فشار چند باشگاهها برای لغو کامل لیگ برتر فوتبال ایران به لیدری باشگاه تراکتور همچنان ادامه دارد و بیشتر از قبل شده است. مالک باشگاه تراکتور، چند باشگاه را با خود همراه کرده - که البته در این باره در پایان مطلب اشاره خواهیم کرد- تا لیگ تعطیل شود. دلیل آنها این است که شرایط برگزاری لیگ در شرایط فعلی وجود ندارد و باعث به خطر افتادن بازیکنان و در معرض خطر قرار گرفتن آنها مقابل ویروس کرونا میشود. مسئلهای که تا اینجا مورد توجه قرار نگرفته و لیگ برتر قرار است در تاریخ اعلام شده یعنی ۲۹ خرداد، با برگزاری دیدار معوقه فولاد و استقلال آغاز شود و از ۲ تیر ماه ۹ هفته پایانی ادامه پیدا کند.
آنچه در این ماجرا شبهه ایجاد میکند و نیت باشگاههای خواهان تعطیلی کامل لیگ را زیر سوال میبرد، مخالفت آنها با تعیین قهرمان لیگ و البته خواسته آنها برای حفظ جایگاه فعلیشان یا قرعهکشی برای حضور در لیگ قهرمانان آسیا فصل آینده است. مسئلهای که جنجال آفرین هم شده و تبدیل به مهمترین موضوع مطروحه میان باشگاههاست، اما آیا میتوان فوتبال را تا تاریخ نامشخصی (پایان بیماری کرونا یا کشف واکسن) تعطیل کرد و لیگ را برگزار نکرد؟ در این صورت فوتبال ایران چه سرنوشتی خواهد داشت؟ بر فرض که لیگ نوزدهم تعطیل شود، تکلیف لیگ بیستم چه خواهد شد آن هم در شرایطی که به گفته مسئولان وزارت بهداشت، پاییز و زمستان شاهد شدت گرفتن کرونا و البته آنفولانزا خواهیم بود.
مسلماً تمام اتفاقات فوتبالی به صورت زنجیرهوار به یکدیگر متصل است و هر تصمیمی، میتواند روی اتفاقات دیگری نیز تاثیرگذار باشد. در شرایطی که فوتبال در سراسر دنیا از سر گرفته شده یا از سر گرفته خواهد شد، اما عدهای در ایران معتقدند مسابقات همچنان باید تعطیل باشد. در همین حال در تمام دنیا از کشورهای کوچک و بزرگ و با هر شکل امکاناتی، فوتبال از سر گرفته خواهد شد و تعطیلی فوتبال فقط در کشورهایی رخ داده که دولتها یا حکومتهای آنها اجازه هیچ گونه فعالیت اجتماعی را ندادهاند، اما در ایران میبینیم که بیشتر مشاغل کارشان را شروع کردهاند. در حال حاضر از چهار تیم ایرانی حاضر در لیگ قهرمانان آسیا، سه تیم راضی به ادامه لیگ نیستند و منطق مشخصی هم برای تعطیلی لیگ ندارند، اما آیا این اتفاق تاثیری در سرنوشت آنها در آسیا نخواهد گذاشت؟
تاکید فیفا این بوده که فوتبال در صورتی که دولتها اجازه میدهند، ادامه پیدا کند و تنها در صورتی که اجازه دولتها نباشد یا از سوی فدراسیونها تشخیص داده شد، تعطیل شود. در صورت تعطیلی هم باید وضعیت فصل جاری مسابقات از جمله قهرمان، سهمیهها و نحوه سقوط و صعودها مشخص شود، اما در ایران حامیان تعطیلی لیگ به هیچ کدام از این مسائل پایبند نیستند.
در شرایطی که دولت ایران اجازه از سرگیری مسابقات فوتبال را داده و فدراسیون فوتبال هم مشکلی برای برگزاری مسابقات ندارد، آیا فشار باشگاهها برای تعطیلی لیگ سرنوشت فوتبال ایران را در عرصههای بینالمللی دچار خطر نمیکند؟ آیا تعطیلی لیگ با فشار باشگاهها علیرغم اجازه دولت و فدراسیون، حریفان ایران چه در لیگ قهرمانان آسیا و چه در انتخابی جام جهانی را بر آن نمیدارد تا بار دیگر در خصوص فوتبال ایران شبهه ایجاد کنند؟
فوتبال ایران همین چند ماه پیش و پیش از همه گیری جهانی کرونا، درگیر حل و فصل مشکل میزبانیهایش بود. گرفتن میزبانی از تیمهای ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا و انتخابی جام جهانی تا تصمیم قطعی پیش رفت و در نهایت با تغییراتی مواجه شد، اما این مشکل به صورت قطعی حل و فصل نشد. حالا در شرایط فعلی شبهه ایجاد کردن علیه امنیت بهداشتی کشور میتواند دردسر جدیدی ایجاد کند، آن هم در شرایطی که فوتبال در دنیا با رعایت پروتکلهای بهداشتی ادامه پیدا میکند و در ایران هم تصمیم بر همین اساس است.
کشورهای مطرحی که فوتبال در آنها تعطیل شده فرانسه، هلند و بلژیک هستند که دولتها اجازه هیچ گونه مراسم، گردهمایی و مسابقهای را در این کشورها ندادهاند. قهرمان یا سهمیهها نیز طبق جدول مشخص شد و در اسکاتلند هم تصمیم بر آن شد باشگاهها نظر بدهند و پس از رایگیری و تصمیم به تعطیلی لیگ، فدراسیون فوتبال اسکاتلند، سلتیک را به عنوان صدرنشین لیگ، قهرمان این فصل معرفی کرد.
حالا در ایران با وجود اجازه دولت، اگر فشارها ادامه داشته باشد، چه معنایی دارد؟ با وجود اینکه فدراسیون فوتبال تصمیمی به رای گذاشتن این مسئله یا تعطیلی و تعیین قهرمان پیش از پایان مسابقات ندارد، آیا فشارها و تهدید به ارسال نامه به فیفا از دیدگاه خارجی این معنا را نمیدهد که تیمهای ایرانی شرایط برگزاری مسابقات را ندارند؟ در شرایطی که نسبت مثبت بودن تست کرونا در کشورمان آنچنان بغرنج نیست، آیا اعلام باشگاهها مبنی بر مثبت بودن تست کرونا تعداد بالایی از بازیکنان بدون داشتن تاییدیه از مراکز مورد تایید، این «گِرا» را نمیدهد که حضور تیمهای ایرانی در عرصههای بینالمللی میتواند خطرساز باشد؟ تستهای مثبتی که البته بعد از چند روز منفی شد!
تصمیم کنفدراسیون فوتبال آسیا تا این لحظه برگزاری ادامه دیدارهای لیگ قهرمانان آسیا به صورت متمرکز است، در حالی که فدراسیون فوتبال ایران درخواست میزبانی داشته است. از طرفی تیم ملی هم از چهار دیدار باقیماندهاش در مرحله فعلی انتخابی جام جهانی در سه دیدار میزبان خواهد بود، آیا شبهه ایجاد کردن در خصوص امنیت بهداشتی کشور نه تنها میزبانی، بلکه برای حضور تیمهای ایرانی از جمله باشگاهها و تیم ملی مشکل ساز نخواهد شد؟
عدهای که با اهداف شخصی و البته عمدتاً روی امواج هواداری به دنبال تعطیلی لیگ هستند، به این فکر کردهاند که بازی خطرناک آنها، میتواند تبعات سنگینی برای فوتبال ایران داشته باشد؟ آیا این فشارها نمیتواند حتی بازی در زمین بیطرف را هم برای تیمهای ایرانی غیرممکن کند؟ عدم حضور احتمالی فوتبال ایران در صحنه فوتبال قاره آسیا چه در بخش ملی و چه در بخش باشگاهی، علاوه بر از دست رفتن اعتبار، باعث از دست رفتن درآمدهای هنگفت تبلیغات محیطی و پخش تلویزیونی نیز خواهد شد که از سوی AFC به تیمهای شرکت کننده پرداخت میشود که این مسئله هم فدراسیون و هم باشگاهها را با مشکلات مالی بغرنجی روبهرو خواهد کرد.
یکی از ایرادهای تیمها به این است که در صورت شروع بازیها و سفر به شهرهای مختلف احتمال مبتلا شدن اعضای آنها به کرونا افزایش مییابد یا در صورت متمرکز بودن بازیها آنها دچار هزینههای مالی سنگینتری خواهند شد. این دغدغه درستی است که مطرح شده، اما بدون راه حل نیست. فدراسیون فوتبال میتواند با متمرکز برگزار کردن بازیها از سفرهای متعدد جلوگیری کند و با توجه به بدون تماشاگر برگزار شدن بازیها نیز، میزبانی و میهمانی تیمها معنایی ندارد. در خصوص افزایش هزینهها و مشکلات اقتصادی نیز که این مسئله به دلیل شیوع ویروس کرونا در دنیا اجتناب ناپذیر بوده، مشکل غیر قابل حلی وجود ندارد. فیفا اعلام کرده به هر کشوری ۵۰۰ هزار دلار کمک خواهد کرد و فدراسیون فوتبال میتواند از این کمک مالی فیفا و حتی از محل درآمدهای تبلیغات محیطی، هزینه برگزاری متمرکز بازیها را پرداخت کند تا مشکلی نیز از این بابت وجود نداشته باشد.
آنچه مسلم است، مسئولان فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ باید روند فعلی را به درستی مدیریت کنند و با توجه به دغدغه باشگاهها و البته نظرات ضد و نقیض آنها، تصمیماتی را اتخاذ، ابلاغ و اعلام کنند که مقابل این حاشیههای آفتزا گرفته شود. آفتی که اگر به جان فوتبال ایران بیفتد، تبعات سنگینی برای فوتبال کشورمان در عرصههای بینالمللی خواهد داشت. آنهایی که با این کارها به گونهای نسخه فوتبال ایران را میپیچند و با خودزنی، سردمدار تعطیلی لیگ هستند، تا به اینجا هیچ راهکاری در صورت تعطیلی لیگ ارائه نکردند تا بتوان در خصوص منطقی بودن نظر آنها صحبت کرد.
ابتدای گزارش اشاره کردیم که بحث تعطیلی لیگ برتر با لیدری باشگاه تراکتور انجام شده است. بد نیست در اینجا نگاهی به اظهارات اخیر زنوزی مالک دو باشگاه تراکتور و ماشینسازی بیندازیم. او بار دیگر صحبتهای قبلی خود مبنی بر اینکه «اجازه نمیدهند تراکتور قهرمان شود»، «دنبال قهرمان کردن یک تیم خاص هستند»، «سه قهرمانی از ما گرفتهاند» و ... را تکرار کرده و جالب اینکه هر بار هم کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال تنها نظارهگر بوده و هیچ اقدامی انجام نداده است. اگر واقعا زنوزی مدرکی دارد باید آنها را ارائه کند وگرنه شبهه افکنی کار بسیار ساده و پیشپا افتادهای است که مالک تراکتور حداقل نشان داده در این کار تبحر دارد. اگر تراکتور به گفته زنوزی دنبال «جام فلزی» نیست پس چرا در لیگ شرکت میکند؟ نکند آنها فقط برای سلامتیشان ورزش میکنند!
موضوع دوم اینکه مالک دو باشگاه تراکتور و ماشینسازی که فریاد قانون سر میدهد، خودش مرتکب تخلف شده چرا که نمیتواند همزمان در دو باشگاه مالک باشد. آیا بهتر نیست زنوزی از خودش، احترام گذاشتن به قانون را آغاز کند؟
از سوی دیگر زنوزی اعلام کرده که برای آنها مهم نیست به لیگ دسته اول بروند. معمولا میگویند طرف هیجانی شده و داغ است و چیزی گفته؛ آیا مدتی که بگذرد زنوزی همین حرف را تکرار میکند یا آن زمان درصد متهم کردن دیگران برمیآید؟
مالک هواپیمایی آتا البته در مصاحبه اخیرش گفته که «با توجه به کرونا هواپیمایی خوابیده است». او، اما نگفت که آیا مسافرانی که سوار هواپیمای شرکتش میشوند در هواپیما کنار هم روی صندلی مینشینند یا یک در میان؟ آیا او فاصلهگذاری اجتماعی را در شرکت هواپیماییاش اجرا کرده است؟ آیا او به خاطر کرونا بلیتها را یک صندلی در میان فروخته یا پروازهایش را به صورت کامل لغو کرده است؟ آیا در فضای سربسته هواپیما کرونا نیست یا شاید هم هواپیمایی آتا از ویروس کرونا در امان است!
مالک دو باشگاه تراکتور و ماشینسازی که از «عِرق و علاقهاش به فوتبال به عنوان یک هوادار» صحبت کرده، کاش در قامت یک مدیر بداند که حرفها و رفتارهایش چه تاثیری میتواند روی مسائلی نظیر میزبانیهای ایران و مواردی که در بالا به آنها اشاره شد، بگذارد و کاش این را هم بداند که نامهای که در فضای مجازی منتشر میشود قبل یا بعد از آن باید به دفتر آن مسئول فرستاده شود. ظاهرا فضای مجازی آنقدر روی او تاثیر گذاشته که فراموش کرده فضای حقیقی هم در کار است!