مدت زیادی از ماجرای رومینا اشرفی که در یک سناریوی عشقی توسط پدرش به کام مرگ کشیده شد، خبر خودکشی فاطمه به دلیل علاقه به یک مرد دومرتبه افکار عمومی را جریحه دار کرد. اما این پرونده خیلی پیچیدهتر از آن چیزی که فکر میکنید است. فاطمه نه به برادر شوهر دوم مادرش علاقهمند شده و به گفته مادرش نه خودکشی کرده است. او به قتل رسیده و قاتلش ۱۴ روز بعد با قرار وثیقه آزاد شده است.
به گزارش رکنا، چندی پیش خبر خودکشی مرموز دختر ۱۶ سالهای به نام "فاطمه قضاتی" در فضای مجازی منتشر شد. رکنا جزییات این خبر را از پلیس مطلع شد و در اختیار افکار جریحه دار شده مردم گذاشت.
اینطور که در خبرها آمده، "دختر ۱۶ ساله" در رفت و آمدهای خانوادگی عاشق پسر عموی ناتنی خود شده بود و یک روز به خاطر وی خود را از طبقه یازدهم شهرک آسمان پرند به پایین پرتاب میکند.
ساعاتی پس از انتشار این خبر، خانواده فاطمه قضاتی در تماس با رکنا از واقعیتهایی پرده برداشتند که باعث شد تیم خبری رکنا به ملاقات خانواده فاطمه رفته و گفتگویی را با چاشنی تصاویر دوربین مداربسته انجام دهند.
مدارکی خانواده "فاطمه قضاتی" نشان میدهد متهم با عصبانیت وارد خانه آنها شده بود و حتی جای کوبیده شدن سر فاطمه به دیوار کنار پنجره اتاقش هم مشخص است. نکتههای دیگری هم در این پرونده وجود دارد که در ادامه به آنها میپردازیم.
ابتدا به موضوع نسبت متهم با دخترتان اشاره کنید؟
متهم برادر همسر دوم من است و فاطمه حاصل ازدواج من و شوهر اولم است. فاطمه و مجتبی هیچ نسبتی بایکدیگر نداشتند که اگر هم بخواهیم نسبتی به آنها بدهیم در واقع میشود گفت مجتبی عموی ناتنی فاطمه بود. جالب است او با وثیقه یک میلیاردی در ظرف ۱۴ روز آزاد شده است. مگر میشود، دزد تخمه را حداقل ۲ هفته نگه میدارند، یعنی دختر من اندازه یک تخمه ارزش ندارد که قاتل را رها کرده اند.
مجتبی مگر "قاتل" است؟
او "قاتل" است، اما آزاد برای خودش میچرخد!
شما چه مدرکی دارید که ثابت کند مجتبی قاتل است؟ به گفته پلیس هنگام حادثه هیچ کس به غیر از فاطمه، مجتبی و نامزدش در خانه نبودند.
خیر، اینطور نیست. این اتفاق در ۲ مرحله رخ داد. مجتبی پس از مدتها با من تماس گرفت و گفت که برادرش که در زندان است را دیده و میخواهد کمک مان کند. آدرس خانه ام را به او دادم و مجتبی چند مرتبه به خانه مان آمد. روز حادثه مجتبی با دوست دخترش به اینجا آمد، چند دقیقهای گذشت که فاطمه آمد و با همه احوالپرسی کرد، "فاطمه" وقتی به نامزد مجتبی رسید به او گفت: سلام خاله و آن دختر هم جوابش را داد، اما در این لحظه مجتبی فاطمه را میمون صدا کرد و دختر من هم همان توهین را به خود او برگرداند. دعوای لفظی آنها شروع شد. من فاطمه را خیلی زود فرستادم خانه همسایه مان و به دست و پای مجتبی افتادم او میگفت من از یک بچه حرف نمیشنوم و باید او را ادب کنم. از شانس بد من همسایه مان خانه نبود و فاطمه به خانه بازگشت. هنگامی که مجتبی او را دید نتوانست خشم خود را کنترل کند و تا جایی که انرژی در بدنش بود جگر گوشه ام را زیر مشت ولگد گرفت. برگه پزشکی قانونی هم موجود است که ضرب و شتم فاطمه توسط مجتبی را تایید میکند. او سر فاطمه را به دیوار کوبید و دست دخترم را هم شکست. فاطمه و من از حال رفته بودیم که با بدبختی مجتبی راضی شد خانه مان را ترک کند.
"مادر فاطمه" در ادامه صحبت هایش گفت: فاطمه پیامکی با محتوای نفرین و توهین برای مجتبی ارسال کرد که همین پیامک لعنتی باعث شد دخترم پرپر شود. فیلمش موجود است که مجتبی با حالت عصبانیت به خانه مان برگشت. او آپارتمان را روی سرش گذاشت که فاطمه کجاست باید ببینتش، من و دوستم که خانه مان حضور داشت دوباره به دست و پای مجتبی افتادیم و التماسش کردیم. اما این قاتل لگدش را نثار ما کرد و ناسزای خیلی مبتذلی روانه فاطمه کرد. فاطمه وقتی این ناسزا را شنید دوام نیاورد و از اتاقش خارج شد و به مجتبی گفت که هرچه گفتی لیاقت خودت است. مجتبی وقتی فاطمه را که دید به سمتش دوید. دختر من هم در را بست و در اتاقش پناه گرفت. در اتاق فاطمه چوبی است و خیلی زود میشکند. مجتبی قصد شکستن در را داشت که من گفتم کلید دست من است. مجبورم کرد در را باز کنم، باور کنید نمیگذاشت به پلیس زنگ بزنیم و اصلا به فکرم نرسید که او میخواهد فاطمه را به قتل برساند تا در را باز کردم هیچ فرصتی به فاطمه نداد، او دخترم را با دستان پر قدرتش بلند و به پایین پرتاب کرد. آن بی رحم فرصت این را نداد که فاطمه کنار پنجره را بگیرد تا ما بتوانیم کمکش کنیم. من این صحنه را که دیدم شوکه شده بودم و اصلا در خودم نبودم.
به جز خودتان چه کسی شاهد "قتل" فاطمه است؟
دختر دوستم که در خانه مان حضور داشت این اتفاق را دید که متاسفانه پرپر شدن فرزندم آنقدر سریع رخ داد که مابقی افرادی که در خانه حضور داشتند به جز دختر دوستم نتوانستند شاهد ماجرا باشند.
گلایههای مادر داغدیده فاطمه
"مادر فاطمه" در ادامه گفت: فاطمه چرا باید خودکشی میکرد من با چشمان خودم دیدم مجتبی دخترم را به قتل رساند. فقط قصاص میخواهم و دیگر هیچ؛ فردای شب حادثه قرار بود برای دخترم خواستگار بیاید. او هیچ نارضایتی نداشت و با من خیلی راحت بود، اگر چند نفر از مردهای ساختمان مان به کمک میآمدند الان فاطمه در کنارم بود. در خبرها به نقل از پلیس آمده که من و دخترم شاهد ماجرا بودیم که این مطلب درست نیست. دختر دوستم شاهد ماجرا است و بقیه افرادی که در خانه حضور داشتند تا به اتاق فاطمه برسند کار از کار گذشته بود. وقتی پلیس این همه اطلاعات غلط از پرونده در اختیار رسانهها گذاشته است چرا پس قاتل با وثیقه آزاد شده است. آنها هنوز اطلاعات کافی ندارند و با آزاد کردن قاتل دخترم، جان ۲ فرزند دیگرم هم در خطر است.
پس از سقوط فاطمه در شهرک آسمان چه اتفاقاتی رخ داد؟
مردم از صدای جیغ و فریادهای دلخراش یک مادر و خواهر بیرون آمدند و جسد دختر آشنایی را که غرق در خون است را مشاهده کردند.
مادر داغدیده میگوید: فاطمه هنگام سقوط از طبقه یازدهم به پنجره طبقات پنجم و ششم برخورد میکند که این حادثه باعث شکسته شدن شیشههای آن ۲ خانه شده است.
قتل یا خودکشی!
دایی فاطمه هم میگوید: من در تعجب هستم این شخص چرا آزاد شده است.
او ادامه داد: میگوییم قتل است شاهد داریم میگویند خودکشی است! درست است که مجتبی دقایق نخست حادثه فرار نکرد، اما پس از نیم ساعت که اورژانس مرگ فاطمه را تایید کرد مجتبی در حال فرار با خودرویش توسط پلیس دستگیر شد.
دایی داغدیده فاطمه با اشکهای خشک شده از "آیت الله رئیسی رئیس قوه قضاییه کشور" درخواست کرد، دستور ویژهای در خصوص پیگیری این جنایت صادر شود.
عموی واقعی فاطمه هم از روند پرونده راضی نیست به این خاطر که مجتبی خیلی زود آزاد شده و آنها امنیت جانی ندارند.
او گفت: مجتبی در پلیس آگاهی و هم در دادگاه و حتی همین حالا که آزاد است خواهر و اطرافیانش را تهدید میکند او در کلانتری شاهدان ما را با علامت چشم و دست تهدید میکرد. شاهدان ما با اینکه ترسیده اند، اما در دادگاه حضور خواهند یافت تا خون فاطمه پایمال نشود.
عموی فاطمه افزود: پس از قتل و دستگیری مجتبی او را به میلههای کنار شهرک بسته بودند که دوست دخترش به او گفت که این چه کاری بود کردی، مجتبی گفت نگران نباش همه چیز حل میشود.
پدر فاطمه چه گفت؟!
پدر فاطمه که در تبریز زندگی میکند در این خصوص گفت: فاطمه در دوران قرنطینه کرونایی به خانه ام آمد و ۲ هفته در کنار من زندگی کرد برخلاف شایعات در این ۲ هفته اصلا ندیدم فاطمه به جز مادرش با تلفنش صحبت کند. بین فاطمه و مجتبی هیچ ارتباطی نبود، مجتبی برادر همسر زن سابقم است و برخلاف مطالبی که در فضای مجازی منتشر شده او هیچ ارتباطی با من ندارد.
بنابه این گزارش؛ بررسیهای پرونده از سوی مقام قضایی و پلیس ادامه دارد! برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.