سه فصلی میشود که حوالی ۲۵ نوامبر، چهره مردان فوتبال ایتالیا تغییر میکند؛ از بازیکنان گرفته تا داور مسابقه. آن زمان که کرونایی در کار نبود و روی سکو میشد هواداران را دید، چهره مردان روی سکو هم غالبا تغییر میکرد. این تغیرات البته مربوط به پوشش یا مدل مو نبود، بلکه همگی با رژ لبی سرخرنگ، خطی روی گونههایشان میکشیدند تا پیام مهمی را به جامعه مخابره کنند. این اتفاق طی دو شب اخیر هم رخ داد و با نزدیکشدن به ۲۵ نوامبر، ستارههای فوتبال در ایتالیا، بهویژه کریس رونالدو، در دیداری که موفق شد دو گل تیمش را بزند، با رنگ سرخی بر گونه وارد زمین شدند. او و همتیمیهایش برای این کار دلیل داشتند. هرچند فوتبال سری A چند وقتی میشود برای استفاده از رژ لب روی گونه بازیکنان مرد حکایت جذابی درست کرده و به آن پایبند است.
ماجرای رژ لب روی گونه بازیکنان مرد چیست؟
مسئولان برگزارکننده رقابتهای لیگ ایتالیا در اقدامی تحسینبرانگیز و البته با همکاری «WeWorld Onlus» توافق کردهاند هر ساله در یک بازه زمانی مشخص، معمولا از ۲۳ تا ۲۵ نوامبر، بازیکنان لیگ را با خطی از رژ لب سرخ روی گونه، راهی زمین مسابقه کنند. دلیل این موضوع حمایت از حقوق زنان و پرهیز از خشونتهای خانگی علیه آنان است. این کار در راستای هشتگ «#unrossoallaviolenza» (کارت قرمز به خشونت) شکل گرفت و خیلی سریع با استقبال گستردهای روبهرو شد.
بازیکنان فوتبال نهتنها با کشیدن خطی سرخ بر گونه به خشونت علیه زنان کارت قرمز نشان دادند، بلکه در شبکههای مجازی هم با استفاده مشترک رژ لبهای سرخرنگ همسر و نامزدشان و انتشار آنها سعی کردند در ترویج این فرهنگ پیشگام شوند. بعد از آنکه بسیاری از بازیکنان شاغل در ایتالیا در کنار همسر و نامزدشان از یک رژ لب مشترک استفاده کردند، این موضوع رفتهرفته به یک بدعت تبدیل شد تا بازیکنان برای حضور در زمین مسابقه هم در حد توان بتوانند از همان رژ لبی استفاده کنند که همسر یا نامزدشان استفاده کرده است.
البته این مورد فقط مربوط به زمین مسابقه نبود؛ چون روی سکو هم تعداد زیادی از تماشاگران مرد با کشیدن خطی سرخرنگ بر گونه به حمایت از زنان پرداختند. سایر بازیکنان و چهرههای مطرح فوتبال هم که از دنیای این رشته ورزشی خداحافظی کرده بودند، با انتشار تصویری از خودشان در شبکههای مجازی که روی گونهشان رژ لب کشیدهاند، از این کار ارزشمند حمایت کردند. حالا به همین دلیل است که بازیکنان شاغل در سری A ایتالیا، در هفتهای که نزدیک به ۲۵ نوامبر است با رژ لب سرخ، خطی بر گونه میکشند و وارد زمین میشوند.
جای خالی کارهای فرهنگی در فوتبال ایران
فوتبال حرفهای در دنیا، همانقدر که در عرصه اقتصاد ریشه دوانیده و قدرتمند شده، در عرصه اجتماعی هم به فاکتوری مهم تبدیل شده است. حالا لیگها و تیمهای مختلفی در دنیا بسته به اتفاق مهم روز، سعی میکنند پیامهای مهمی در عرصه بهداشت و سلامت و اتفاقات اجتماعی مخابره کنند؛ مبارزه با ایدز، پیشگیری و پیگیری سرطان سینه، حمایت از حقوق کودکان و حمایت از حقوق سالخوردهها، تنها بخشی از فعالیتهای بیشمار باشگاهها و لیگهای معتبر حرفهای در دنیاست که همواره تلاش میکنند پیام مثبتی به بیرون مخابره کنند. در واقع از آنجا که فوتبال دیگر فقط یک ورزش ساده نیست و بینندگان و دنبالکنندگان میلیونی دارد، انجام چنین کارهایی از سوی ستارههای مهم این رشته ورزشی، تأثیر مستقیمی بر جوانان جامعه دارد.
بااینحال هرچند استفاده از آگاهیهای اجتماعی در فوتبال اروپا و فوتبال روز دنیا، زیاد و رو به افزایش است، در فوتبال ایران چنین پدیدههایی دیده نمیشود یا بهصورت مقطعی انجام و دیگر خبری از پیگیریهای بعدی نیست. میشود پذیرفت که بخشی از این اقدام حاصل تفاوتهای فرهنگی باشد، ولی بسیاری از موضوعات دیگر، تفاوت برنمیدارد و جای خالیاش در فوتبال ایران بهشدت حس میشود. در واقع اگر قرار به شکستهشدن تابوهاست، فوتبال میتواند محل مناسبی برای بروزش باشد.
سؤالی که در این میان مطرح میشود این است که آیا خشونت علیه زنان در ایران وجود ندارد و فقط مختص کشورهای خارجی است؟ یا کودکان کار و سختگیریهای بیشماری که بر تعدادی از کودکان در خانوادههای ایرانی اعمال میشود، امری انکارناپذیر است؟ در حوزه بهداشت و سلامت هم وضعیت مشابه است؛ آیا ایران درگیر بیماری ایدز، هپاتیت یا سرطان سینه نیست؟ این موارد دیگر تفاوتهای فرهنگی برنمیتابد و مستقیم آگاهی قشر جوان جامعه را نشانه گرفته که میتوان با استفاده از آن در طول برگزاری رقابتها، دستکم به افزایش آگاهی در زمینه سلامت و بهداشت کمک کرد.
البته فوتبال ایران همچنان اختلاف زیادی با سطح حرفهای و مستقل اروپاییاش دارد؛ برخلاف آنکه بیشتر باشگاههای ایرانی پسوند فرهنگی دارند، ولی عملا کاری روشن در عرصه فرهنگ از سوی این نهادها صورت نمیگیرد. این موارد به کنار، فوتبال در ایران بهشدت هم سیاسی است؛ حتی اگر به ذهن مدیر یا بازیکنان باشگاهی بزند که بخواهند یک حرکت اجتماعی مشترک به نمایش بگذارند، آنقدر به نامهنگاری و مجوز نیاز است که بیخیالش میشوند! هنوز داستان پرترههای کاغذی هواداران پرسپولیس روی سکوهای ورزشگاه فراموش نشده؛ جایی که هواداران مرد این تیم میتوانستند عکس خودشان را برای درج روی پلاکاردهای هواداری بفرستند، ولی زنان هوادار باشگاه چنین اجازهای نداشتند!
از آن جنجالیتر، میتوان به داستان وریا غفوری و تیم استقلال در حمایت از سحر خدایاری اشاره کرد؛ دختری که هوادار استقلال بود و شایعه شد که بهدلیل آنکه اجازه ندادهاند وارد ورزشگاه شود و بازی تیم مورد علاقهاش را ببیند، خودسوزی کرده است. بعد از آن اتفاق، وریا غفوری و بازیکنان استقلال تلاش کردند یادش را در ابتدای یک بازی گرامی بدارند، ولی نهتنها اجازه چنین کاری را درست و حسابی به دست نیاوردند، بلکه تلویزیون هم تصاویر ابتدایی آن دیدار را که کاپیتان آبیها به همراه بازیکنان استقلال با پیراهنی برای گرامیداشتن یاد سحر وارد زمین شده بود، درست پوشش نداد!
البته همهچیز در این فوتبال دولتی میتواند مسئلهدار و دردسرساز شود، ولی دستکم، در موضوعاتی که حساسیتهای سیاسی (آنهم برای عدهای از مسئولان ایرانی) ندارد، بهویژه در حوزه سلامت و بهداشت، میتوان کار خوب فرهنگی را ترویج داد و از فوتبال بهعنوان ابزاری برای اشاعه سلامت و آگاهی در ایران استفاده کرد.
زن بدون اذن شوهر حق خروج از منزل را ندارد چه اينكه بخواهد برود استاديوم
زن غلط ميكند از منزل خارج شود
نوش جونت خخخخخ
مطلب شما جز مغلطه چیز دیگری نداشت.
چه دلیل دارد کارهای فرهنگی که در حمایت از منع خشونت علیه زنان ویا حمایت از افراد زحمتکش و غیره را با مسائل محرم و نامحرمی ادغام کرد؟
چه دلیلی برای حضور یک زن در استادیوم وجود دارد تا بخواهد خود را میان نامحرمان رها کرده و به شادی وصف ناپذیر یک مرد نامحرم آنهم در عملی که آنچنان تاثیری در زندگی آدمها نمی گذارد بپردازد؟
شما درک ، علم و توانایی فکریتان را از کجا تهیه کرده اید؟
شما در حالت اول آیا مسلمان هستید؟ و اگر بلی است چقدر شناخت نسبت به مسائل محرم و نامحرم دارید و چقدر مقید هستید؟
میخای تو خیابونم راه نریم نا محرمیم اذیت میشی.
فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده» رو ببین
روایت امثال شماست که خودتون رو مجاز به هر کثافت کاری میدونید (حتی با نوزاد دختر)
اصولا بخاطر اینکه بزدل هستید فقط زورتون به زنها میرسه.
تو و امثال تو دلیل بارز داشتن یک کشور و جامعه ی جهان سومی و عقب افتاده هستین.
امیدوارم هرچه زودتر ریشتون زده بشه