دیروز مقام ناظر معاملات سکه در بورس کالا در پیامی اعلام کرد که نمادهای معاملاتی گواهی سپرده کالایی سکه طلا بهدلیل وجود قیمتهای نامتعارف در تابلوی معاملات، تا اطلاع ثانوی در مرحله پیشگشایش باقی خواهد ماند.
به گزارش دنیای اقتصاد، بر این اساس، عملا دادوستد معاملات معروف به معاملات یکروزه سکه، در بورس کالا متوقف شد و تنها از طریق مکانیزم عرضه و تقاضا یک نرخ انتزاعی تعیین خواهد شد. علت اصلی این تصمیم از سوی ناظر بازار را میتوان در شکاف نرخ سکه تمام بهار تحویل یک روزه و سکه بازار آزاد عنوان کرد. اگر این تصمیم با هدف مهار قیمت سکه در بازار گرفته شده باشد، در گذشته نیز تصمیم مشابهی برای بازار آتی اتخاذ شده بود.
در سال ۹۷ که بازار سکه درگیر التهاب شد، معاملات بازار آتی سکه طلا متوقف شد؛ اما این سیاست نتوانست مانع رکوردشکنی سکه در آن زمان شود. بهنظر میرسد دلیل فاصله گرفتن نرخ سکه در بازار آنلاین از بازار فیزیکی را باید در شیوع ویروس کرونا و محبوبیت خریدهای آنلاین، کمبود سکه در بازار آزاد، رونق کلی بازار سهام، خریدهای صندقهای سرمایهگذاری طلا و دخالت مقام ناظر در نوسانات بازار آنلاین و... جستوجو کرد. «دنیایاقتصاد» در یک گزارش تحلیلی به بررسی علت اصلی شکاف نرخ در بازار آنلاین و فیزیکی پرداخته است.
چرا ارزش گواهی سپرده سکه طلا در بورس کالا از قیمت سکه امامی در بازار آزاد پیشی گرفته است؟ گسترش ویروس کرونا و افزایش تمایل نسبت به خریدهای آنلاین، اطمینان از تقلبی نبودن سکه در بورس کالا و عدم نیاز به نگهداری آن، تقاضای احتیاطی برای حفظ ارزش پول، کمبود سکه در بازار آزاد، رونق کلی بازار سهام، خریدهای صندوقهای سرمایهگذاری طلا و بالا رفتن ارزش ذاتی سکه، بخشی از دلایلی هستند که میتوانند فاصلهگیری قیمت سکه تحویلی یکروزه در بورس کالا را نسبت به بازار آزاد توضیح دهند.
ولی به این عوامل، باید متغیر جدیدی را نیز اضافه کرد؛ محدود کردن دامنه نوسان در معاملات گواهی سپرده سکه طلا به یک درصد از تاریخ ۲۱ اردیبهشت. در چنین شرایطی، اگر قیمت سکه در بازار آزاد افت شدیدی را تجربه کند، در بازار سکه تحویل یک روزه به دلیل محدود شدن نوسانات، شاهد تغییر کاهشی خاصی نخواهیم بود و همین مساله میتواند شکاف قیمتی را عمیقتر کند. در این شرایط، تنها اگر بهای سکه آزاد زیاد شود، این شکاف کمتر خواهد شد.
یکی از دلایل زمینهساز شکاف بین قیمت سکه بورس کالا و بازار آزاد، نبود امکان آربیتراژ راحت بین این دو بازار است؛ در واقع بر اساس اظهارات برخی فعالان، نمیتوان به آسانی سکه را از بازار آزاد با قیمت پایینتر خرید و در بورس کالا با قیمت بالاتر به فروش رساند. البته حتی اگر چنین امکانی میسر باشد، سوال مهمتر این است که چرا عرضه سکههای آزاد، کاهش قیمت سکه تحویلی یک روزه را هرگز رقم نزد؟
مساله دیگر این است که بهطور معمول، هر جا اختلاف قیمتی بین دو بازار آن هم در مورد یک کالا ایجاد میشود، خطر سوءاستفادههای رانتی وجود دارد. در واقع شاید افراد عادی نتوانند از این فاصله کسب سود کنند، اما مسلما شمار دیگری میتوانند از اختلاف قیمت دو بازار به نفع خود بهره ببرند. تصمیمگیران تصور میکنند دلیل افزایش قیمت سکه در بازار آزاد جو روانی حاصل از افزایش قیمت سکه تحویل یک روزه در بورس کالا است و به همین دلیل نوسانات آن را محدود کردند. در گذشته نیز زمانی که قیمت سکه در بازار آزاد سیر افزایشی گرفته بود، دلیل این افزایش از چشم بازار آتی سکه دیده و در نتیجه آن بازار تعطیل شد.
سرنوشتی که میتواند برای معاملات گواهی سپرده سکه طلا نیز رقم بخورد. این در حالی است که سیاستگذار باید بداند باز و بسته کردن بازارها بهصورت دلبخواهی نه تنها ثبات را در مجموع بازارها به همراه نمیآورد که با پاک کردن صورت مساله، تنها نوسان را از جایی به جای دیگر منتقل میکند و در کنار آن، اعتماد عمومی نسبت به تصمیمات خود را نیز کاهش میدهد.
از سلطان سکه تا گواهی سپرده سکه طلا
اختلاف بالای ۳۰۰ هزار تومان میان دو بازار برای یک دارایی، چندان طبیعی به نظر نمیرسد؛ قیمت سکه تحویلی یک روزه در بورس کالا، در انتهای هفته گذشته نزدیک به ۷۰۰ هزار تومان با بهای همین فلز گرانبها در بازار آزاد فاصله داشت. ولی آیا رکوردزنی قیمت سکه در بازار آزاد ارتباطی با افزایش قیمت این فلز گرانبها در بورس کالا دارد؟
پاسخ به این سوال مسلما نمیتواند یک «نه» قطعی باشد، ولی با اطمینان میتوان گفت: تعطیلی و محدودیت در بازار نیز چاره کار مدیریت نوسانات نیست. مگر اعدام سلاطین سکه اثری کاهشی بر قیمت سکه داشت یا بسته شدن بازار آتی سکه زمینهساز پایداری بیشتر قیمت و محدودیت در نوسانات شد؟ بررسیها نشان میدهد پس از بسته شدن بازار آتی سکه در شهریور ۹۷، طی یک ماه شدیدترین نوسانات این فلز گران بها به ثبت رسید و از ابتدای کانال ۴ میلیونی کنده شد و حتی به محدوده ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی سرک کشید.
در آن مقطع زمانی عنوان کردند که بخشی از نقدینگی که جذب بازار آتی سکه میشد، به بازار نقدی کوچ کرده است. این در حالی است که دلیل بسته شدن بازار آتی سکه، سیگنالی افزایشی بود که از نگاه برخی مسوولان ازاین بازار به بازار نقدی داده میشد. در حال حاضر نیز گروهی معتقدند دلیل ثبت سقفهای تاریخی در بازار سکه آزاد، سیگنالی است که از معاملات گواهی سپرده سکه طلا به بازار نقدی داده میشود. قیمت سکه تحویل یک روزه در نیمه دوم اردیبهشت ماه به یکباره اوج گرفت و درمقطعی حتی فاصله ۸۰۰ هزار تومانی با بازار آزاد یافت.
چنین فاصلهای از نگاه برخی فعالان موجب میشود که جو روانی افزایشی در بازار آزاد شکل بگیرد؛ ممکن است چنین دیدگاهی تا حدی صحیح باشد، هر چند اثر آن کوتاهمدت است؛ با این حال، سوال مهمتر این است که چرا تقاضا در معاملات گواهی سپرده سکه طلا افزایش یافته است یا عرضه کاهش پیدا کرده است که فاصله قیمت سکه تحویلی یک روزه از بازار آزاد به حدود ۱۰ درصد رسیده است.
سوال مهمتر شاید این باشد که آیا با بستن و ناکارآمد کردن بازار گواهی سکه سپرده طلا، قیمت سکه در بازار آزاد مدیریت میشود؟ آمارها نشان میدهد که در اوایل فروردین ماه، قیمت سکه تحویل یک روزه در بورس کالا به ۷ میلیون تومان رسید، ولی پس از آن با مدیریت قیمت دلار و کاهش انتظارات افزایشی، بدون مداخله خاصی در مسیر کاهشی قرار گرفت.
چرا ارزش گواهی سپرده سکه طلا از قیمت بازاری بیشتر است؟
خرید و فروش گواهی سپرده سکه طلا در بورس کالا صورت میپذیرد؛ گواهی سپرده سکه طلا یک گواهی است که بیانگر مالکیت صاحب آن به سکههای طلایی است که در انباری سپردهگذاری شده، پشتوانه این مالکیت هم رسیدی است که پس از تحویل توسط انباردار به سرمایهگذار داده میشود. این روزها افراد بسیاری میپرسند که چرا وقتی قیمت سکه تحویلی یک روزه مثلا بانک رفاه از بازار آزاد بیشتر است، معاملهگران باز هم سکه گرانتر را میخرند، مگر نمیتوانند همان سکه را از بازار آزاد با قیمت ارزانتر خریداری کنند؟ به ۵ دلیل زیر به نظر میرسد تمایل به خرید سکه در بورس کالا افزایش یافته است.
۱- اطمینان از تقلبی نبودن سکه و عدم نیاز به نگهداری آن
مساله دیگری که موجب میشود افراد تمایل بیشتری داشته باشند که سکه مورد نیاز خود را از بورس کالا تهیه کنند، به اطمینانی بازمیگردد که در این بستر معاملاتی وجود دارد. افراد مطمئن هستند، سکهای که از بورس کالا میخرند ناخالصی ندارد و اصل است و خطری از تقلبی بودن آن نیست. جدا از این، آنها نیازی ندارند سکهای را که میخرند تحویل بگیرند و در خانه یا مکان دیگری نگه دارند. سکه خریداریشده بهصورت امن در خزانه بانکهایی که در بورس فعال هستند باقی میماند و فرد در ازای آن فقط یک گواهی میگیرد که مالک آن سکههاست. پیشتر مدیر عامل بورس کالای ایران نیز از مزیت گواهی سکه نسبت به سکه صحبت کرده و گفته بود: «اوراق گواهی سپرده سکه طلا در واقع حکم سکه طلا را بهصورت فیزیکی دارد و سرمایهگذاران به راحتی میتوانند این گواهی را به شکل آنلاین و لحظهای در بورس کالا خرید و فروش کنند. به این ترتیب افراد با ورود به معاملات گواهی سپرده سکه نیاز ندارند برای خرید یا فروش، دارایی خود را حمل و نقل و جابهجا کنند چراکه این گواهیها بدون جابهجایی مداوم کالا دادوستد میشود. همچنین خرید یا نگهداری کالایی مانند طلا همواره با ریسکهای مختلفی از جمله سرقت، تقلبی بودن، گم شدن و... همراه است که گواهی سپرده سکه طلا به همه این مشکلات پایان داده است.» به نظر میرسد چنین مزیتهایی موجب شده بود که همیشه ارزش سکههای تحویلی یکروزه در بورس کالا بیشتر از قیمت بازاری سکه باشد. ولی در نیمه دوم اردیبهشت ماه این فاصله به طرز چشمگیری زیاد شد و احتمالا عوامل دیگری نیز در وقوع این اتفاق نقش داشتند.
۲- تقاضای احتیاطی و حفظ ارزش پول
برخی از کارشناسان باور دارند، علت افزایش قیمت سکه بهصورت کلی این است که افراد به دنبال آن هستند که ارزش پول خودشان را حفظ کنند و در این بین بازارهای مختلفی را انتخاب میکنند که ریال خود را به سمت آنها هدایت کنند. یکی از این بازارها هم معاملات گواهی سپرده سکه طلا بوده که در سال جاری حدود ۲۰ درصد بازدهی داشته است. کسی هم که به بازار آزاد میرود، به دنبال آن است که ارزش پول خود را حفظ کند. در واقع این افراد، به دنبال این نیستند که سفتهبازی یا نوسانگیری کنند، بلکه میخواهند ارزش پول خود را در برابر افزایش تورمی که انتظار دارند رخ دهد، مصون کنند. آنها چه سکه را با قیمت فرضا ۶ میلیون و ۹۰۰ یا ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان از بورس بخرند، ضرری نکردهاند، چرا که تنها میخواهند از افزایشی که در مورد سکه انتظار دارند رخ دهد و ریال آنها را کمارزشتر میکند، مصون نگه دارند. یکی از فعالان میگوید: «برای من فرقی ندارد که از بورس کالا سکه بخرم یا از بازار آزاد. درست است که قیمت در بورس بیشتر است، ولی مساله رشدی است که اتفاق میافتد.» در چنین شرایطی باید به این مساله پرداخت که چرا انتظارات تورمی در جامعه به این صورت شکل گرفته است و البته چگونه میتوان آن را تغییر داد؟
۳-کمبود سکه فیزیکی در بازار
عدهای از فعالان هم باور دارند کمبود سکه فیزیکی در بازار موجب میشود افراد برای خرید سکه مورد نیاز خود به بورس کالا مراجعه کنند. در واقع از نگاه این دسته، مساله کمبود عرضه در میان است. دو گروه در این ارتباط در روزهای اخیر متهم شدهاند؛ عدهای که میگویند مردم سکه را از سکهفروشان و صرافیها میخرند و اقدام به عرضه آن در بورس میکنند؛ عدهای که میگویند سکهای در بازار نیست و صرافیها و سکهفروشان، سکه خود را در بورس عرضه میکنند.
در واقع علت کمبود عرضه در بازار آزاد، فروش سکهها در بورس کالا عنوان میشود. فرض کنیم این ادعا درست باشد؛ چگونه میتوان به این سوال پاسخ داد که اگر عرضه به این گستردگی در بازار بورس کالا افزایش یافته است، قیمت آن فلز گرانبها کاهش پیدا نکرده و باعث شده است بهعنوان سیگنالدهنده افزایشی به بازار آزاد شناخته شود. در واقع اگر سکهها در بازار آزاد عرضه نمیشوند و به هر شکلی روانه بازار بورس کالا میشوند، باید ارزش گواهی سپردههای سکه طلا کاهش پیدا کند، ولی شاهد چنین اتفاقی نبودهایم.
۴- صندوقهای سرمایهگذاری طلا
صندوق سرمایهگذاری طلا نوعی از صندوقهای کالایی قابل معامله در بورس هستند که سرمایههای جمعآوریشده از مشتریان را به جای خرید سهام، در گواهی سپرده سکه طلا و اوراق مبتنی بر سکه طلا سرمایهگذاری میکند. به گفته فعالان، صندوقهای سرمایهگذاری باید بخشی از طلای مورد نیاز خود را از بازار گواهی سپرده سکه طلا تهیه کنند و نمیتوانند از بازار آزاد اقدام به خرید سکه کنند.
در واقع بازار گواهی سپرده سکه طلا با تقاضای ثابت و انحصاری از چنین صندوقهایی مواجه است؛ در چنین شرایطی، طبیعی است که هر زمان مدیران این صندوقها احساس کنند، بهای طلای جهانی یا دلار در بازار آزاد افزایشی خواهند بود، خریدهای خود را بیشتر کنند و قیمت سکه تحویل یک روزه تحریک شود.
با این حال همانطور که آمارها هم نشان میدهند در سال ۹۹، صندوقهای سرمایهگذاری طلا رشد بسیار بیشتری را نسبت به بازار گواهی سپرده طلا تجربه کردهاند. حتی برخی کارشناسان باور دارند، گواهی سپرده سکه طلا حباب ندارد، ولی در صندوقهای سرمایهگذاری طلا حباب وجود دارد.
از نظر آنها، بسیاری از معاملهگران میدانستند در نهایت برای گواهی سپرده سکه طلا مشکلاتی بهوجود خواهد آمد، مخصوصا که تجربه سکه آتی را در ذهن داشتند، در نتیجه تصمیم گرفتند که سرمایه خود را به جای گواهی سپرده سکه طلا در صندوقهای سرمایهگذاری طلا قرار دهند. بههرحال مشابهتهای قیمتگذاری سکه بازار آزاد و بورس کالا حساسیتهایی را ایجاد میکند، ولی در مورد صندوقهای سرمایهگذاری چنین حساسیتی وجود ندارد.
۵-بالا رفتن ارزش ذاتی سکه
مهمترین دلیل بنیادی که منجر به تقویت قیمت سکه امامی در بازار آزاد و بورس کالا شده است، افزایش بهای اونس و دلار است؛ در هر صورت هر دو نقش بنیادی در تعیین قیمت سکه دارند؛ با رفتن اونس جهانی به محدوده هزار و ۷۴۰ دلار، ارزش ذاتی سکه به حدود ۷ میلیون و ۶۹۰ هزار تومان رسیده است که تفاوت چندانی با قیمت این فلز گرانبها در بورس کالا ندارد.
در واقع عده زیادی باور دارند، افزایش قیمت سکه در بورس کالا به دلیل بسیار ساده رشد بهای طلای جهانی و دلار است. البته در اینجا یک مساله وجود دارد و آن این است که گروهی باور دارند ارزش ذاتی سکه پایینتر و در حدود ۷ میلیون تومان است. گروه اول ارزش ذاتی سکه را با محاسبه مالیات ارزش افزوده حساب میکنند و گروه دوم، این مالیات را در محاسبه خود در نظر نمیگیرند. گروه اول اعتقاد دارند، معاملهگرانی که در بورس کالا فعالیت میکنند، حرفهایتر هستند و در نتیجه معاملات آنها با ارزش ذاتی سکه هماهنگ است، حال آنکه در بازار هم به دلیل وجودکرونا و کاهش تقاضای نقدی و هم سنتی بودن معاملهگران، قیمتها بیشتر بر مبنای عرضه و تقاضای روز تنظیم میشود و نه انتظاراتی که نسبت به ارزش ذاتی سکه وجود دارد.
با این حال، حتی اگر دیدگاه دسته دوم را بپذیریم، حداقل با اطمینان میتوان گفت: در کمترین حالت و بدون در نظر گرفتن سایر عواملی که زمینهساز بالا رفتن قیمت در بورس کالا میشوند، سکه میتواند در حال حاضر ۷ میلیون تومان قیمت داشته باشد. به عبارت دیگر آنچه به قیمت سکه بازار سیگنال اصلی را ارائه میدهد، قیمت دلار و رفتار اونس جهانی است. در چنین شرایطی، شاید بهتر باشد به جای اینکه دلیل افزایش قیمت را سیگنال بازاری به بازار دیگر بدانیم، به دنبال آن باشیم که نوسانات دلار را بهعنوان یکی از متغیرهای اثر گذار در رشد سکه مدیریت کنیم، چرا که نوسانات بهای طلای جهانی هم در اختیار ما نیست و ما باید اثر افزایشی آن بر قیمت سکه را بپذیریم.
آیا بانکها باعث نوسان سکه شده اند؟
یکی از مسوولان اتحادیه طلا و جواهر عنوان کرد، تعدادی از بانکها در بورس معاملاتی انجام میدهند که سبب شده قیمت سکه بهطور خودکار ۷ تا ۸ درصد بالاتر از قیمت رسمی بازار معامله شود. با این حال بررسیها نشان میدهد که بانکهایی که در بورس کالا فعال هستند، هیچگونه خرید و فروش سکهای انجام نمیدهند. بانکهای صادرات ایران، رفاه، ملت و سامان بهعنوان خزانه سکه (انباردار) در بورس کالا پذیرفته شدهاند. بانکها در ساز و کار بورس کالا، تنها اصالت سکه را بررسی و فاکتور صادر میکنند.
در واقع وظیفه آنها انبارداری و بررسی اصالت سکه است و خرید و فروشی را انجام نمیدهند که منجر به افزایش یا کاهش قیمت سکه شوند. تنها امکانی که شاید بانکها بتوانند، از طریق آن به شکل ناچیز قیمت سکه را تحتتاثیر قرار دهند، سختگیری در پذیرش ورود سکه به خزانههاست؛ این تاثیرگذاری نمیتواند خیلی زیاد باشد، چراکه همانگونه که اشاره شد، عامل اصلی تعیینکننده قیمت سکه، بهای اونس و دلار است.
حال بیاییم و فرض کنیم بانکها در رشد اخیر قیمت سکه نقش دارند؛ سوال مهمتر اینجا این است چرا بانکها در سالهای قبل اقدام به چنین کاری نمیکردند و در شرایط کنونی دست به کار شدهاند. چه ساز و کاری تغییر کرده است و چگونه میتوان آن را به روال قبل برگرداند؟ انسان اقتصادی انسانی است که بهصورت طبیعی به دنبال کسب سود باشد، ولی مساله این است که در یک اقتصاد سالم کسب سود او به سایر ارکان نهتنها زیان نمیرساند که خود سود میآورد.
آیا امکان کسب سود آربیتراژی وجود دارد؟
در ظاهر امکان کسب سود آربیتراژی در روزهای گذشته وجود داشته است. کسب سود آربیتراژی به زبان ساده، یعنی شما میتوانید یک کالا را از بازار ارزانتر بخرید و در بازار دیگری با قیمت بالاتر به فروش برسانید. در اینجا بازار ارزانتر سکه آزاد است و بازار گرانتر، گواهی سپرده سکه طلا. با این حال برخی فعالان عنوان میکنند که چنین مسالهای به راحتی نمیتواند انجام بگیرد.
اولین مانع این است که اگر کسی سکهای را در بازار آزاد بخرد و بخواهد در بورس به فروش برساند، تمام آن سکهها باید تکتک مورد کارشناسی قرار بگیرند و هزینهای هم برای آن پرداخت شود. یکی از فعالان بازار میگوید، حداقل برای افراد عادی چنین چیزی به سادگی امکانپذیر نیست. با این حال فرض کنیم که روزانه سکه زیادی از بازار آزاد جمعآوری و راهی بورس میشود، سوال مهم این است که این روند باید در نهایت منجر به برقراری تعادل در دو بازار شود؛ با این حال میبینیم که چنین اتفاقی رخ نداده است.
دو حالت بیشتر وجود ندارد؛ واقعا به این راحتی امکان برقراری چنین آربیتراژی میسر نیست یا به اندازهای تقاضا در بورس کالا بالاست که حتی با ورود سکههای آزاد نیز آرام نمیگیرد. باید در نظر داشت که امکان آربیتراژ معکوس وجود ندارد. یعنی سودی وجود ندارد که شما سکه رادر بازار گرانتر به فروش برسانید و اقدام به خرید سکه در بازار ارزانتر کنید.
راه عبور از رانت حاصل از شکاف قیمتی
عامل اصلی نوسانات قیمت سکه، تغییرات بهای طلای جهانی و دلار در بازار داخلی است. یکی از مهمترین مزیتهای بازار گواهی سپرده سکه طلا، کشف قیمتی است که در این بازار با شفافیت صورت میگیرد. در واقع فروشندگان و خریداران و حجم معاملات مشخص است؛ این در حالی است که اگر بازار گواهی سپرده سکه طلا بسته شود، راه برای قیمتگذاری دلالان سبزه میدان بیشتر باز میشود. با این حال، نمیتوان شکاف قیمتی که بین قیمت سکه در بازار آزاد و بورس کالا وجود دارد را نیز پذیرفت.
چنین فاصله قیمتی یقینا رانتهایی را ایجاد خواهد کرد و افرادی از آن بهره خواهند برد. برای اینکه چنین شکافی از میان برود، نیاز است که سمت عرضه سکه تقویت شود. به این منظور باید یا خزانه سکه بانکها بزرگتر شود یا اینکه بانکهای بیشتری در بورس کالا فعال شوند. در این میان، برداشتن موانع بوروکراتیک در راه عرضه سکه توسط افراد عادی، دیگر عاملی است که میتواند شکاف را کم کند.
در واقع در صورتی که فضای آربیتراژی وجود داشته باشد، در نهایت باید قیمت دو بازار یکسان شود. اگر چنین اتفاقی صورت نمیگیرد به احتمال زیاد در سمت عرضه و تقاضا اختلالی وجود دارد یا اینکه موانع بوروکراتیک اجازه این امر را نمیدهند. آنچه مسلم است تا زمانی که شکاف قیمتی وجود دارد، عدهای از آن کسب سود خواهند کرد. با این حال، راهحل کنار زدن چنین رانتهایی بستن بازارها نیست که در این امر زیانهای زیادی نهفته است.
سلب اعتماد عمومی و تعطیلی بازارها
اواسط سال ۹۷ بود که معاملات آتی سکه بسته شد؛ دلیل این مساله هم آن بود که عنوان میشد قیمتهای آتی به نرخ نقدی بازار خط میدهد. بازار آتی بسته شد، ولی تغییر خاصی در بازار سکه پیدا نشد و اکنون هم ۳ میلیون گرانتر از آن زمان معامله میشود. در واقع به گفته برخی کارشناسان، تعطیلی بازارها اثری روی قیمتها نمیگذارد، ولی میتواند اثرات درازمدتی روی اقتصاد کلان بگذارد. توجه کنید هر بازاری که بسته میشود، حداقل اعتماد سرمایهگذاران حاضر در آن را کاهش میدهد. تصور کنید سرمایهگذاران به چنین باوری برسند که مسوولان باور دارند بازارها تا وقتی خوب هستند که منافع مورد نظر ما را تامین کنند و زمانی که تغییر کرد، به راحتی بسته میشوند. مساله دیگر آن است که وقتی بازاری بسته میشود، تقاضای موجود در آن به بازار دیگری منتقل میشود و این طور نیست که کلا اثرگذاری خود را از دست بدهد.
سیاستگذار میتواند با پذیرفتن مسائل بنیادی به بازارها عمق بیشتری دهد و حجم معاملات در حدی افزایش پیدا کند که بتوان با استفاده از آن به کشف قیمت پرداخت؛ سیاستگذار میتواند با تقویت سمت عرضه و ذخایر سکه بانکها قیمتها را در بازار گواهی سپرده سکه طلا مدیریت کند. حتی میتواند در این بازار اقدام به پیشفروش سکه کند نه اینکه مانند سیاستهای سالهای قبل اقدام به عرضه کند. مساله بعدی مداخله در روند بازار است.
در حال حاضر نوسان معاملات گواهی سپرده طلا به یک درصد محدود شده است؛ قیمت نه توان بالا رفتن دارد و نه توان پایین آمدن. در چنین شرایطی خود قیمت ۷میلیون و ۶۰۰ هزار تومانی بهعنوان یک لنگرگاه قیمتی شناخته میشود. حال آنکه میتوان با عمق بخشیدن به معاملات و تقویت سمت عرضه، این لنگرگاه را به جای ثابت کردن، به سطوح پایینتر برد.
حذف بازارها تنها پاک کردن صورت مساله است و بهتر است به دنبال حل مشکلات از پایه باشیم. برای اینکه بازارها را بهصورت بنیادی آرامتر کنیم، باید مساله عرضه و تقاضا را به رسمیت بشناسیم و سعی کنیم هر دو را مدیریت کنیم، نه اینکه همیشه احساس کنیم فرد یا افراد و نهادهایی به دنبال جابهجایی قیمتها هستند. هیچ کس به دنبال جابهجایی قیمتی کالایی نخواهد بود، مگر اینکه تصور کند سودی در آن خوابیده است.
وقتی بازارها را بهصورت اصولی مدیریت کنیم، چنین تصوری به راحتی به وجود نمیآید. اگر نقدینگی زیادی در اقتصاد وجود نداشته باشد یا ذخایر سکه و طلا در حد مناسبی باشند، دلیلی برای بالا رفتن قیمتها و ورود سودجویان وجود ندارد. با این حال، در مورد افزایش اخیر قیمت سکه نیز بیشتر به جای پرداختن به بنیانها، به عوامل حاشیهای پرداخته شد.