بابک زمانی نورولوژیست در شرق نوشت: هفته گذشته بالاخره نصایح و سرکوفتها به نتیجه رسید و درنهایت موبایل و فضای مجازی را کنار گذاشتم و وظایفم بهعنوان مسئول خانواده را در بخش مقابله با این ویروس نابکار تمامقد برعهده گرفتم. خوشبختانه فقط یک جستوجوی مختصر در گوگل توانست راه نجات و همچنین راه انجام وظایفم را به من نشان دهد؛ یک جزوه کاملا بهروز مربوط به همین آبان ۹۹ که وزارت بهداشت عزیز کشورمان با همت گروهی از متخصصان آن وزارت منتشر کرده، راهنمای من شد.
جزوهای حاوی راهحلهایی متعدد برای پیشگیری و مقابله با کرونا، آنهم راهحلهایی بهدور از این داروها و روشهای شیمیایی لعنتی! همه طبیعی، همه پاک، همه سالم و گیاهی! امروز هم از اول صبح زنبیل بازنشستگی در دست در حال تهیه تکتک مواد رازآمیز داخل جزوه بودم؛ موادی که من حتی از وجودشان اطلاع نداشتم و تازه، متأسفانه پیدا هم نمیشدند.
از صبح اول وقت، درحالیکه عیال در منزل پشت جبهه را حفظ کرده بودند و با موبایل و از طریق واتساپ در حال مشورتدادن بودند، مشغول پیداکردن زنجبیل و دارچین و تخم گشنیز، شربت جلاب، دمنوش زوفا، سرخار گل و اکیناسه و مواد دیگری بودم که تا آن موقع فقط دو، سه تایشان را پیدا کرده بودم و ته زنبیل اینطرف و آنطرف قِل میخوردند. بسیاری از مغازهدارها هم که حتی اسم برخی از مواد را نشنیده بودند.
تازه، در این شلوغی بازار که وقت هم تنگ بود و قبل از ساعت شش باید در منزل میبودم. فکر کردم شاید هم برخی دوستان و عزیزانِ زرنگتر از ما ریشه هرچه اکیناسه و زوفا و... را از ته درآوردهاند. اشکالی ندارد؛ دیگران به جای ما، دستکم تأثیرش این است که انشاءالله از همین فردا کرونا شروع میکند به فروکشکردن. بعد از این جستوجوها بود که من واقعا به این وزارت بهداشت خودمان ایمان آوردم و تحسینش کردم. چندیپیش صبیه، برای فارغالتحصیلیاش باید پایاننامهای مرتبط با مسائل پزشکی مینوشت.
آن موقع بود که متوجه شدم برای کوچکترین اظهارنظری درباره مسائل پزشکی از چه هفتخان دشواری باید گذشت؛ از رعایت اخلاقیات کلی تحقیق گرفته تا اطلاع بیماران داوطلب از تحقیقاتیبودن موضوع تا اطمینان از سلامتی درمان و اظهارنظر درباره تأثیر درمان با درنظرگرفتن بهبودی خودبهخودی و اثر پلاسبو (تأثیر باور و تلقین در درمان) و.... واقعا وزارت عزیز ما با چه نیروی شگرفی (در انتخاب کلمات هم آدم دچار مشکل میشود) درباره تمام این مواد که تازه من اسامی برخیشان را از صفحه اولِ ۲۹ صفحه جزوه ذکر کردم، مطالعه دقیق علمی کرده و بیخطری و تأثیر آنها را که نیازمند درک عمیق از سازوکار ویروس و یک مطالعه علمی بینظیر و طبق مقررات فوق است، تشخیص داده و با این حجم عظیم در دسترس ملت قرار داده، دست مریزاد واقعا!
اما مشکل من با این جزوه طلایی محدود به این کلمات و راه دستیابی به همه مواد (و البته هزینه خریدن مواد و خطرات جستوجو در این بحبوحه کرونا) نیست؛ بلکه مشکلات بیشتری دارم که البته مربوط به سطح سواد و دانش خودم است.
مثلا نمیدانم «روایح ملایم» یعنی چه؟ یا مثلا حد «اجتناب از بسیار کمخوردن» کجاست؟ یا اینکه چگونه میشود از شرایط تنشزای فعلی با این زنبیل خالی اجتناب کرد یا اینکه مطابق دستور جزوه هم آرامش «روحی» را حفظ کرد، هم آرامش «معنوی» را. خیر، اشکالی در این دستورالعملها نیست. اشکال از خود بنده است.
درحالیکه تلاش میکنم آرامشم را (دستکم روحی، معنوی بماند) که حفظکردنش آسانتر است، حفظ کنم، موبایل را بیرون آوردم و به همسر نگرانِ آن سوی خط گفتم: «خیر، ما لایقش نیستیم. سطح این جزوه از سطح سواد ما بالاتر است؛ اما نگران نباش، وزارتخانهای که تا این حد برای رفاه ما تلاش میکند، لابد از دیگر جنبهها هم تمام موازین علمی را با دقت رعایت میکند.
مگر ۳۰ سالِ تمام سر کلاس فیزیک به بچههای مردم نمیگفتیم مهمترین نکته اطمینان به دانش و فرمولهای علمی است؟ مگر نمیگفتیم هر کارِ خردی که میکنید و هر مسئلهای که حل میکنید، فقط نمونه و مصداقی است از باور به دانش و کاربست عقل در کارها؟ روش مهم است نه مصداق!». جوانها میگویند آوازهخوان نه آواز. بله، مسئله اصلی همین است و بس. دستور سنتی فقط یک نمونه است.