فرارو- در روزهای پایانی دولت، اصولگرایان به عملکرد روحانی در هشت سال اخیر انتقاد و برخی او را متهم به برجای گذاشتن زمین سوخته برای دولت ابراهیم رئیسی می کنند.
به گزارش فرارو، با بروز بحران اخیر در خوزستان و اعتراضات مردمی حملات به حسن روحانی نیز تشدید شده است. حتی گفته می شود او باید محاکمه شود.
برخلاف دورههای پیشین که روزهای پایانی دولت به تمجید و تقدیر از دولت سپری میشد حالا در روزهای پایانی دولت روحانی خبری از تمجید و تقدیر نیست. حتی خود دولت هم به مدیرانش مدال افتخار نمیدهد.
در این بین برخی صحبت از محاکمه دولتمردان میکنند.
محمد تقی نقدعلی نماینده خمینی شهر اخیرا با اشاره به مذاکرات برجام در وین گفت: «واقعیت آن است که آنچه در مذاکرات هستهای وین بین آقای عراقچی و طرفهای ۱+۵ رخ داده است، جرم محسوب میشود و دادستانی باید علیه روحانی اعلام جرم کند.»
نقدعلی همچنین با اشاره به گرانیهای اخیر کالاهای اساسی، خواستار ورود دادستانی و نهادهای امنیتی به این موضوع شد.
نمایندگان دیگری نیز حسن روحانی را متهم به فرافکنی در روزهای پایانی دولت خود کردند.
پیش از این تعداد دیگری از نمایندگان این بحث را مطرح کرده بودند که حسن روحانی در حال تحویل «زمین سوخته» به ابراهیم رئیسی است.
از طرف دیگر روحانی در سخنرانیهای خود مدام در حال دفاع از عملکرد دولتش است.
اما امروز حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان خواستار ارائه گزارش مستند و با عدد و رقم از عملکرد دولت حسن روحانی شد.
شریعتمداری در یادداشتی نوشت: "جناب روحانی دولت را با چه خصوصیاتی به آقای رئیسی تحویل میدهد و طی ۸ سالی که بر کرسی ریاست قوه مجریه نشسته بودند، با امکانات، ظرفیتها، بیتالمال و همه فرصتهایی که در اختیار داشتهاند چه کردهاند؟"
او افزود: "این ارزیابی از آنجا ضروری است که علاوهبر رئیسجمهور منتخب، مردم نیز باید از کارنامه دولتی که ۸سال بر قوه مجریه، یعنی با اهمیتترین، پُراختیارترین و تعیینکنندهترین قوه از قوای سهگانه کشور حاکم بوده است، با خبر باشند."
شریعتمداری تاکید کرد: «پیشنهاد میشود و لازم است که جناب رئیسی از آقای روحانی بخواهند گزارشی مستند و مبتنی بر آمار و ارقام واقعی از شرایط کنونی و دستاوردها و یا از دستدادهای دولت به جناب ایشان ارائه کنند.»
او نوشت: «دولت جناب روحانی نباید از این درخواست که طبیعی و منطقی و قانونی است، شانه خالی کنند و یا، آن را به حساب بیاعتمادی به دولت خود بنویسند! درخواستی است دوستانه و خیرخواهانه.»
شریعتمداری معتقد است "ارائه یک گزارش شسته و روفته اولاً به دلایل یاد شده بسیار ضروری و گرهگشاست و ثانیاً کار دشواری نیست و صد البته بر کلیگوییهای غیر قابل ارزیابی و گُنگ ترجیح دارد و ثالثاً سندی ماندگار در تاریخ ایران اسلامی خواهد بود."
درباره اینکه حسن روحانی پس از پایان دولتش به کجا می رود و چه می کند، گمانه زنیهایی مطرح است برخی می گویند او به مجمع تشخیص می رود و برخی دیگر می گویند ممکن است مثل محمد خاتمی حضور در مجمع تشخیص را هم نپذیرد.
اما اینکه اصولگرایان و رقبای روحانی چه رویکردی درباره او اتخاذ می کنند، به نظر میرسد همان روش گذشته زیر سوال بردن عملکرد او را در پیش گیرند.
با این حال بعید است طرح مسائلی همچون محاکمه او راه به جایی ببرد. محمد صدر از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام در این رابطه گفت: «مگر به این راحتی میتوان علیه رئیس جمهور یک کشور اعلام جرم کرد؟»
احمد زیدآبادی از تحلیلگران سیاسی درباره نحوه برخورد اصولگرایان با حسن روحانی در یادداشتی نوشت:
فعالان اصولگرا در حال بدرقۀ حسن روحانی با نسبت دادن تمام مشکلات اقتصادی و اجتماعی ایران به عملکرد او و همکارانش در هیئت دولت هستند.
از رؤسای جمهور پیشین هم به همین صورت بدرقه به عمل آمده است!
روحانی و دولتش در ایجاد وضع موجود بیتقصیر نیستند، اما تقصیر آنان از نوعی نیست که اصولگرایان میگویند. تقصیر آنان این است که مشکلات و راهحل واقعی آنها را از مردم پنهان کردند و درگیر اموری شدند که قدرت و اختیار لازم را در آن زمینهها نداشتند.
هنگامی که روحانی به ریاست جمهوری رسید، نزدیکان او اعلام کردند که دولت او باید به مدت چند سال، مشغول آواربرداری از خرابۀ به ارث رسیده از دولت احمدینژاد شود. اصولگرایان به آنها تاختند که اگر وضع کشور تا این اندازه ویران و خراب است، پس آنان برای به ارث بردن این میراث و تسلط بر نهاد ریاست جمهوری، چرا آن همه کوشش و تقلاً کردند؟ بنابراین، این قبیل حرفها همهاش بهانهای برای شانه خالی کردن از تعهدات مطرح شده در تبلیغات انتخاباتی برای حل مشکلات است!
در حال حاضر جای اصولگرایان و نزدیکان روحانی عوض شده است. این بار این اصولگرایانند که میگویند سید ابراهیم رئیسی خرابهای را از دولت روحانی به ارث برده است و مجبور است چند سالی را صرف آواربرداری از اقتصاد کند! در مقابل نزدیکان روحانی و بخشی از اصلاحطلبان در پاسخ آنها همان حرف هشت سال پیشِ اصولگرایان را تکرار میکنند و میگویند؛ اگر وضعیت تا این میزان وخیم است پس چرا برای تسلط بر کرسی ریاست جمهوری، حتی تا حذف یاران خودتان از رقابتهای انتخاباتی پیش رفتید و وعدۀ "ما میتوانیم" دادید؟ بنابراین، این ادعاها همهاش بهانهای برای گریز از اجرای وعدههاست!
این شکل از رفتار سیاسی یعنی چرخیدن در دایرۀ بستهای که ره به هیچ سامانی نمیبرد. این شکل رفتار، مختص این هشت سال هم نیست. بیش از یک قرن است که به صورتها و اشکال دیگر، توسط اغلب نیروهای سیاسی تکرار شده و به صورت عادت و سنتی صلب در آمده است. راهی برای خروج از این دایرۀ بسته باید گشود! اما چگونه و توسط چه کسانی؟ چه بگویم که گفتهاند: ترک عادت موجب مرض است!