روزنامه اطلاعات در یادداشتی درباره کودکان کار نوشت: زبالهگردی آخرین حلقه قبل از گدایی و بیچارگی و حتی ورود به عرصههای پرآسیب، چون تبهکاری و ایجاد گروههای سیاه و شبکههای مخوف زیرزمینی است.
در جلسهای که اخیراً در شهرداری برگزار شده، معاون اجتماعی شهرداری، به تفصیل به موضوع زبالهگردی کودکان پرداخته و پرده از وسعت آن برداشته است. اما به نظرم راهحلهای پیشنهادی ایشان و زنجیره علل و دلایل وقوع این فلاکت و وجود این پدیده به درستی مورد تحلیل و ارزیابی قرار نگرفته است. از جمله اینکه مافیایی را در پس این زنجیره کودکان زبالهگرد ندیدهاند و تلویحاً دلیل ۸۰ درصد از زبالهگردیهای کودکان را مهاجرت افغانستانی قلمداد کردهاند؛ همچنین راهحل انتظامی و درخواست از ناجا برای جمع کردن کودکان کار و کودکان زبالهگرد، همراه با برخوردهایی در زمینه جمعآوری محلهای بدون مجوز خرید و تجمیع زبالهها و امثال این پیشنهادها…
در این باره باید توجه داشت که دستگاههای بازرسی، پلیس آگاهی با حکم قضایی ویژه، و حتی دستگاههای امنیتی قادرند گزارشی از پشت پرده مدیران این بردهداری ننگین ارائه دهند تا معلوم شود کودکان مزبور چگونه و با چه سازوکاری اجیر شده و در محلهای خاصی مستقر میشوند و چه شبکهای این ضمانت را در اختیار آنان قرار میدهد تا مثلاً فلان خیابان در قرق اینها باشد و چقدر دریافتی و گردش مالی دارند.
این فقط یک زنجیره از شبکه پولساز و سیاه مافیای زباله است. مافیا حتماً نباید گروهی مسلسلچی و چاقو به دست باشند، هرچند با توجه به اخبار رفتارها و تهدیداتی که از پژوهندگان و خبرنگاران مستقل در این حوزه شنیدهایم، و نیز آموزشهایی که به کودکان کار میدهند تا با هیچکس سخن نگویند، اجازه عکسبرداری مستقیم ندهند و مبداء سکونت و مقصد زبالهها و نام پیمانکاران را به هیچ وجه نبرند، تقریباً روشن است که با چه جریاناتی طرف هستیم.