وضعیت فدراسیون فوتبال آنقدر بههمریخته شده که نمیشود پیشبینی کرد ۲۴ ساعت آینده قرار است چه اتفاقی بیفتد. پیچیدگی داستان آنقدر زیاد است که مشخص نیست در این فدراسیون، تصمیمگیرنده نهایی چه کسی است. مهدی تاج، رئیس سابق فدراسیون فوتبال، به بهانه قلبدرد مدتها پیش صندلیاش را واگذار کرد و رفت. اگرچه طبق بندهای اساسنامهای که محل بحث است (!) عنوان شد علی کفاشیان، نایبرئیس اول فدراسیون فوتبال، باید سرپرست شود؛ ولی در آن زمان خبری از کفاشیان نبود. او مدتها قبل، استعفایش را بهصورت شفاهی داده و از فدراسیون فوتبال و مهدی تاج جدا شده بود. بعدها هم که بحث فساد مالی و گمشدن پول حق پخش تلویزیونی بازیهای تیم ملی پیش آمد، تا کفاشیان با محرومیت یکساله مواجه شود و دستش از رسیدن به صندلی سرپرستی فدراسیون کوتاه بماند.
دوباره طبق همان بندهای اساسنامه مجهول، عنوان شد حیدر بهاروند، نایبرئیس دوم فدراسیونِ مهدی تاج، باید سرپرست شود. بهاروند که در حلقه اصلی دوستان تاج بود، بهعنوان سرپرست فدراسیون فوتبال شروع به کار کرد تا اینکه دوباره سروکله علی کفاشیان پیدا شد. مردی که گفته بود «دیوانه نیست که بخواهد دوباره به فوتبال برگردد»، با حمایت «عدهای» حوالی فدراسیون فوتبال آفتابی شد و خبر داد که طبق قانون همچنان نایبرئیس اول است و میخواهد سرپرست شود! او به این بهانه که هیچگونه استعفای کتبی نداده، عزمش را جزم کرد تا دوباره بر مسند قدرت بنشیند.
با اعلام این خبر بود که موافقان و مخالفان حضور دوباره کفاشیان در فدراسیون فوتبال علیه هم صف کشیدند تا اینکه تنشها کم شد و فعلا کسی ادعای تازهای از کفاشیان نشنیده است. حالا حیدر بهاروند، همکار قدیمی مهدی تاج، سرپرست است؛ ولی اینکه او همه تصمیمات را میگیرد یا پشت پرده تصمیمات گرفتهشده را اجرا میکند، هنوز محل سؤال است! هنوز هم البته نقش علی کفاشیان دراینبین مشخص نشده و پیشتر شایعه شده بود که فیفا در صورت تعلیق فدراسیون فوتبال ایران، قرار است کمیته انتقالی را به ریاست علی کفاشیان برگزار کند.
در همه این سردرگمیها بود که فدراسیون فوتبال، انتخاب عجیبی کرد و دراگان اسکوچیچ، مربی کروات صنعت نفت آبادان را بهعنوان جایگزین مارک ویلموتس بلژیکی انتخاب کرد؛ انتخابی که از همان روز نخست تا همین الان با حرفوحدیثهای زیادی همراه بوده است. افراد نزدیک به فدراسیون فوتبال میگفتند اسکوچیچ انتخاب آنها نبود و این گزینه به فدراسیون تحمیل شده است. از سوی دیگر حرفوحدیثهای دیگری هم به راه افتاد که اسکوچیچ با دخالت یکی از آقازادههای ورزشی، بهعنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شده، وگرنه انتخاب هفتم یا هشتم این نهاد هم نبوده است.
با وجود همه حرف وحدیثها، فدراسیون فوتبال که در سالهای اخیر نشان داده دست به تکذیبش حسابی خوب است (!) شایعات موجود را تکذیب کرد و خبر داد که دراگان اسکوچیچ با صلاحدید فدراسیون فوتبال انتخاب شده و با قدرت به کارش در ایران ادامه میدهد. اسکوچیچ که کارنامه نسبتا موفقی در فوتبال ایران داشت و با صنعت نفت آبادان هم بهترین نتایج تاریخ لیگ این باشگاه را گرفته بود، کارش را در تیم ملی شروع کرد. او برخلاف مربیان قبلی نهتنها حضور دائمی در ایران داشت؛ بلکه بیشتر بازیهای لیگ را هم از نزدیک دید.
اما اسکوچیچ دراینبین بدشانس بود که ویروس کرونا به جان فوتبال افتاد، بازیهای لیگ تعطیل شد و اردوهای تیم ملی هم متعاقبا به تعویق افتاد. او راهی کرواسی شد تا شایعات جدیدتری به راه بیفتد؛ مبنی بر اینکه فدراسیون فوتبال احتمالا قرارداد دراگان را هم فسخ خواهد کرد. البته فدراسیون دوباره چنین شایعهای را تکذیب کرد. برگشتن اسکوچیچ به ایران و پیگیری بازیهای لیگ برتر از نزدیک هم نشان داد که دستکم خبری از قطع همکاری نیست.
بازگشت مجدد او به ایران و زیرنظرگرفتن بازیکنان جدید در تیمهای باشگاهی، بازار داغ شایعات را هم بههمراه داشت و هر روز رسانهها خبر میدادند که دراگان بازیکنان جدیدتری را زیر نظر گرفته تا به اردوی تیم ملی دعوت کند. البته بدشانسی دوباره گریبان مرد کروات تیم ملی را گرفت؛ در شرایطی که چیزی به شروع اردوی تیم ملی و اولین تمرینات اسکوچیچ با تیم جدید نمانده بود، خبر رسید که فیفا، بازیهای انتخابی جام جهانی را به تعویق انداخته است! مردی که میخواست در مهرماه اولین بازی رسمیاش با تیم ملی ایران را شروع کند، حالا تا مدت نامعلوم دیگری باید صبوری پیشه کند.
دراینبین دو اتفاق جدیدتر هم رخ داد؛ ابتدا سوریه اعلام کرد حاضر به بازی دوستانه با ایران نیست تا یکی از برنامههای مقدماتی اسکوچیچ با تیم ملی هم بپرد. با تعویق دوباره بازیهای انتخابی جام جهانی، اینبار خبر رسید دیگر بازی دوستانه تیم ملی با ازبکستان هم لغو شده است! درباره این لغو هم حرفوحدیث زیاد است؛ عدهای میگویند طرف ازبکستانی مایل به لغو بوده و عدهای هم میگویند با درخواست فدراسیون فوتبال ایران این بازی لغو شده است.
حالا با کنار هم قراردادن این موارد به نظر میرسد کار اسکوچیچ در فوتبال ایران به بنبست عجیبی خورده است. او که عنوان شده دستمزدش ۲۰۰ هزار یورو است، نهتنها شانسی برای نشستن روی نیمکت تیم ملی ایران به دست نیاورده؛ بلکه بخت همراهیاش نکرده تا اردوی تمرینی هم داشته باشد. دراینمیان خبر رسیده که فدراسیون فوتبال برای جلوگیری از هزینههای اضافی، درصدد است تا قرارداد اسکوچیچ را فسخ کند.
این خبر البته تازه و جدید نبوده و نیست؛ در واقع هر بار که چنین شایعهای به راه افتاده، فدراسیون فوتبال ایران آن را تکذیب کرده؛ ولی سؤال اصلی این است که آیا هر تکذیبیهای که فدراسیون صادر کرده، درست از آب درآمده است؟ برای پاسخ به این پرسش کافی است به چند روز قبل برگردیم؛ زمانی که رسانهها خبر دادند مارک ویلموتس بلژیکی برنده پرونده شکایت از فدراسیون فوتبال ایران شده و فیفا عنوان کرده ایران باید ۶.۲ میلیون یورو غرامت بدهد، فدراسیون خیلی زود دست به کار شد و خبر را طبق معمول تکذیب کرد؛ ولی هنوز یک ساعت نگذشته بود که فیفا رأی صادرشده را روی خروجی سایتش گذاشت. درست به همین دلیل است که زیاد نمیشود به تکذیبیههای فدراسیون دلخوش بود.
اما داستان اسکوچیچ متفاوتتر هم هست. در واقع بعد از افتضاح مدیریتی که در موضوع مارک ویلموتس رقم خورده، حالا عدهای که در آوردن او به فدراسیون فوتبال نقش داشتهاند، در پی این هستند که قراردادش را فسخ کنند و عذر او را هم بخواهند. بهانهشان فعلا این است که در چنین شرایطی بهتر است جلوی پرداخت دستمزد بیهوده به یک مربی دیگر گرفته شود؛ ولی از قرار معلوم، نگرانیهای دیگری هم وجود دارد. طبق ادعای علی دایی، اسکوچیچ با دخالت یکی از آقازادههای ورزشی بهعنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شده و هیئترئیسه فدراسیون فوتبال نقشی در این انتخاب نداشتهاند. حالا که داستان ویلموتس رو شده و تحقیقات قضائی از مسببان آن شروع شده، این عده نمیخواهند پایشان در پرونده تازهای باز شود و بدشان نمیآید اسکوچیچ را از تیم ملی برکنار کنند. آنها امید زیادی دارند که آن انتخاب پرحرفوحدیث با این قطع همکاری زودهنگام نادیده گرفته شود تا اینکه رئیس جدید انتخاب و بعدها طبق روال کارها پیش برود.