کمتر از ۲ ماه مانده به انتخابات، اگرچه حال و هوای کشور بیش از گذشته انتخاباتی است، اما مقایسه این اوضاع با مقطع مشابه در آستانه چند انتخابات اخیر ریاستجمهوری گویای تفاوتی قابلتوجه باشد. این وضعیت البته لزوما درمورد تحرکات انتخاباتی در اشخاص، احزاب و جریانهای سیاسی صادق نیست و دستکم در جناح راست نهتنها از امروز و دیروز که بهواقع مدت چندانی تا موعد برگزاری انتخابات نمانده، بلکه از ماهها پیش فعالیتها و رایزنیها آغاز شده و نهضت کاندیداتوری چنان پرشور ازجانب اصولگرایان در حال پیگیری است که آنان این دوره نیز همچون ادوار پیش، بیش از هر بحث و مساله، با موضوع وحدت دست به گریبانند و میدانند که مهمترین مساله همچنان در این انتخابات نیز آن است که بتوانند با اجماع کامل و کاندیدای واحد وارد گود شوند.
روزنامه اعتماد در ادامه نوشت: اصولگرایان البته تا اینجای کار عملا درمورد یک گزاره به تفاهم نسبی رسیدهاند و حتی شاید بتوان ادعا کرد که تقریبا تمامی چهرهها و طیفهای اصولگرا یا دستکم تمامی اصولگرایان متنفذ و موثر در مناسبات این جریان سیاسی در انتخابات ریاستجمهوری، در این یک فقره همنظرند؛ «اگر رییسی بیاید، دیگران نمیآیند!»
مشکل اصولگرایان، اما عملا از همینجا کلید میخورد؛ چراکه رییسی تاکنون اقدام به اعلام کاندیداتوری خود نکرده و حتی مهمتر از این، او تاکنون حتی به صراحت درباره عدم کاندیداتوری خود نیز سخنی به میان نیاورده است. رویکردی که باعث شده مجموعه اصولگرایان اعم از فعالان همراه با هر دو نهاد به اصطلاح اجماعساز موسوم به «وحدت» و «ائتلاف» که به طور موازی در تلاش برای دستیابی به کاندیدای واحد اصولگرایند و همچنین دیگر چهرهها و طیفهای منتسب به جناح راست همچون جبهه پایداری که تاکنون حاضر به همکاری با هیچیک از این دو نهاد بالادستی نشدهاند، به درستی ندانند که تکلیفشان در انتخابات پیشرو چیست.
بماند که همین بلاتکلیفی همزمان از جهتی عصای دستشان شده تا به این بهانه که رییسی هنوز نفیا و ایجابا درباره کاندیداتوری خود اعلام موضع نکرده، آنان ناگزیرند وارد گود شده و فعالیتهای ستادی و انتخاباتیشان را دنبال کنند. چنانکه تاکنون برخی کاندیداهای اصولگرا همچون سعید محمد و رستم قاسمی که ازقضا هر دو بهرغم پیشینه نظامی اعلام کاندیداتوری کردهاند، از رایزنیهای خود گفته و تاکید کرده بودند که رییسی به آنها گفته که قصد کاندیداتوری ندارد.
منوچهر متکی، سخنگوی شورای وحدت اصولگرایان، اما دیروز برای چندین و چندمینبار از احتمال کاندیداتوری رییسی گفته و باز تاکید کرده که در این صورت، دیگران نخواهند آمد. او که اینبار در گفتوگویی مفصل با خبرگزاری اصولگرای مهر در این رابطه اظهارنظر کرده، اما بیش از آنکه نکته جدیدی در این رابطه بگوید به نکاتی پرداخته که شاید بتوان «روایت چرایی و چگونگی انشقاق اصولگرایان» بر آن گذاشت.
متکی که با اشاره به نهادهای بالادستی متعدد جریان اصولگرا و جناح راست طی چند دهه گذشته، به نحوی سعی خواسته ادعای اعضای شورای ائتلاف مبنی بر تقدم فعالیت آنان را تحتالشعاع قرار داده و اینطور وانمود کند که این گفته آنان که نقش محوری شورای ائتلاف در جریان انتخابات مجلس یازدهم، نمیتواند مترادف باشد با برتری شورای ائتلاف بر شورای وحدت در انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم، گفته است: «در انتخابات مجلس یازدهم، دو یا سه نفر کار را با «جبهه پایداری» بستند و هیچیک از اجزای تشکیلدهنده «شورای ائتلاف» در جریان داستان نبودند و ما به توصیه جامعه روحانیت حرفی نزدیم و همراهی کردیم.»
سخنگوی شورای وحدت اصولگرایان همچنان گفته است: «اوایل سال ۹۹ از جامعه روحانیت مبارز خواستیم که در مذاکره با «شورای ائتلاف» نقیصهها، برطرف شود. مثالی از این نقیصهها این بود که وقتی میخواستند از ظرفیت احزاب استفاده کنند، خودشان ۵ حزب را انتخاب میکردند و در شورا قرار میدادند. بیش از ۴۰ حزب اصولگرا داریم، بقیه احزاب سوال میپرسیدند که جایگاه ما کجاست؟ لذا احساس مشارکت ایجاد نمیشد.»
او اینکه «آقایان در «شورای ائتلاف» گفتند ما سیستمی داریم و با همین سیستم کار را ادامه میدهیم، به همین جهت تغییرات را نپذیرفتند و تمکین نکردند» را علت اصلی ورود جامعه روحانیت به بحث انتخابات ریاستجمهوری عنوان کرده و بر این اساس، به تشریح سازوکار فعالیت شورای وحدت پرداخته است. سازوکاری که اگرچه به گفته منوچهر متکی میتواند اصولگرایان را به اجماع موردنظرشان برساند، اما آنچه ورای این گفتهها با نگاهی به مجموعه تحرکات شورای ائتلاف و البته دیگر کاندیداهای متعدد جریان اصولگرا باید گفت، این است که دستیابی به این وحدت برای اصولگرایان بسیار دشوارتر از آن خواهد بود که آنان میگویند.