فرارو- قسمت اول سریال خوب، بد، جلف، رادیو اکتیو به طراحی و نویسندگی پیمان قاسمخانی و تهیهکنندگی و کارگردانی محسن چگینی شنبه ۱۱ بهمن ماه ۱۳۹۹ وارد شبکه نمایش خانگی شد.
در خلاصه داستان این سریال آمده است: «پژمان و سام به عنوان گروگان به همراه کیک زرد توسط آصف رئیس گروه جانفدایان داغستان آزاد دزدیده شدهاند و قرار است از مرز شمال غربی کشور به چچن بروند و از طرفی جاسوسان ارتش سری در جست و جوی ردی از آنها هستند...»
محسن چگینی که در قسمتهای قبلی خوب، بد، جلف و سریال پژمان تهیهکنندگی کار را به عهده داشت و سالها در قامت تهیهکننده شناخته میشد، کارگردانی این مجموعه را برعهده دارد و پیمان قاسمخانی، کارگردان دو قسمت قبلی اینبار در کنار نویسندگی و طراحی فیلمنامه سمت مشاوره کارگردان را برعهده دارد.
شاکله اصلی گروه بازیگری این سریال را همان بازیگران قسمت ارتش سری تشکیل میدهند و در کنار آنها بازیگران جدیدی مثل پژمان جمشیدی، سام درخشانی، حامد کمیلی، فرهاد آئیش، گوهر خیراندیش، امیر مهدی ژوله، مارال فرجاد، محمد بحرانی، فرزین محدث، تینو صالحی و شکیب شجره اضافه شدهاند. از مهمترین تغییرات این سریال نسبت به ارتش سری جایگزین شدن آناهیتا درگاهی در نقش آنا به جای ریحانه پاراساست.
امیر توسلی سازنده موسیقی این سریال است و تورج اصلانی مدیریت فیلمبرداری آن را برعهده دارد. همچنین در کنار نام بزرگ پیمان قاسمخانی به عنوان نویسنده فیلمنامه همکاری مهراب قاسمخانی و امیر مهدی ژوله نیز دیده میشود که این امر توقعات را از این سریال از آنچه بود، بالاتر میبرد.
همه چیز از آنجایی شروع میشود که دو کاراکتر اصلی خوب، بد، جلف در میانه یک ماجرای سری و جاسوسی بیهوش شدند و وقتی چشم باز کردند، خود را در چنگال یک گروه تروریست چچنی یافتند.
قسمت دوم فیلم سینمایی خوب، بد، جلف با نام ارتش سری با قصد و غرض یک گروه جاسوس آمریکایی به رهبری دکتر (فرهاد آئیش) و فربد (حامد کمیلی) برای ربودن محمولهای از کیک زرد در داخل ایران آغاز شد. آنها تحت پوشش یک گروه فیلمبرداری کار خودشان را آغاز کردند و از بخت بدشان دو سوپر استار سینمای ایران پژمان جمشیدی و سام درخشانی نیز در این فیلم تخیلی با آنها همکار شدند.
ماجرا به جایی ختم شد که محموله کیک زرد و دو سوپر استار داستان همزمان گم شدند و دست گروه فیلمبرداری/ جاسوسی قصه را در پوست گردو گذاشتند.
خوب، بد، جلف، رادیو اکتیو از همان جایی شروع میکند که ارتش سری به پایان رسیده بود. سام و پژمان در اسارت آصف چچنی (شکیب شجره) به هوش میآیند؛ اما خیلی طول میکشد تا درک کنند چه بلایی سرشان آمده است. حتی چند باری هم فرصت فرار پیدا میکنند؛ اما دست و پا چلفتیتر از آنند که بتوانند از فرصتشان استفاده کنند.
فربد و دکتر هم با کمک آنا (آناهیتا درگاهی) به دنبال سر نخی از محموله گم شدهشان هستند که دوربین مخفی پژمان سیگنالهایی برایشان میفرستد و سرنخ را به آنها میدهد...
خوب، بد، جلف و کاراکترهای پژمان و سام دوباره به همان قالبی در میآیند که در ابتدا هم از آن شروع کرده بودند. قالبی که پیمان قاسمخانی در نوشتن برای آن تبحر دارد و سالها با سریالهای مختلفش آن را ثابت کرده است.
در یک ساعتی که قسمت اول خوب، بد، جلف طول میکشد، خط داستانی پیشرفت چندانی نمیکند.
در عوض کاراکترها مدام از چالهای به چاهی از موقعیتهای کمدی میافتند و حتی با تکرار و هجو نیز آسیبی به روند سریال وارد نمیشود. این درحالی است که همین یک ساعت اگر در یک فیلم سینمایی بود، فاجعه به بار میآورد و هرگز مخاطبان سینما و چشمان سختپسندشان را اینگونه نمیتوان راضی کرد و از تیغ تیز نقدها هم گریزی نیست.
قسمت اول سریال رادیواکتیو خوش انرژی، متنوع و پرشوخی آغاز میشود. تنوع ایدهها برای شوخی ازجمله نکاتی است که در کنار ایدههای تکراری مانند فوتبالیست بودن و پرسپولیسی بودن پژمان که هربار به شکلی تازه خودش را نشان میدهد، ترکیبی قابل قبول و دوست داشتنی ساخته است.