تاکتیک ائتلاف برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ هنوز برای اصلاحطلبان محل پرسش و، اما و اگر است. برخی در این جریان تاکید دارند که شرایط به گونهای است که این جریان سیاسی بدون ائتلاف نمیتواند در میدان رقابت با رقبای اصولگرا پیروز شود؛ چراکه وضع و حال پایگاه رایشان چندان مساعد نبوده و این جریان سیاسی حالا دیگر از ضریب نفوذ گذشته نزد حامیانشان برخوردار نیست و هم اینکه ممکن است کاندیدای آنان نتواند از سد شورای نگهبان عبور کند.
اعتماد در ادامه نوشت: در مقابل برخی دیگر استدلال میکنند که کاندیدای غیر اصلاحطلب در صورت پیروزی پاسخگوی مطالبات و اهداف اصلاحطلبان نیست و مسیر و اهداف خود را دنبال میکند. این استدلالها طی روزهای اخیر کمی از موضعگیری انتخاباتی فراتر رفته و به سخنانی تند بین اعضای دولت روحانی و برخی اصلاحطلبان تبدیل شده است.
پیش از این وقتی اصلاحطلبان اعلام میکردند که دیگر قصد ندارند تجربه ائتلاف را در انتخابات ریاستجمهوری تکرار کنند، بهطور روشن منظورشان دولت حسن روحانی بود، اما این موضع را با ادبیاتی تند و تیز بیان نمیکردند. تا اینکه با نزدیک شدن به انتخابات سرنوشتساز ۱۴۰۰ مواضع اصلاحطلبان نیز صریحتر شد و از جمله این اواخر صادق خرازی رسما حسن روحانی و همراهانش را خطاب قرار داد. خطابی البته توام با عتاب که باعث شد محمود واعظی، رییس دفتر رییسجمهوری و البته از چهرههای اصلی حزب اعتدال و توسعه نسبت به انتقاد دبیرکل حزب ندای ایرانیان واکنش نشان دهد.
اینطور بود که مخالفان تکرار تجربه نه چندان کامروای ائتلاف و موافقان این تجربه سیاسی در جریان اصلاحات، عملا و علنا وارد موضعگیری جدی و جنجالی شدند. رویدادی که به نظر میرسد بر تاکتیک و تصمیم انتخاباتی جریان اصلاحات در ماههای آینده تاثیری بسیار داشته باشد.
جلال جلالیزاده، کنشگر سیاسی اصلاحطلب همین دیروز در این باره اظهارنظر کرده و گفته است: «به نظر من اصلاحطلبان چه موفق شوند که رای بیاورند و چه موفق نشوند، باید مستقل عمل کنند.» این عضو ارشد حزب اتحاد ملت به پایگاه خبری-تحلیلی نامهنیوز گفته است: «نباید اینطور باشد که مثل دو دوره گذشته دولتی روی کار بیاید و افرادی مثل واعظی سمت بگیرند که نهایتا به همه حمایتها لگد بزند و بگوید که اصلاحطلبان هیچ نقشی نداشتهاند!»
اشاره جلالیزاده از قضا به همان جدال لفظی مربوط است که اخیرا میان دبیرکل حزب اصلاحطلب ندای ایرانیان و عضو ارشد حزب اعتدال و توسعه در گرفته است.
چنانکه به تازگی محمود واعظی در قامت رییس دفتر رییسجمهوری در واکنش به اظهارات صادق خرازی گفته بود: «آن زمان (در آستانه انتخابات ۹۲) نظرسنجیها فاصله معناداری میان رای روحانی و عارف را نشان میداد؛ بهطوری که روحانی جزو نفرات اول و دوم بود. بر همین اساس خودشان و بیشتر از همه سیدمحمد خاتمی و دوستان آنها تصمیم گرفتند عارف که دیگر شانسی برای رقابت نداشت، کنار برود. آنها آزاد بودند به قالیباف یا کسی دیگر رای دهند، اما مردم تصمیم گرفتند به دکتر روحانی رای دهند؛ بنابراین حرفی که او (صادق خرازی) میزند، نادرست است... این دولت همفکران آنها را در استانداریها و سمت معاونت وزیر به کار گرفت و امروز به جای تشکر، طلبکار هم شدند و حرفهای بیربط میزنند و الان که زمان انتخابات شده در پی یکسری حرفهای بیپایه و اساس هستند.» با این حال برخی معتقدند که این سخنان میتواند بداخلاقی سیاسی را در آستانه انتخابات رواج داده و به شکاف میان نیروهای اصلاحطلب بینجامد.
محمد هاشمیرفسنجانی، از اعضای موثر حزب کارگزاران سازندگی که در این غائله سعی کرده میانداری کند، میگوید: «این سخنان آقای واعظی در واقع واکنشی است. نه آن حرف قبلی درست بوده و نه حرف آقای واعظی.» او گفته است: «مثل معروفی است که میگوید در دعوا حلوا خیرات نمیکنند. وقتی بداخلاقی شروع میشود، ممکن است با همان روال ادامه پیدا کند و این درست نیست. من این نوع ادبیات را قبول ندارم. اینها زیبنده مسوولان جمهوری اسلامی و نظام اسلامی نیست. معتقدم فرد مسلمان نباید چنین رفتاری داشته باشد.»
حزب کارگزاران سازندگی، شاید مهمترین تشکیلات در جریان اصلاحات باشد که حتی تا همین چندی قبل هم در لفافه از ایده کاندیدای ائتلافی حمایت میکرد و حالا اگرچه صراحتا این احتمال را رد میکند، اما در سالهای فعالیت مجلس دهم و در جریان رقابتهای درون پارلمانی میان عارفِ اصلاحطلب و لاریجانیِ اصولگرا نیز همواره طرف دومی را میگرفت.
محمد هاشمی به عنوان یکی از اعضای این تشکیلات سیاسی گفته است: «واقعیت این است که تا به حال از سران جریان اصلاحات چنین سخنی شنیده نشده که بگویند به ما پست ندادند؛ چون هرگز سهمخواهی مطرح نبوده و اصولا نگاه به حضور در دولتها، بر اساس نگاه خدمت به مردم است، نه نگاه مبتنی بر سهمخواهی.»
او میگوید: «در عین حال میبینیم دولت در سطوح مختلف از جمله وزرا، معاونان و استانداران و کادرهای مختلف از همه جریانهای سیاسی استفاده کرده و در حال حاضر نیز اگر به ترکیب دولت روحانی نگاه کنید، میبینید اینگونه نیست که این دولت بدون مشارکت همه جریانهای سیاسی اداره شود.»
او در حالی از اسحاق جهانگیری به عنوان یکی از چهرههای اصلاحطلب فعال در دولت اعتدالی حسن روحانی نام برده که از قضا حالا در آستانه انتخابات از او به عنوان یکی از کاندیدای احتمالی اصلاحطلبان در انتخابات پیشرو میشنویم. اما جدای از تحلیل اخلاقی، این نوع برخورد و این دست اظهارات جنجالی منجر به بالا گرفتن نگرانی ناظران درباره تصمیمگیری نهایی درون جریان اصلاحات شده و برخی ناظران معتقدند که این دست اختلافات میتواند بر تصمیم انتخاباتی ماههای آینده جریان اصلاحات و البته اعتدالیون تاثیری منفی برجای بگذارد. آن هم در حالی که دستکم طیفی - اگرچه در اقلیت- معتقدند که چنانچه ائتلافی شکل نگیرد، احتمال پیروزی اصلاحطلبان ناچیز است.
محمد هاشمی در این باره توضیح میدهد: «ضریب نفوذِ هیچ کدام از احزاب سیاسی به اندازهای نیست که بتوانند بهطور مستقل و بدون ائتلاف وارد انتخابات شوند و بعد بتوانند پیروزی انتخابات را به دست بیاورند. باتوجه به این نکته هر حزب یا جریانی برای پیروزی در انتخابات به ائتلاف نیاز دارد و شاید ائتلاف در این مسیر اجتنابناپذیر باشد.»
او در عین حال تاکید کرده که اگر هدف از شرکت در انتخابات، «صرفا وزنکشی» باشد و این جریانها بخواهند ببینند ضریب نفوذشان تا چه میزان است، آنگاه میتوانند بهطور مستقل وارد میدان شوند. هاشمی گفته است: «معمولا هیچ جریانی با هدف وزنکشی سیاسی در انتخابات شرکت نمیکند، بلکه با هدف پیروزی وارد میدان میشود و در نتیجه پیشبینی میکنم در این انتخابات هم هر جریانی که ائتلاف کند، میتواند پیروز باشد.»
همزمان با این اظهارات محمد هاشمی، اما اکثریت بزرگی در نهاد اجماعساز اصلاحطلبان بارها و بارها اعلام کردهاند که راهبردشان در انتخابات آینده، تمرکز بر کاندیدایی تماما اصلاحطلب است. آنان معتقدند سرمایهگذاری روی کاندیدایی که از جنس اصلاحطلبان نیست، به سرمایه اجتماعی این جریان سیاسی ضربه سنگینی وارد میکند. در این میان، اما بحث ائتلاف میان اقلیتی از اصلاحطلبان و حامیان دولت حسن روحانی بهویژه اعضای حزب اعتدال و توسعه با محوریت برخی اصولگرایان میانهرو همچون علی لاریجانی نیز مطرح است و به نظر میرسد دولتیها در نظر دارند از لاریجانی برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ حمایت کنند.
هرچند پر واضح است که این جریان سیاسی هرگز نمیتواند به تنهایی و بدون حمایت اصلاحطلبان کاری از پیش ببرد و لاریجانی نیز به این موضوع آگاهی دارد. چنانکه گفته میشود او منتظر است تا شرایط مساعد شود و بعد تصمیم نهایی خود را برای کاندیداتوری در انتخابات اعلام کند.
این در حالی است که بخش چشمگیری از اصلاحطلبان مقابل این استراتژی مقاومت میکنند و حالا با شدت یافتن تنش میان اصلاحطلبان و دولت درباره ائتلاف در انتخابات آینده به نظر میرسد فاصله اصلاحطلبان با حمایت از لاریجانی نیز بیشتر شده است. به این تعبیر میتوان گفت که اظهارات اخیر واعظی برای آینده سیاسی لاریجانی گران تمام شده و آقای رییس دفتر به همان میزان که در پاسخ دادن به اصلاحطلبان با ادبیاتی تند و تیزتر وارد میدان شود، احتمالا به همان میزان نیز انگیزه این جریان سیاسی را برای دور شدن از جریان اعتدالی تقویت میکند.