سه رئیس قوه سابق این روزها چه میکنند و چه آینده سیاسی برای آنها پیشبینی میشود؟ برخی صحبت از حذف سیاسی این سه چهره میکنند و برخی دیگر معتقدند این سه چهره به سمت عزلت سیاسی پیش خواهند رفت. اما واقعیت یک ماجرا چیست؟
به گزارش قرن نو، روزگاری که حسن روحانی، علی لاریجانی و آملیلاریجانی در قاب عکسهای سه نفره تحت عنوان سران سه قوه جای میگرفتند گذشته است، حال، اما قاب عکس سران قوا یکدست تغییر کرده است و جای روحانی را ابراهیم رئیسی گرفته است، جای لاریجانی را قالیباف و جای آملیلاریجانی را محسنیاژهای.
اما سه رئیس قوه سابق این روزها چه میکنند و چه آینده سیاسی برای آنها پیش بینی میشود؟ گاهی زمزمه ریاست روحانی در مجمع به گوش میرسد و گاهی دم از تاسیس حزب جدید توسط علی لاریجانی زده میشود. برخیها نیز خبر از کوچ آملی لاریجانی به نجف میدهند. اما در کنار این گمانهها هستند کسانی که معتقدند روزگار سیاسی سه رئیس قوه سابق به سر رسیده و دوران عزلت و گوشه نشینی و چه بسا حذف آنها از سیاست فرا رسیده است.
ریاست علی لاریجانی بر خانه ملت ۱۲ ساله طول کشید تا رکورددار تکیه زدن بر صندلی شماره یک بهارستان شود و از بزرگانی، چون آیت الله هاشمی پیشی بگیرد.
او که در همه سالهای حضورش در بهارستان تلاش کرد رئیسی مقتدر برای پارلمان باشد و حامیانی سرسخت داشت، منتقدانش نیز کم نبودند. مخالفانی که گاه از جنس تندروهایی بودند که به سوی او مهر و کفش پرتاب میکردند و گاه اصلاحطلبان، چون کواکبیان که صدای اعتراضش به رئیس مجلس بارها و بارها بلند شده بود.
لاریجانی با وجود مخالفانی که داشت و دارد یک شخصیت مهم در معادلات سیاسی کشور است؛ حتی این روزها که چندان ظهور پررنگی در عرصه سیاست ندارد. کاندیداتوری او در انتخابات ۱۴۰۰ گرچه شوکی لحظه آخری در دقیقه نود ثبتنام کاندیداها بود، شوک اصلی زمانی وارد شد که با تیغ ردصلاحیت روبهرو شد. حال، اما رکوددار ریاست بر پارلمان و ردصلاحیت شده شورای نگهبان چه آینده سیاسیای دارد؟
برخی خبر از تلاشهای او و برخی، چون ناطقنوری و روحانی برای تشکیل حزب فراگیر میدهند، اما عزتالله یوسفیان در این باره میگوید: «من به شما واضح میگویم که آقای لاریجانی حزبی تشکیل نمیدهد. طرفداران او میخواهند همیشه وجههای فراجناحی از او ببینند و خود آقای لاریجانی هم تمایل دارد چنین چهرهای داشته باشد. طرفداران آقایان ناطق و روحانی بخشی از طرفداران لاریجانی هستند و اگر قرار باشد چنین ائتلافی به وجود آید، حتما حامیان آقای لاریجانی محدود میشوند. او در لایههای مختلف اجتماعی طرفدار دارد و، چون فراجناحی است، حتما در هیچ ائتلاف یا حزبی تعریف نمیشود. اکنون هم در ملاقاتهای متعدد دیده میشود که ملاقاتکنندگان متشکل از طیفهای گستردهای از مردم هستند.».
اما با وجود آن که یوسفیان تشکیل حزب از سوی رئیس سابق مجلس را به ضرس قاطع رد کرده است، علی لاریجانی در گفتوگویی در پاسخ به این سؤال که ممکن است حزب تشکیل دهید، گفت: «ممکن است، اما الان باید نظرات مطرح شود تا نقد کنند. چون حزبی که فقط برای قدرت باشد، دچار انشعاب و… میشود و نتیجهای حاصل نخواهد شد. حزب نیازمند پیوند ایدئولوژیک و فکری است که باید پایههای آن را بپذیرند، وگرنه تخریب میشود. در غیر این صورت مثل خیلی از احزاب ما تبدیل به دورهمی میشود. باید افراد سیاسی که دور هم جمع میشوند، بگویند ما این اندیشه سیاسی را داریم.»
برخی نیز معتقدند لاریجانی به راحتی از عرصه سیاست کنار نخواهد رفت و اگرچه بعید است باردیگر ریاست جمهوری را عرصه مناسبی برای حضور ببیند، اما بعید نیست که او برای برخی پستهای سیاسی مهم منصوب شود.
سیاست جولانگاه شایعات است و بساط این بازار مکاره در همه دنیا پهن است. مانند گمانهزنیها بر سر استعفای آملیلاریجانی از ریاست مجمع تشخیص مصحلت که پس از کنارهگیریاش از شورای نگهبان مطرح شد، اما مجید انصاری گفته بود: «این ۲ جایگاه هیچ ارتباطی با هم ندارند، ایشان بنا بر هر دلیلی از عضویت در شورای نگهبان استعفا کرده، اما خلل یا تعللی در روند حضورشان در مجمع تشخیص رخ نداده است.»
از سوی دیگر با اینکه بحث مهاجرت آملیلاریجانی بعد از ماجرای پرونده طبری هر روز به بهانهای مطرح شد، اما این روزها نیز این شایعه بعد از استعفایش از شورای نگهبان در حال تقویت شدن است.
بر همین اساس، محمود میرلوحی، فعال سیاسی اصلاح طلب، درباره مهاجرت آملی به نجف، به ایلنا گفت: «آقای صادق لاریجانی در نامهای اعلام کرده که به نجف خواهد رفت، اما به نظر من اگر نجف هم بروند این نجف با نجف قبل از انقلاب تفاوت دارد. امروز آقای سیستانی در نجف دیدگاهی مبنی بر جدایی دین از سیاست دارند بنابراین امتداد دین و حکومت در کنار یکدیگر را نمیپذیرند بنابراین اگر به نجف هم بروند استقبال از ایشان و دیدگاههای قبلیشان غیرممکن است مگر اینکه ایشان به نجف بروند و دیدگاههای قبلیشان را نفی کنند و اگر بخواهد به حوزه علمیه قم بازگردد، فضای حوزه علمیه قم فعلاً برای کسی که از نگاه نقد قصد صحبت کردن دارد، بسیار محدود است.
آقای صانعی، مرحوم منتظری و آقای موسویاردبیلی اشخاصی بودند که با آنها بسیار سختگیری شد بنابراین فضای قم هم فضای استقبال از آقای لاریجانی نخواهد بود. در مجموع به نظر میرسد که باید منتظر بمانیم و ببینیم که این اختلافات چه نتیجهای خواهد داشت.»
او میگوید: «خانواده لاریجانی ریشه و سابقه و تجربه فراوانی دارند به نظر میرسد که از دو حالت خارج نیست یا باید به معنای کامل اصلاحطلب شوند که مانند بقیه اصلاحطلبان میشوند و باید ببینیم چه اتفاقی میافتد، اما اگر بخواهند همچنان خود را به عنوان یک اصولگرا مطرح کنند، به نظر میرسد که آفتاب و افق سیاسیشان مبهم و بلاتکلیف میشود و به سمت مسیر کاهندگی و حذف و انزوا پیش میروند.»
چندماه از ریاست جمهوری روحانی گذشته و خبری از او نیست، نه خودش در انظار عمومی و رسانهای حضور مییابد نه خبری از او به بیرون درز کرده است. مخالفان دیروز و امروزش، اما فعال هستند و یک روز هشتگ روحانی را محاکمه کنید میزنند و روز دیگر سیاستهای او در ایام ریاست جمهوری را به نقد میکشند.
سکوت روحانی، اما فضا را برای برخی گمانههای سیاسی باز کرده است. عدهای پیشبینی میکردند روحانی در قامت یک رئیس به مجمع تشخیص برود؛ پیشبینی که تا اینجای کار محقق نشده و بعید به نظر میرسد او در قامت یک عضو ساده در جلسات مجمع حضور یابد.
روحانی فعلا روزه سکوت گرفته و خبری از او نیست، اما بعید است سیاستمداری که از روزهای قبل از انقلاب نقشآفرینی سیاسی داشته به این راحتی از عرصه سیاست کنار برود. شاید شیخ فعلا در روزهای استراحت بعد از ریاست جمهوری به سر میبرد. آنچنان که غلامعلی رجایی، فعال سیاسی میگوید: «آقای روحانی قابل حذف نیست؛ چراکه این آدم سابقه ۴۰ سال در خدمت به نظام را در کارنامه خود دارد، او در مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده است، ۸ سال مدیریت کشور را در دست گرفته است، برای همین هم معتقدم آقای روحانی حیات سیاسیاش را در مجمع ادامه خواهد داد.»