«فائزه هاشمی رفسنجانی» نماینده تهران در مجلس پنجم و فعال حوزه درباره حضور زنان در انتخابات ریاست جمهوری و نگاه قانون و دین به این موضوع گفت و گویی با خبرآنلاین داشته است که در ادامه گزیدهای از آن را میخوانید:
- (درباره اظهارات اخیر کدخدایی مبنی بر اینکه شاید در انتخابات ۱۴۰۰ کاندیدا زن داشته باشیم) به نظر میرسد آقای کدخدایی در مقابل سؤال خبرنگار این پاسخ را داده است البته واقعیت را گفته است چرا که هیچ منع قانونی برای حضور زنان وجود ندارد. از این قضیه تفاسیر متفاوتی میشود، عدهای معتقد هستند که، چون انتخابات گذشته، انتخابات سردی بود و عدهای از مردم شرکت نکردند و با این حرفها میخواهند انگیزه واشتیاقی ایجاد کنند تا مردم را به پای صندوقهای رای بکشانند.
- یک تفسیر هم این است که، چون یک کمپینی در رابطه با ریاست جمهوری زنان راه افتاده است و اینها پیش دستی کرده اند تا در مقابل یک کمپینی قرار نگیرند تا بعد مجبور شوند یک چیزی را تایید یا رد کنند، پس خودشان وارد قضیه شدند تا کار به آنجاها نکشد. به هرحال هرچیزی با هر دلیلی که هست به نظر من چیز خوبی است و مهم این است که این حرف گفته شده است و این اتفاق خوبی است، البته ما قبلا این را داشته ایم، یعنی در سال ۸۸ آقای کدخدایی نگفته بود که ریاست جمهوری زنان منع قانونی دارد، اما گفته بود که منع ندارد، بنابراین این موضوع خیلی چیز جدیدی نیست. به نظر من این خبر خوبی برای ما خانمها است.
- شرایط و ویژگیهایی که قانون اساسی برای رئیس جمهور تعریف کرده است، مثلا ما خانم طالقانی را داشتیم که معمولا برای اینکه شورای نگهبان را در موضع تصمیم گیری قرار دهد ثبت نام میکرد که به نظر من یک حرکت مدنی خوبی بود، البته خانم طالقانی یک دورهای نماینده مجلس بودند و من نمیدانم آن شرایط مدیر و مدبر و رجل و شخصیت اجتماعی و... از نگاه شورای نگهبان و حقوق دانان چگونه تعریف میشد، از طرفی خانم طالقانی بیماریهایی داشتند، چون داشتن سلامت هم در این قضیه مهم است، شاید شرایط یک رئیس جمهور را نداشتند که تایید نشدند، ولی نمیتوانیم با خوشبینی این قضیه را تحلیل کنیم.
- طبیعتا نگاه مخالف به حضور زنان به عنوان رئیس جمهور بوده است، چون تعدادی از افراد مذهبی و علما با مدیریت کلان زنان مخالف هستند، همانطور که اجازه نمیدهند زنان وزیر شوند، چون در دوره دوم آقای روحانی یکی از تصمیمات جدی ایشان این بود که وزیر زن داشته باشند، ولی به ایشان دستور داده شد که این کار را نکنند (رئیس جمهوری که بالاتر از وزیر بودن است).
- یک نگاه غلط و یک تفسیر غلطی وجود دارد که آنها معتقد هستند زنان نباید مدیریت کلان انجام دهند در صورتی که چنین چیزی وجود ندارد، چون ما در یکی از سورههای قرآن آیاتی در تجلیل حکومت بلقیس داریم، او یک زن است و ملکه سبا است و در دوران حضرت سلیمان است و در قرآن از بلقیس به عنوان یکی از پادشاه هان زن و از ذوالقرنین یک پادشاه مرد تجلیل شده است بنابراین این کار اصلا مشکل دینی و شرعی ندارد و فقط یک سماجت بی خود روی این قضیه است.
- تصمیم گیریهای ما بیشتر روی لجاجت است، یعنی زمانی که میبینیم یک حرفی گفته میشود و مطالباتی برای آن وجود دارد انگار قسم خورده ایم که نباید با آن بدون هیچ دلیلی همراهی کنیم و باید بر سیاستهای خودمان پافشاری کنیم، چون فکر میکنیم که اگر اینجا به درستی کوتاه بیاییم در جاهای دیگر هم باید کوتاه بیاییم و این نحوه حکوت داری خوبی نیست.
- اگر به لغت نامه فرهنگ دهخدا یا لغت نامه معین مراجعه کنید میبینید که رجل به معنی مرد و شخصیت برجسته سیاسی معنی شده است، در قرآن تعدادی آیات وجود دارد که از واژه رجل استفاده شده است، اما فقط به معنی مرد نیست و هم مرد و هم زن تعریف شده است، یعنی رجل را انسان بیان کرده است، در داستان بلقیس هم از یک خانم حاکم تجلیل شده است، پس مشخص است که دین اسلام با این قضیه مشکلی ندارد.
- ما اصل قانون اساسی داریم و تفسیر قانون اساسی به عهده شورای نگهبان است و ربطی به مجلس ندارد، البته کسانی میتوانند تقاضای تفسیر کنند که رئیس جمهور یا رئیس مجلس یا یکی از اعضای شورای نگهبان باشد، اینها میتوانند تقاضای تفسیر کنند، بنابراین اصلا نیاز به تعیین مصادیق ندارد.
- این قضیه اصلا ابهام ندارد، رجل سیاسی یک اصطلاح است و همه معنی این را میدانند، به فرض اگر بپذیریم که بعضیها معتقد هستند در قانون اساسی از کلمه رجل استفاده شده است پس ابهام دارد، وظیفه شورای نگهبان است که این را تفسیر کند و مشخص کند که منظور از رجل چیست. من به خاطر ندارم که شورای نگهبان گفته باشد منظور از رجل سیاسی، مرد است، در گذشته هم چنین چیزی به صراحت گفته نشده است.
- حتی پدرم میگفتند که در مجلس خبرگان زمانی که کلمه رجل را به کار بردند، منظور آقای بهشتی که آنزمان مجلس را اداره میکردند بخاطر اینکه آنزمان خیلیها انقلابی و اسلامی بودند و ممکن بود با ریاست جمهوری زنان مشکل داشته باشند از کلمه مرد استفاده نکردند و به جای آن از کلمه رجل استفاده کردند که بعدا هر زمانی که فضای جامعه متفاوت شد (البته جامعه با این قضیه مشکلی ندارد) بتوانند از این کلمه استفاده کنند تا زنان هم بتوانند رئیس جمهور شوند؛ بنابراین اصلا نیازی به تعیین مصادق وجود ندارد و اگر ابهامی وجود دارد تنها راه آن این است که خود اعضای شورای نگهبان آن را تفسیر کند و واقعیت را بگوید.
- صحبت آقای کدخدایی هم همین است، او این قضیه را باز کرده است و این کار خوبی است، ولی در ادامه آن باید این اتفاق بیفتد، چون زمانی که میگوییم شورای نگهبان تفسیر کند به این معنی است که طبق قانون ما یک روندی باید طی شود تا به یک تفسیر رسمی تبدیل شود. اینکه آقای کدخدایی به عنوان سخنگوی شورای نگهبان در یک مصاحبه اعلام کرده باشند، پس فردا نفر بعدی میتواند چیز دیگری بگوید، پس این کار باید مراحلی را طی کند تا به یک تفسیر رسمی تبدیل شود که در اسناد به عنوان یک تفسیر بماند؛ در این صورت مشکلی نخواهد داشت. منظور من این است که ما باید الان با توجه به صحبتهای آقای کدخدایی به دنبال آن تفسیر رسمی باشیم.
- طرح اصلاح قانون انتخابات را خوانده ام و مصاحبههایی هم در این رابطه داشتهام. آن طرح از این نظر طرح بدی است، چون یکی از شروطی که جزء شروط ریاست جمهوری گذاشته است معافیت دائم است، یعنی یا سربازی رفته باشد یا معافیت داشته باشد و ننوشته است که معافیت دائم برای مردان؛ همین که این واژه نوشته نشده است میتواند تعبیر شود که ریاست جمهوری برای مردان است و تکلیف زنان مشخص نشده است. در این طرح باید نوشته میشد که دارای معافیت دائم یا کارت پایان خدمت برای مردان؛ در این صورت اگر زنی کاندیدا میشد به این شرط نیازی ندارد. آن طرح مجلس، شبهه مرد بودن برای ریاست جمهوری ایجاد میکند.
- آن طرح مشکلات عدیده وحشتناکی دارد، یعنی آن طرح شورای نگهبان را در این انتخابات تقویت کرده و آزادیها را محدود کرده است و برخلاف قانون اساسی سلطه شورای نگهبان و نظارت استصوابی آن را گسترش داده است، بنابراین اصلا طرح خوبی نیست و در مورد زنان رئیس جمهور چیزهایی دارد که مرد بودن را تقویت کرده و زنان را بیشتر حذف کرده است.
- من، چون در جلسات احزاب زنان نیستم اطلاع دقیقی ندارم که میخواهند اقدامی برای ریاست جمهوری انجام دهند یا خیر، ولی با توجه به اینکه این جریان راه افتاده است فکر میکنم آنها هم در صدد باشند که کاری کنند. این موضوع، موضوعی امنیتی نیست و همه درباره آن صحبت میکنند، پس اعضای همان احزاب مثل خانم مولاوردی و خانم شجاعی و خانم فرامرزیان و... باید به این سؤال شما پاسخ دهند.
- زنان اصولگرای ما مثل خانم رفعتی از ریاست جمهوری زنان حمایت کرده است و این موضوع فراجناحی است و هر ۲ جناح در این قضیه متحد القول هستند؛ اگر بخواهم کسی را برای ریاست جمهوری ازبین زنان معرفی کنم فارغ از اینکه اصولگرا باشد یا اصلاح طلب؛ من فکر میکنم خانمی باید باشد که سوابق مدیریت کلان داشته باشد؛ به نظر من خانم ابتکار یا خانم وحید دستجردی یا خانمهایی که چند دوره در مجلس بودند این شرایط را دارند.
- زمانی که آقای احمدی نژاد رئیس جمهور شد؛ ۲ سال شهردار تهران بود و بیشتر از این سوابق نداشت، بنابراین خانمهایی هستند که از لحاظ سوابق کاری و مدیریتی به عنوان رجل سیاسی شناخته شوند. خانمهایی که معاون وزیر یا معاون رئیس جمهور بودند مثل خانم ملاوردی، هم میتوانند این شرایط را داشته باشند و برای ریاست جمهوری ثبت نام کنند. از نظر من خانمهای زیادی هستند که میتوانند این شرایط را داشته باشند.