کمی کمتر از یک ماه پیش بود که ناگهان چهره کودکانه یک پسربچه بوشهری شبکههای اجتماعی را پر کرد. هنوز دو، سه روز از رسیدن خبر جان دادن محمد ۱۱ ساله نگذشته بود که این عکس داشت دست به دست در تمام کشور میچرخید. آن خبری که همراه با عکس محمد دست به دست میشد این بود که او به دلیل نداشتن گوشی هوشمند و محرومیت از شرکت در کلاسهای درس مجازی دست به خودکشی زده است و همین بود که ناگهان احساسات دریافتکنندگان این خبر که هنوز منبع مشخصی نداشت را جریحهدار کرد.
اعتماد در ادامه نوشت: در روزهای پس از این ماجرا تمام نبرد بر سر ثابت کردن این بود که محمد گوشی داشته است یا نه. آموزش و پرورش تمام تلاشش را به کار بست و بعد به نقل از مصاحبه با مادر و مدیر مدرسه محمد گفتند که او در همان روز حادثه در کلاس حضور داشته است. با این حال هر چه از اصل خبر دور شدیم انگار آن شوری که استانداری و دادستانی استان را گرفته بود که پرونده را دنبال میکنند و به نتیجه میرسانند هم خوابید.
نزدیک به یک ماه گذشته و هنوز هیچ مقام قضایی در مورد سرنوشت پرونده مرگ محمد اظهارنظر نکرده است. مجید اجرایی، مدیر روابط عمومی آموزش و پرورش استان بوشهر میگوید، مطالبه خود آموزش و پرورش هم این است که دادستانی حرفی بزند، چون آنها هم از سرنوشت پرونده بیاطلاع ماندهاند.
نزدیک به یک ماه گذشته، آن هیاهوی اول جای خودش را به سکوت و بیخبری داده است. آیا آموزش و پرورش بوشهر در جریان پرونده مرگ یکی از دانشآموزانش قرار دارد یا نه؟ چرا دیگر خبری از پرونده محمد نمیرسد؟ اجرایی در پاسخ به این سوال میگوید: «ببینید در مورد این پرونده به نظرم ما باید این سوال را بپرسیم بهخصوص از دوستان رسانه. اینکه انتظار هست که دوستان رسانه به عنوان یک سوژه خبری توجه کنند که فقط آموزش و پرورش جزو طرفهای درگیر در ماجرا نیست.
جنس کار و حادثه به گونهای است که باید از طرفهای دیگر پیگیری صورت بگیرد. به عنوان مثال دادستان و مقام قضایی باید در این مورد ورود کند. ما آنجا که بخش آموزشی ماجرا بود، ورود کردیم. در آن بخش ما توضیح دادیم که این دانش آموز به صورت مجازی درس میخوانده و تا قبل از حادثه هم در آن فضا حضور داشته است. اما باقی ماجرا به ما مرتبط نمیشود و آقای دادستان باید ورود کند همان طور که معاون استاندار هم قبلا به صراحت گفته بودند، چون بخشهایی از این ماجرا هنوز برای ما هم روشن نیست.»
او توضیح میدهد تا جایی که توانستهاند و حوزه مسوولیتشان بوده، وارد ماجرا شدهاند، اما حالا دیگر باید منتظر تصمیمات نهادهای دیگر ماند: «قرار بود پزشکی قانونی نتیجه را به مقام قضایی ارایه دهد و مقام قضایی اعلام کند که جریان از چه قرار است. چون دو سناریو بود؛ سناریوی خودکشی و اینکه ممکن است قتل در میان باشد، قرار بود برای روشن شدن این موضوع در حوزه قضایی ورود پیدا کنند.
پس دیگر پروندهای در دست آموزش و پرورش نیست، پروندهای مستقل است که دادستان دیر میتواند بگوید به چه نتیجهای رسیده و اتفاقا مطالبهگری شما میتواند بیشتر تاثیر بگذارد تا ما. ما هم پیگیر هستیم، اما تا این لحظه چیزی به صورت علنی اعلام نشده که جریان از چه قرار بوده. متاسفانه ما هم به شکل شفاف اطلاعاتی در اختیار نداریم.»
بعد از این حادثه و پس از موجی از نگرانیهایی که در مورد احتمال ارتباط حادثه مرگ دانشآموز ۱۱ ساله با کمبود امکانات برای تحصیل مجازی پیش آمد آیا خانوادهها در استان یا شهرستان آنقدر نگران شده بودند که بازخوردی به آموزش و پرورش نشان بدهند؟ اجرایی میگوید: «شما بهتر از من میدانید که در سراسر کشور، دانشآموزان زیادی هستند که دسترسی ندارند، گوشی ندارند، اینترنت ندارند و خب در استان بوشهر هم هستند کسانی که این دسترسیها برایشان فراهم نیست، اما در پاسخ به پرسش شما باید بگویم اینکه این حادثه سبب شده باشد، هول و هراسی در خانوادهها بیفتد چنین موردی نداشتیم.»، اما فارغ از این اتفاق به صورت خاص آنچه بیش از همه چیز به آموزش و پرورش مرتبط میشود، این است که حفظ سلامت روان دانشآموزان در این شرایط دشوار نباید مغفول بماند.
هر چه احتمال در دسترس نبودن امکانات لازم و با کیفیت برای تحصیل از راه دور کمتر باشد، نیاز به نظارت و مشاوره هم بیشتر میشود. استان بوشهر چقدر در این حوزه فعال است؟ «ما در کل کشور و استان، مراکز و هستههای مشاوره داریم. از طریق خود ادارههای آموزش و پرورش رابطها و مشاورهایی معرفی شدهاند و اداره پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و اداره مشاوره مشغول به کار هستند.
همزمان با همین قضیه دورههای ضمن خدمت و کارگاههایی برای تمام مشاورین و مراقبین مدارس گذاشته شد. این دورهها وجود داشتند و پس از این قضیه هم حساسیت بیشتر شده و حوزه پیشگیری از آسیبهای ما ورود جدیتری به قضیه کرده است. با مشاوران صحبت کردهاند و دورههای توجیهی گذاشتند.»
مدیر روابط عمومی بوشهر میگوید که نمیخواهد از خودشان سلب مسئولیت کند، اما تا آخر گفتوگوی کوتاهمان چند بار تکرار میکند که حواس رسانهها باید به سایر نهادها و بخشها هم باشد.
یکی از حرفهایش این است که برای تامین گوشی و تبلت کلی با شرکتهای نفت و گاز مکاتبه کرده بودند: «همین دستمایه یک گزارش خوب میتواند باشد، منطقهای که قطب اقتصاد و نفت و گاز این مملکت است هنوز دانشآموزانش سادهترین وسایل دسترسی به آموزش را ندارند. این مطالبهگری از سوی شما هم باید صورت بگیرد، ما کار خودمان را کردهایم، مکاتبه داشتهایم، چون اینها تامین اعتبار میخواهد.
قول دادهاند ۲ هزار گوشی به ما بدهند، اما میدانید که اعتبارات آموزش و پرورش حتی کفاف سرانه مدارس را هم نمیدهد بنابراین نهادهای دیگر به خصوص حوزه اقتصاد و نفت و گاز باید ورود کنند. کل استان را هم که بخواهند از این نظر تامین کنند برایشان چیزی نمیشود.» میگوید که اخیرا شورای هماهنگی پتروشیمیها قول تامین ۲ هزار تبلت دانشآموزی را برای دانشآموزان نیازمند استان داده، اما نمیداند این وعده کی عملی میشود.