خرسهای سیاه آسیایی در معرض انقراضاند، مانند یوزپلنگها. با اینکه شمار خرسهایی که در دوسال گذشته در سیستانوبلوچستان مشاهده شده، به انگشتان یک دست هم نمیرسد. بدون مجوز محیطزیست در زیستگاهشان جاده کشیدهاند و نزدیک است که کارگاه کشف معدن درحوالی نیکشهر احداث شود. همزمان یک پژوهشگر حیاتوحش به خبر میدهد سه خرس سیاهی که در دوسال گذشته پیدا شدند و مردم محلی آنها را به ادارههای محیطزیست استان کرمان و هرمزگان تحویل دادند، تلف شدهاند و محیطزیست هیچ توضیحی درباره آنها نداده است.
شهروند در ادامه نوشت: خرس سیاه بلوچی که محلیها به آن «مم» یا «هرس» میگویند، از آسیبپذیرترین گونههای خرس در ایران و حتی جهان است، اما تخریب زیستگاه، انقراضش را نزدیکتر کرده. کامبیز برادرانی، پژوهشگر حیاتوحش میگوید در سالهای اخیر چندین توله به ادارات محیطزیست داده شده و درنهایت به دلیل تغذیه نادرست و شرایط نگهداری نامناسب از بین رفتهاند. او میگوید: «در دوسال گذشته، سه فرد خرس سیاه آسیایی که گونه کمیاب کشور است، تلف شده، اما خبرش به بیرون درز نکرده است. نه سازمان حفاظت محیطزیست و نه اداره کل استانهای هرمزگان و کرمان درمورد این تلفات هیچ خبری ندادهاند.»
یکی از آنها کاریزاست؛ تولهخرس دوماههای که اواخر اردیبهشت ٩٧ درحوالی روستای کاریزای خیرآباد در شهرستان رودان دیده شد. آخرین خبر درباره کاریزا مربوط به دوم خرداد ٩٧ است، یک هفته بعد از پیداشدنش. مسئولان محیطزیست هرمزگان همانوقت وضع جسمیاش را رضایتبخش اعلام کردند. محیطبانان پس از ٢٤ساعت جستوجو برای یافتن خرس مادر، درنهایت خرس را ابتدا به اداره رودان و بعد به بندرعباس منتقل کردند.
معاون فنی اداره محیطزیست استان هرمزگان همان وقتها گفته بود که ما مایلیم کاریزا در هرمزگان بماند و حتی با شهرداری هم صحبت کردیم تا بتوانیم محلی را برای نگهداری این حیوان فراهم کنیم، اما حالا این پژوهشگر حیاتوحش میگوید، کاریزا مُرده است. «این خرس را در باغ پرندگان نگهداری میکردند و معلوم نشد چطور تلف شده است، اما از مرگ آن اطمینان دارم.»
پیگیریها برای باخبرشدن از چگونگی مرگ این تولهخرس راه به جایی نمیبرد. تیرماه سال ٩٧ هم دو تولهخرس سیاه آسیایی گرسنه وارد باغی در روستای خروس آونگ دهستان رمشک شدند. صاحب باغ زندهگیریشان کرد و به محیطبانان تحویل داد. همان وقت رئیس اداره قلعه گنج کرمان گفت که مأموران حفاظت محیطزیست در پی یافتن مادر تولهخرسها هستند تا تولهها را در نزدیکی مادرشان رهاسازی کنند. برادرانی، اما میگوید جابهجایی با ماشین غیراستاندارد و در گرما و همینطور تغذیه غیراستاندارد درنهایت باعث تلفشدن این دو تولهخرس شده و آنها هیچوقت در زیستگاهشان رها نشدهاند یا اگر رها شدهاند، دیگر زنده نیستند. «همان زمان پیگیری کردیم و حتی درخواست کردیم که این دو تولهخرس را به مرکز نگهداری حیاتوحش پردیسان بفرستند؛ چراکه نگهداری تغذیه آنها باید اصولی باشد.»
مرجان شاکری، مدیرکل محیطزیست استان کرمان میگوید؛ محیطبانی که این تولهخرسها را رها کرده بود، شهید مهدی احمدینیک است که همان روزها خرسها را در منطقهای صعبالعبور که تصور میشد مادرشان ممکن است به آنجا بیاید، رها میکند و خودش چند روز بعد در درگیری با متخلفان شهید میشود. او که آن زمان مدیرکل محیطزیست استان کرمان نبوده، میگوید به زودی گزارش این ماجرا را اعلام خواهد کرد: «آنچه میدانیم این است که نه لاشهای پیدا شده و نه عکس و فیلمی داریم که ثابت کند این تولهها مُردهاند.»
به گفته او، بدون سند و شواهد دقیق نمیتوان حکم به از بینرفتن تولهخرسها داد و محیطبانی که رهاسازی را انجام داده هم، دیگر زنده نیست، هرچند «قانون طبیعت میگوید تولهها بدون مادرشان زنده نمیمانند و درصورت اطمینان از حضور مادر در منطقه باید آزادسازی انجام گیرد.»
شاکری ادامه میدهد: «اگر چنین اتفاقی درحال حاضر و در زمان مدیریت من بیفتد، تولهها را به راحتی رهاسازی نمیکنم و تا از حضور مادر در منطقه مطمئن نشوم، آنها را به دست طبیعت نمیسپارم.»
برادرانی، اما میگوید: «سه توله از گونهای کمیاب به راحتی از دست رفتند، درحالی که دستکم میشد در باغوحشهای استاندارد نگهداریشان کنند. سوال ما این است که چرا استانها این موضوع را پنهان کردند؟ چرا در نگهداری از این حیوانات که از گونهای درحال انقراضاند، کوتاهی شد؟»
تنها مم بلوچی اسیر در باغوحش چاه نیمه زابل نگهداری میشود. این پژوهشگر حیاتوحش که عضو انجمن یوزپلنگ ایرانی است، میگوید این خرس سیاه نیازمند رسیدگی است: «این خرس را محیطزیست سالهای پیش به باغوحش تحویل داد، اما بسیار مورد بیتوجهی قرار گرفت. در دهه ٨٠ وضع نامناسبی داشت و قفسش بسیار کوچک بود. درخواست ما این است که به وضع این حیوان اسیر رسیدگی شود، در قفس بزرگ و استانداردی قرار بگیرد و تغذیه درستی داشته باشد. «کسی از این خرس که تنها فرد موجود این گونه در باغوحشهای کشور است، خبری ندارد.»
وحید پورمردان، مدیرکل محیطزیست استان سیستانوبلوچستان، اما از احوال این حیوان باخبر است میگوید: «باغوحشهای بسیاری آماری از مرگومیر و زاد و ولد حیواناتشان نمیدهند، اما از تنها باغوحش استان در منطقه چاهنیمه آمار دقیقی داریم و بدون قید و شرط از آن بازدید میکنیم. همین دو هفته پیش اداره محیطزیست شهرستان زهک پس از بازدید و سرشماری گونههای این مجموعه، گزارشی به من دادند. وضع خرس سیاه باغوحش هم خوب است.»
او ادامه میدهد: «عکسی که منتشر شده، تصویر خرس بلوچی (مم) آن باغوحش نیست. خرس آن باغوحش یک فرد بیشتر نیست و بالای ١٠سال سن دارد، اما تصویر منتشرشده یک توله خرس را نشانمیداد. به علاوه اینکه جای نگهداری آن بسیار خوب است.» از نگاه او اینکه سیستمی مثل دانشگاه، باغوحش چاهنیمه را زیر نظر دارد، باعث شده اوضاعش از دیگر باغوحشها بهتر باشد: «رئیس باغوحش هم دامپزشکی از مجموعه دانشگاه است و اینطور نیست که دنبال درآمد باشند یا فقط علاقهمند باشند. این مجموعه به واسطه مدیریت دانشگاه حالت تحقیقاتی دارد.»
پورمردان همچنین در بررسی باغوحش چاهنیمه میگوید: «ما در استان تلفات خرس بلوچی نداریم، اما مشکلاتی درباره حیاتوحش در اسارت وجود دارد. بهطور مثال در همین باغوحش ٦ فرد شیر نگهداری میشود که ٥ فرد آن ماده است. جای آنها نرمال نیست و هزینهها نگهداریشان بالاست. اینها معضل است، اما باغوحش ما را بهعنوان محیطزیست نگران نمیکند. خصوصی نیست و خیلی راحت مسئول آن جابهجا میشود. بازدید عمومی دارد، اما بعید میدانم بلیتفروشی داشته باشد. همه هزینهها را هم خود دانشگاه زابل پشتیبانی میکند. این اتفاق خوبی برای باغوحش است که دغدغه درآمدی ندارد که مثل باغوحشهای دیگر حیوانات را برای درآمد دستآموز کنند و مردم را به قفس راه بدهند.»
معدن موقتا تعطیل شده، اما مجوز صمت دارد
در سیستان و بلوچستان اگرچه زیستگاهها اغلب بکرند و از چشم معدنکاوان دور ماندهاند، اما به تازگی معدنی در حوالی نیکشهر به راه افتاده است. این درحالی است که به گفته مدیرکل محیطزیست استان سیستان و بلوچستان پراکنش مم (خرس سیاه بلوچی) در استان مطلوب نیست: «مشاهده این گونه در دو سال اخیر با دوربینهای تلهای به انگشتان یک دست هم نمیرسد. البته علاوه بر حفاظت از زیستگاه، به دلیل باهوش بودن این حیوان و پنهانشدنش از چشم همه به افزایش جمعیت آن امیدواریم. هرچند تخریب زیستگاه در سیستان و بلوچستان هم تهدید تازه خرس سیاه است.»
او از تخریبی میگوید که توسعه شهری و بهرهبرداری از معادن در آن دخیلاند. در هفتههای گذشته در منطقه داروکان معدنی فعالیت خود را آغاز کرد، همیاران محیطزیست پا پیش گذاشتند و اداره محیطزیست هم بلافاصله به میدان آمد: «بررسیهای ما نشان داد که سازمان صمت به این معدن مجوز بهرهبرداری داده است و با توجه به اینکه خارج از محدوده محیطزیست بوده، از ما هم استعلام نگرفتهاند. ما نامهای نوشتیم و درخواست توقف دادیم. مردم خیلی کمک کردند و توانستیم جلوی آنها را بگیریم.» با اینکه کار متوقف شده بود، اما از سه، چهار هفته پیش بهرهبرداری را از سر گرفتهاند و درحال ساخت جادهاند.
به گفته پورمردان محیطزیست در جایگاه ضابط قضائی بار دیگر به ماجرا وارد شده و همین هفته پیش با مقام قضائی شهرستان نیکشهر هماهنگ کرده و قرار شده تمام مصالح و کار معدن منوط شود به استعلام از محیطزیست.
معدنکاوان هم عقب ننشستهاند و از محیطزیست استعلام گرفتهاند. هرچند مدیرکل محیطزیست سیستان و بلوچستان میگوید که به شدت دربرابر این معدن خواهد ایستاد تا یا متوقف شود یا بدون استفاده از مواد انفجاری و با احداث آبشخور برای حیاتوحش و حفظ ضوابط محیطزیستی به کارش ادامه دهد.