امیرهوشنگ ابتهاج (هـ. ا. سایه) در واکنش به درگذشت محمدرضا شجریان میگوید: برای این «مصیبت» کلمه ندارم.
میلاد عظیمی، مولف کتاب «پیر پرنیاناندیش» (در صحبت سایه) که گفتگو با این شاعر است، واکنش او را به درگذشت محمدرضا شجریان در صفحه خود منتشر کرده که در ادامه میآید: سایه گفت: بارها گفتهام که نمیتوانم ایران را بی بودن شجریان تصور کنم. آنقدر زنده ماندم که این مصیبت را هم دیدم: «هر که را میخوانم از یاران ایام جوانی/ خاک پاسخ میدهد زان سوی مرز زندگانی»
شاید باید ۱۰ سال بگذرد که بتوانم شعری برای شجریان بگویم. برای بزرگی این مصیبت کلمه ندارم. کلماتم سست و ضعیف و کم و کوچک و پوک است. نمیتواند دردم را بگوید. عاجزم از بیان. باید سالها بگذرد...
سایه گفت: به امید دیدار هرچند دیگر امیدی نیست.
محمدرضا شجریان ـ موسیقیدان و خواننده موسیقی ایرانی ـ متولد یکم مهرماه سال ۱۳۱۹، در روز پنجشنبه، ۱۷ مهرماه، پس از یک دوره طولانی مبارزه با بیماری، در سن ۸۰ سالگی درگذشت.
می رفت آفتاب و به دنبال می کشید
دامن ز دست کُشته خود ، روزِ نیمه جان !
خونین فتاده روز از آن تیغِ خون فشان،
در خاک می تپید و پیِ
یار می خزید !
خندید آفتاب که : این اشک و آه چیست ؟
خوش باش روزِ غمزده ! هنگام رفتن است .
چون من بخند خرم و خوش این چه شیون است ؟!
ما هر دو می رویم ، دگر جایِ شکوه نیست.
نالید روز خسته که : ای پادشاه نور !
شادی از آن توست نه از آنِ من : بلی ؛
ما هر دو می رویم ازین رهگذر
ولی ،
تو می روی به حجله ومن می روم به گور !!