bato-adv
کد خبر: ۴۵۳۸۷۹

قربانی تجاوز: هرگز نتوانستم به زندگی قبل برگردم

قربانی تجاوز: هرگز نتوانستم به زندگی قبل برگردم
مینا یک قربانی تجاوز به عنف درباره این موضوع می‌گوید: من هنوز دنبال مجازات این مرد هستم و بعد از آن شاید بتوانم خودم را از نظر روانی بازسازی کنم. نسبت به جنس مخالف نفرتی در وجودم است و اگر دست مردی حتی ناخواسته به من برخورد کند، اعصاب و روانم به‌هم می‌ریزد. هنوز با کابوس این ماجرا زندگی می‌کنم. اگر تلفنم دیروقت زنگ بخورد عصبی می‌شوم. در این مدت کارم به بیمارستان و روانپزشک کشید، اما هیچ‌وقت نتوانستم به زندگی قبل برگردم.
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۱ - ۱۹ شهريور ۱۳۹۹

چهار سال از ماجرای آزار شیطانی مینا می‌گذرد و در این سال‌ها کابوس آن شب لعنتی یک لحظه هم رهایش نکرده است. کابوسی که نه‌تن‌ها آینده‌اش را خراب کرد، بلکه کار او را به مشاوره و روان‌درمانی کشاند. بعد از این سال‌ها وقتی از ماجرا صحبت می‌کند، صدایش می‌لرزد.

جام جم در ادامه نوشت: مینا می‌گوید: «تنها دلیل این‌که راضی شدم صحبت کنم، هشدار به دختران جوان است. دخترانی که احتمال دارد قربانی شوند و دخترانی که با سکوت بعد از قربانی شدنشان، باعث می‌شوند متجاوزان جرات ادامه این کار را پیدا کنند.»

پرونده‌اش در دادگاه کیفری یک استان تهران در حال رسیدگی است و بعد از شکایت از مرد متجاوز تازه متوجه شد این قصه سر دراز دارد و دختران و زنان دیگری هم مانند او قربانی شده‌اند. پای صحبت‌های مینا نشسته‌ایم و او ناگفته‌های زندگی یک قربانی جنایت را تشریح کرد.

چطور با مهرداد آشنا شدی؟

من مدیر یک شرکت خدماتی هستم. او برای قراردادی به شرکت ما آمد و برای پیگیری آن شماره‌ام را گرفت. بعد از آن هم تماس‌هایش شروع شد. به هر بهانه‌ای زنگ می‌زد. ابتدا سوال‌های کاری بود و بعد اصرار برای دیدن همدیگر بیرون از شرکت.

هدفش از تماس‌ها؟‌

می‌گفت قصدش ازدواج است و در این مدت از من خوشش آمده است.

و شما باور کردید؟

نیازی به باور نبود. او هیچ‌کدام از معیار‌های مرا برای ازدواج نداشت. اما برای این‌که بتوانم از دست تماس‌هایش خلاص شوم، تصمیم گرفتم یک‌بار با او در کافی‌شاپ قرار بگذارم و خیلی قاطع به او جواب رد بدهم و تمام. حوالی میدان هفت‌تیر تهران با‌هم قرار گذاشتیم. به یک کافی‌شاپ رفتیم و خیلی رک به او گفتم قصدی برای ازدواج ندارم.

قبول کرد؟

خیلی منطقی رفتار کرد و تا سه ماه خبری از او و تماس‌هایش نبود. بعد از سه ماه زنگ زد و گفت در این مدت به یک کشور اروپایی سفر کرده و تازه برگشته است. نتوانسته مرا فراموش کند و می‌خواهد دوباره با من قرار بگذارد که سرانجام با اصرارهایش قبول کردم.

قصدی برای ازدواج نداشتید، پس چرا برای دومین بار قرار گذاشتید؟

وقت و بی‌وقت زنگ می‌زد. شرایط خانه ما طوری بود که نمی‌خواستم تماس‌هایش باعث شک خانواده‌ام شود. به‌همین خاطر مجبور شدم قبول کنم تا شاید دست از سرم بردارد. اما همین قرار، زندگی‌ام را نابود کرد.

چه اتفاقی افتاد؟

دوباره در میدان هفت‌تیر قرار گذاشتیم. گفت قصد معامله زمینی در شرق تهران را دارد. خیلی از زمین‌ها تعریف کرد و پیشنهاد داد من هم سرمایه‌گذاری کنم. وارد شهرکی شد و بعد هم داخل خانه‌ای ویلایی شد. سگ بزرگی در این خانه رها بود که معلوم بود مهرداد را می‌شناسد. من از سگ خیلی می‌ترسم. آنجا بود که متوجه نیت شیطانی‌اش شدم. خواستم با پلیس تماس بگیرم، اما نمی‌دانم چه زمانی موبایلم را برداشته بود. تهدید کرد اگر از ماشین پیاده نشوم سگ را به داخل ماشین می‌آورد. بعد هم مرا به داخل ساختمان برد و نقشه شیطانی‌اش را اجرا کرد.

چرا شکایت نکردید؟

از صحنه آزار و اذیتم فیلم گرفته بود و تهدید کرد اگر شکایت کنم، فیلم را پخش می‌کند. از طرفی من در خانواده‌ای متعصب بزرگ شده بودم که فهمیدن این موضوع ضربه سختی به آن‌ها به‌خصوص مادر بیمارم وارد می‌کرد. تا چند روز گوشی تلفن همراهم را خاموش کردم و از نظر روانی وضعیت بحرانی داشتم. اگر جرات داشتم و از گناهش نمی‌ترسیدم، خودم را می‌کشتم.

واکنش مهرداد بعد از این اتفاق چه بود؟

ابتدا سعی کرد مرا آرام کند تا شکایت نکنم و می‌گفت به‌زودی به خواستگاری‌ام می‌آید. وقتی به او گفتم هیچ‌وقت با تو ازدواج نمی‌کنم، تهدید‌ها و اخاذی‌هایش شروع شد. نزدیک صد میلیون تومان از من اخاذی کرد و هر وقت بی‌پول می‌شد، سراغم می‌آمد. یک بار از زندان به من زنگ زد. مدعی بود که به خاطر دعوا به زندان رفته است. شک کردم و پیگیر ماجرا شدم. آنجا بود که چهره واقعی او برایم مشخص شد و فهمیدم علاوه‌بر من، پنج زن و دختر دیگر را هم فریب داده و از آن‌ها فیلم گرفته است. با هر زن به بهانه‌ای قرار می‌گذاشت و همه را در همان خانه ویلایی مورد آزار و اذیت قرار داده بود.

همین باعث شد شما هم شکایت کنید؟

اولش ترس داشتم که خانواده‌ام متوجه شوند، اما تصمیم گرفتم همه تلاشم را بکنم تا آن‌ها پی به ماجرا نبرند. تا الان هم موفق بودم و کسی متوجه نشده است.

فکر نمی‌کنی اگر خانواده‌ات متوجه شوند، بیشتر حمایتت می‌کنند؟

شرایط خانواده‌ها و واکنش آن‌ها به این موضوع فرق دارد. در این پرونده یکی از قربانیان عقد کرده بود که شوهرش وقتی متوجه ماجرا شد، او را طلاق داد. باید واقع‌نگر بود. هرکسی متوجه می‌شد این مشکل را دارم به دنبال سوء‌استفاده بود.

چرا وکیل نگرفتید؟

سراغ یک وکیل رفتم، اما حس کردم قصد دارد از این ماجرا سوء‌استفاده کند. به همین خاطر پشیمان شدم. البته شاید من با توجه به شرایطم این حس برایم ایجاد شد. نگاه به قربانیان تجاوز در جامعه خوب نیست. اگر مانتوی جلو باز بپوشی و کمی موهایت معلوم باشد، فکر می‌کنند خودت خواسته‌ای و الان الکی دروغ می‌گویی. فقط در دادگاه و پلیس آگاهی احساس امنیت پیدا می‌کنی.

خب روند رسیدگی به شکایتت چطور پیش رفت؟

هنوز به حکم قطعی نرسیده و در دادگاه کیفری در حال رسیدگی است. موضوع خیلی حساس است و قضات به‌راحتی حکم نمی‌دهند و باید همه جوانب را بسنجند. تعداد شکات هم کم نیست.

فکر می‌کنید، برای پیشگیری چه باید کرد؟

اول از همه باید پدر و مادر‌ها به پسران‌شان یاد بدهند که برتری زن و مرد نداریم و به حریم خصوصی طرف مقابل احترام بگذارند. اگر انحرافی در رفتار آن‌ها می‌بینند به روانپزشک مراجعه کنند. ماموران پلیس و قضات به مدارس بروند و نکات مهم را آموزش دهند. باور کنید من با این سنم از پلیس می‌ترسیدم. حتی جرات نداشتم به پلیس آگاهی بروم. وقتی به اداره آگاهی رفتم، تازه حس امنیت کردم، کمک گرفتم و ترسم ریخت.

باید به دختران آموزش دهیم که اگر قربانی این جرایم شدند، سکوت نکنند. خود من اگر سکوت نکرده بودم، شاید افراد کمتری قربانی نیت شیطانی مرد متجاوز می‌شدند. بهتر است شماره تماسی با مشاور زن باشد که قربانی تجاوز با آنجا تماس گرفته و راهنمایی بگیرد. من به عنوان قربانی تجاوز، شکایت کردم و به دیگر قربانیان تجاوز هم می‌توانم اطمینان دهم چنانچه از خانواده‌شان می‌ترسند، می‌توانند بدون این‌که آن‌ها متوجه شوند، شکایت کنند و پرونده رسیدگی شود. سکوت در برابر متجاوز باعث قربانی شدن دختران بیشتری می‌شود. این افراد تا زمانی که گرفتار نشوند، به جرم خود ادامه می‌دهند.

ما قربانی هوس یک مجرم خطرناک شده‌ایم و انتظار داریم درک شویم نه این‌که به چشم یک محکوم به ما نگاه شود. تا زمانی که این دید در جامعه باشد، قربانیان تجاوز در سکوت خودکشی می‌کنند یا به انواع بیماری‌های روانی مبتلا می‌شوند.

با گذشت این مدت توانسته‌اید به زندگی عادی برگردید؟

من هنوز دنبال مجازات این مرد هستم و بعد از آن شاید بتوانم خودم را از نظر روانی بازسازی کنم. نسبت به جنس مخالف نفرتی در وجودم است و اگر دست مردی حتی ناخواسته به من برخورد کند، اعصاب و روانم به‌هم می‌ریزد. هنوز با کابوس این ماجرا زندگی می‌کنم. اگر تلفنم دیروقت زنگ بخورد عصبی می‌شوم. در این مدت کارم به بیمارستان و روانپزشک کشید، اما هیچ‌وقت نتوانستم به زندگی قبل برگردم.

خواسته‌تان در حال حاضر چیست؟

ما قربانیان تجاوز را درک کنید. نگاه بد به ما باعث می‌شود به سمت سکوت و انزوا برویم. در دادگاه‌ها از مشاور استفاده شود تا بتوانیم مسیر را درست برویم. از قوه قضاییه هم می‌خواهم به این‌گونه پرونده‌ها سریع‌تر رسیدگی کند. طولانی شدن روند رسیدگی، قربانیان را خسته می‌کند. ما از نظر روانی شکننده و خسته هستیم.

bato-adv
نام
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۰
دختری که هنوز نتونسته فرهنگ خانواده متعصب خودش را با رفتار اجتماعی مثلاً مدرن خودش تطبیق بده!!!
نام
Iran, Islamic Republic of
۰۷:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۰
این شرح وقعه میگه، این خانم خودشون هم درصد بالائی مقصرند و زمینه را برای خاطی آماده کرده اند. دلیلی نداره دوبار با اینجور ادمی بری کافه!!!بری زمینش و ببینی!!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۰
باج گیری ابرویی بدلیل خانواده متعصب(نفهم)
ناممحپد
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۴۸ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
خیلی خوب
ناشناس
Thailand
۱۴:۳۸ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
مسئولان عالی نظام غرب را در فساد غوطه ور می دانند. با فریب و اجبار به چندین زن تجاوز کرده چند سال قبل هنوز شاکی دنبال مجازات است. در غرب و شرق غوطه ور در فساد به دون رضایت دست به زن بزنی شکایت بشود پدر و جد پدرت را در می آورند.
نام
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۲۳ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
بار دوم باید شک میکرددر اینموارد نباید تنها میرفت وفریب میخورد بنظرم خود ایشان هم مقصر بوده باتوجه باینکه شناخت هم نداشته
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۳۰
حاج خدا !
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۲۴ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
2 پرسش الهی :

1)اگه یه خانمی برای شکایت به پلیس مراجعه کرد و خودِ افسرِ پلیس فاسد بود باید به کی مراجعه کنه ؟!

2) اگه یه خانمی به یه آقایی تجاوز کرد ، کی باید از کی شکایت کنه ؟!
حسن خان
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۳۸ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
متاسفانه جامعه ما دچار بیماری های زیادی شده
بیمار اقتصادی، فرهنگی، جنسی،
تازمانی که یکدست نشیم هیچ مشکلی حل نخواهدشد
ناشناس
Thailand
۱۴:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
همه جای دنیا ازدواج می کنند یا دوست می شوند با رضایت برای هر کدام هم حقوق تعریف شده. نیازهای جنسی شون هم بر طرف می شود. نه با زور و فریب.
بماند
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۴۳ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
بعدمیگویندبرابری جنسیتی!آخرتوکه مدیریک شرکت هستی عقلت نمیرسدکه بامردنامحرم ومشکوک!به یک مکان خلوت نروی وتازه اگرهم رفتی ازخودت دفاع نکنی!بعدهم هی میگوییدبه ماظلم میشود!خب درمنزل بمانید مگراینکه خودتان به این مسائل!تمایل داشته باشید!
ناشناس
Netherlands
۲۰:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
و لا تواعدوهن سرا الا ان تقولوا قولا معروفا

و با زنان وعده پنهانی نگذارید مگر آنکه سخن شایسته بگویید.

کافی شاپ که مکان خلوت نیست. ایشان هم قصد ارتباط عاطفی با نامحرم نداشته است.
نام
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۰۵ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
باز دوم که زنگ زده گفته از اروپا اومدم یهو نظر خانم عوض شده! عجببببب
بترسید ازین دختران پول پرست!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۳۷ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
از متجاوز نترسید از دختران پول پرست بترسید!خار مادر خودتم بود همین نظرو داشتی ؟
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
ناشناس ۱۳و ۳۷
اون دختر هم همچین قدیس نبوده ، بوی کباب شنیده غافل ازینکه داشتن خر داغ میکردن!!!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۰
ناشناس 14:17
برید بپرسید و خبر بگیرید از کسانی که قربانی تجاوز می شوند. تا پایان عمر، دیگر آن انسان قبلی نمی شوند. دچار ناراحتی روحی و روانی می شوند. باید جامعه ای ساخت که کسی به خودش اجازه تجاوز ندهد. قانون در کشور ما در این زمینه بسیار ضعیف است. اگر قانون قوی باشد،مدافع حقوق همه افراد جامعه خصوصا زنان باشد، امثال این فمینیست ها با عقاید احمقانه بال و پر نمی گیرند. پدری اجازه سر بریدن دخترش را نخواهد داشت. قتل های ناموسی محدود خواهد شد. چون همه تابع قانون خواهند بود.
حاج حشمت
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
وقتی متن را میخواندم حس میکردم یک دختر خانم 12 ساله دارد صحبت میکند
آدم اینقدر ساده لوح آخه..
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
بیرون گود نشستی میگی خاکش کن حاچ حشمت. بغضی وقتها آدم ها یه جوری گول میخورن مال و حیثیتشون بر باد میره که اصلا فکرش رو نمی کردن.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۳۹ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
حاج حشمت شما یک آقا هستی و از دید یک آقا به موضوع نگاه میکنید.
مهرداد
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۴۵ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
حس میکنم یک داستان طراحی شدس، تا واقعیت
رضا
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
اگه اخبار را مطالعه مي كردي يادت مي آمد كه چند سال قبل اين خبر تيتر شده بود
نام
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۲۹ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
آخ آخ دو تا نظر و هردو دارن قربانی رو شماتت می کنند...
درست شدن جامعه سر درازی داره.. همین آقایون یا خانمهایی کامنت دهنده باید یه سر به روانپزشک بزنن که اینقدر راحت قربانی رو مقصر ندونند... متاسفم براتون
ناشناس
Netherlands
۲۰:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
هر دو مقصرند
نام
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
وقتی شنیدی از خارج برگشته طمع کردی خودت هم مقصر هستی
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
خاك بر سر بي شعورت. واقعا متاسفم براي شما
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۴۸ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
درست صحبن کن اگر دختر به خاطر پول و خارج رفتن طمع نمی کرد و عقل داشت این بلا به سرش نمی آمد
ناشناس
Netherlands
۲۰:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
این ها چون استدلالی ندارند بد و بیراه می گویند
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
دختره گشنه اش بوده خب
نام
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۴۰ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
وقتی دخترهای مردم رو به بهانه ی شل حجابی می گیرید و کشان کشان تا توی ون پلیس می برید، باید هم اعتمادی به پلیس نداشته باشن و بترسن!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۱۱ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
خب حجاب داشته باش
ناشناس
Netherlands
۲۰:۰۷ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
سزای شل حجاب اعدام است نه کشان کشان بردن