کوری چشم به خاطر اختلاف خانوادگی و نگاه چپ

پسر جوانی که متهم است یکی از اقوامش را در پی یک اختلاف قدیمی کور کرده است، پای میز محاکمه ایستاد.

به گزارش شرق، هرچند متهم مدعی است به عمد این کار را نکرده است، اما شاهدان از اختلاف قدیمی بین متهم و قربانی گفتند و عمل متهم را عمدی دانستند. رسیدگی به این پرونده از محرم سال ۹۸ آغاز شد. مرد جوانی به نام کیوان که در حال عزاداری در هیئت بود از ناحیه چشم به‌شدت آسیب دید و به بیمارستان منتقل شد، اما تلاش پزشکان برای بهبود وضعیت چشم او بی‌نتیجه ماند و چشم چپش به‌ خاطر شدت جراحات تخلیه شد. کیوان پس از بهبود نسبی از یکی از بستگانش به نام سهراب شکایت و او را عامل نابینایی چشمش معرفی کرد.

کیوان گفت: من در هیئت مشغول عزاداری بودم. در آن هیئت به رسمی خاص با وسیله‌ای شبیه پتک‌های آهنی روی شانه خود می‌زنند و عزاداری می‌کنند. چون از قبل با سهراب که برادر شوهرخواهرم است، درگیر بودم در هنگام عزاداری او به ‌خاطر کینه قبلی به من نگاه چپ کرد و در درگیری با پتک به صورتم زد که موجب نابینایی چشمم شد. من از او شکایت دارم. به دنبال این شکایت، سهراب ردیابی و بازداشت شد اما منکر عمدی‌بودن جرمش شد. متهم ادعا کرد ناخواسته پتک به صورت کیوان برخورد کرده است. در نهایت پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و متهم پای میز محاکمه ایستاد.

کیوان در جلسه دادگاه گفت: خواهرم، زن برادر سهراب است. ما مدتی است با هم اختلاف داریم. آن روز وقتی من را در هیئت عزاداری دید به من نگاه چپ کرد و با پتک به صورتم زد که موجب کوری چشمم شد و من به‌همین‌خاطر برای او درخواست قصاص چشم دارم. من حتی شاهدانی دارم و می‌توانم ثابت کنم او قبل از این ماجرا با من درگیر شده بود و از عمد به صورتم ضربه زد.

سپس شاهدانی که شاکی به دادگاه معرفی کرده بود یک‌به‌یک روبه‌روی قضات ایستادند و به تشریح آنچه دیده بودند، پرداختند.

یکی از آنها گفت: سهراب و کیوان به‌ خاطر نگاه چپ با هم درگیر شدند. درگیری با وساطت شاهدان به‌سرعت پایان یافت؛ اما چند دقیقه بعد متوجه شدیم سهراب هنگام عزاداری با پتک به صورت کیوان زده است. اختلاف آنها جدی بود و ما حدس می‌زدیم هر لحظه ممکن است دوباره با هم درگیر شوند. در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت.

او گفت: من در هیئت مشغول عزاداری بودم، اما چون فاصله من و کیوان با هم کم بود هنگامی که پتک را بلند کردم تا به شانه‌ام بزنم ناخواسته به صورت کیوان برخورد کرد. من عمدی او را نزدم و هرگز راضی به کورشدن چشم او نبودم. در پایان جلسه قضات پرونده را به دادسرا برگرداندند تا تحقیقات درباره این ماجرا تکمیل شود. با تکمیل تحقیقات بار دیگر پرونده به دادگاه برگردانده شد و دو شاهد دیگر به دادگاه معرفی شدند. به‌این‌ترتیب سهراب بار دیگر در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.

او گفت: من قبلا هم گفته‌ام درگیری خاصی با کیوان نداشتم و پتک ناخواسته با صورت او برخورد کرد. سپس دو شاهد در جایگاه ویژه ایستادند.

یکی از آنها گفت: من نسبتی با متهم و شاکی ندارم و فقط شاهد ماجرا بودم. کیوان و سهراب با هم فاصله داشتند و امکان اینکه پتک اتفاقی به صورت کیوان بخورد وجود نداشت. ما به عمد فاصله آنها را زیاد کرده بودیم که با هم درگیر نشوند. سهراب عمدی پتک را به صورت کیوان زد.

دومین شاهد نیز گفت: من شاهد درگیری قبلی آنها بودم. درگیری بین این دو نفر نبود. درواقع آنها به خاطر مشکلاتی که خواهر و برادرشان داشتند با هم درگیر شدند و مسئله کاملا خانوادگی بود؛ اما آنها به جان هم افتادند. بار دوم ما سعی کردیم آنها به هم نزدیک نشوند و مشکلی ایجاد نشود اما سهراب به سمت کیوان رفت و با پتک به صورت او زد.

سپس وکیل‌مدافع متهم در جایگاه قرار گرفت و از موکل خود دفاع کرد. با پایان اظهارات دو شاهد، متهم و وکیل‌مدافع او، قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.