر دختران از روی جلد کتاب و عکس مقبره کوروش گرفته تا تغییر داستان نادر ابراهیمی و «قصه‌های مجید» هوشنگ مرادی کرمانی و حذف نام مولانا پای کتاب‌های درسی را به عرصه جنجال کشاندند، که حالا باز هم دست یکی دیگر از تغییرات کتاب درسی رو شده است.

خبرنامه گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی که اساسا به ارائه اخبار درباره آموزش زبان فارسی می‌پردازد، به تازگی مطلبی را در خصوص قصیده «دماوندیه» ملک‌الشعرا بهار مبنی بر تحریف این قصیده، با جای‌گذاری واژه «وی» به جای «ری» منتشر کرده که این امر موجب شد تا برای آگاهی از جزئیات بیشتر به سراغ گفتگو با مریم دانشگر، سرپرست گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی فرهنگستان برویم.

او در این‌باره می‌گوید: «مطلب منتشرشده در صفحه گروه برگرفته از مقاله کوتاهی است که در تازه‌ترین شماره خبرنامه داشته‌ایم. این مقاله را دو نفر از مدرسان زبان و ادبیات فارسی نوشته بودند و، چون مربوط به موضوع کتاب‌های درسی بود، برای ما فرستادند و ما آن را چاپ کردیم.»

مریم دانشگر همچنین با بیان این‌که مولفان کتاب‌های درسی در ارائه آثار دقت کافی ندارند، بیان می‌کند: «حدود ۳۰ سال است که این قصیده در کتاب‌های درسی به همین شکل آمده؛ یعنی اتفاق جدیدی نیست.»

سرپرست گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه درخصوص توضیح مولفان کتاب‌های درسی با اشاره به «تصحیف رخ‌داده در قصیده بهار» توضیح می‌دهد: «آن‌ها گفتند که در نسخه‌ای قصیده را به این شکل دیده‌اند، اما من تا کنون این نسخه را پیدا نکرده‌ام. شاید هم چنین نسخه‌ای وجود داشته باشد، اما ما تا به حال آن را پیدا نکرده‌ایم و باید با دقت بیشتری به دنبال آن گشت. اما آن‌چه مسلم است، این است که اصل کلمه همین «ری» است؛ چرا که ملک‌الشعرا بهار با آن یک بحث سیاسی دوران خود را مطرح می‌کند و این مسئله خیلی مهم و ارزشمند است.»

دانشگر می‌افزاید: «وقتی این قصیده وارد کتاب درسی شده، علاوه بر این‌که محتوای ادبی آن اهمیت دارد و ارزشمند است، زیبایی خاص و جنبه میهنی نیز دارد؛ بنابراین کار شاعر از این جهت که یک بحث تاریخی را به این قصیده وارد کرده، ارزشمند است. از این‌رو، این قصیده از وجوه مختلف قابل بررسی است. اما تغییر کلمه «ری» باعث شده تا وجه تاریخی شعر تاریک شود و دیده نشود که در حقیقت شاید بشود گفت این کار اجحافی نسبت به این قصیده ارزشمند است.

این قصیده حتما باید به طور کامل در کتاب درسی می‌آمد و معلمان به واقعه تاریخی مربوط به آن اشاره می‌کردند. البته بعضی از معلمانی که با ما در ارتباط هستند، می‌گویند که تغییر این کلمه را در کلاس توضیح می‌دهند. اما این قصیده یا باید به صورت کامل یا حداقل به همراه توضیحی به کتاب درسی می‌آمد.»

حال با توجه به آن‌چه تا این‌جا گفته شد به بیتی از کتاب فارسی ۳ (پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه) صفحه ۳۴ نگاهی می‌اندازیم. در شعر معروف دماوندیه ملک‌الشعرا بهار آمده است:‌ای مشت زمین بر آسمان شو

بر وی بنواز ضربتی چند

هر فرد آشنا با شعر - البته به جز عموم نسل جوان - می‌داند که این «وی» نیست و «ری» است لکن علت‌جویی این تحریف را به خواننده محترم وامی‌گذاریم و به تشریح پیامد‌های این تبدیل و دگرگونی می‌پردازیم.

می‌گویند چرا ایرانیان حافظه تاریخی ندارند. ما فکر نمی‌کنیم با توجه به طریقی که پیش گرفته‌ایم این معضل، امری مستبعد باشد. شما خود را به جای معلمی بگذارید که قصیده غرای دماوندیه را در کلاس می‌خواند و به بیت مذکور می‌رسد، سوای آن‌که بیت از اوج شیوایی به حضیض ابتذال تصویر کشانیده شده چیز دیگری عاید مستمعان نمی‌شود. حال بیایید و این بیت را دوباره بخوانید (بهار، ۱۳۹۱، ص ۲۸۷):‌

ای مشت زمین بر آسمان شو

بر ری بنواز ضربتی چند

چرا شاعر گفته است: ری! مگر شاعر با ری خصومتی داشته است؟

و این خود مهم‌ترین پل ارتباطی است که ذهن دانش‌آموز را با وقایع صدسال گذشته مملکتش مرتبط می‌سازد و البته که شعر در کمال خود باقی می‌ماند.

در دیوان اشعار ملک‌الشعرا بهار (همان، ص ۲۸۶) یادداشتی از خود شاعر درباب دماوندیه دوم (ای دیو سپید پای در بند/...) ضبط شده است که نقل آن خالی از فایده نیست:

در سال ۱۳۰۱ شمسی گفته شد، در این سال به تحریک بیگانگان هرج‌ومرج قلمی و اجتماعی و هتاکی‌ها در مطبوعات و آزار وطن‌خواهان و سستی کار دولت مرکزی بروز کرده بود - این قصیده در زیر تاثیر آن معانی در تهران گفته شد و پایتخت هدف شاعر قرار گرفته است.

شاعر خود فرموده است که هدف، پایتخت است. او در دیوان اشعارش جای‌جای با ری (تهران) سر کین دارد. هجو‌ها و طعن‌های ملک‌الشعرا بهار دراین‌باره فراوان است که با مطالعه دیوان شاعر می‌توان آشکارا دیدگاه او را نسبت به پایتخت دریافت.

علاوه بر پیامد‌های ناگوار مذکور که پیرامون شناخت عقاید شاعر و قطع پیوند تاریخی دانش‌آموزان با کشورشان بود، با این تحریف، اجحافی نیز در حق شعر و هنر شعری ملک‌الشعرای ایران شده است. ابیات قبل از بیت موردبحث را دوباره بخوانیم (همان، ص ۲۸۷):.

چون گشت زمین ز جور گردون/ سرد و سیه و خموش و آوند.

بنواخت ز خشم بر فلک مشت/ آن مشت تویی تو‌ای دماوند

تو مشت درشت روزگاری/ از گردش قرن‌ها پس‌افکند

شاعر می‌گوید هنگامی که زمین به علت جور و ستمی که گردون بر او روا داشته به خشم می‌آید، به او - یعنی گردون - مشتی می‌کوبد و آن مشت در واقع کوه دماوند است (حسن تعلیل). بعد می‌گوید:‌

ای مشت زمین بر آسمان شو

بر ری بنواز ضربتی چند

یعنی‌ای مشت زمین (ای دماوند)،‌ ای مشتی که پیش از این براثر جور گردون بر آن (گردون) کوبیده شده‌ای، اکنون بر سر ری فرود آی. حال اگر به‌جای واژه ری، وی را بگذاریم محور عمودی خیال قصیده دچار مشکل می‌شود. یک‌بار این مشت به سمت گردون روانه شده است و لزومی ندارد شاعر از دماوند بخواهد دوباره ضربتی چند بر گردون بنوازد.

bato-adv
مجله خواندنی ها