فرارو-زهرا پورنعمت؛ کادرهای درمانی در این روزها خط مقدم مبارزه با همه گیری کرونا هستند. این را همه معترفند. اما کسی واقعا نمیداند در این روزهای سخت بر کادرهای درمانی چه گذشته است. وقتی که در لباسهای پوشیده مجبور بودهاند ساعتها به بیماران بدحالی رسیدگی کنند که علم برای درمانشان راهی پیش رو نگذاشته است؛ وقتی مجبور بودند به همراهان بیمار بگویند که نمیتوانند به دیدار عزیزانشان بروند؛ وقتی با بدنهای عرق سوز شده به خانه میرفتند و نگران انتقال بیماری به خانواده هایشان بودند... زندگی در این روزهای بیمارستان مصداق این مصرع است که در زندگی رزم و رنج توأمانند.
به گزارش فرارو، پرستاران بخش بزرگی از بار این همه گیری را تا به امروز به دوش کشیده اند. زنان و مردانی که چراغ روشن این روزهای بیمارستانها شده اند و بدحالی بیماران را با خوشحالی خود جبران میکنند. در این روزها سخن گفتن از جان و جهان پرستاران، مستلزم همراه شدن با رنجها و خاطرات تلخ و شیرین این مبارزان است.
سه پرستار تجربیات خود را از دوران کرونا روایت میکنند. در این روایات کوتاه پرستاران تجربیات سخت و گزنده و همچنین خاطرات خوب خود را از آغاز شیوع کرونا تا کنون، بازگو میکنند. زیرا با فرض تضادمند بودن پدیدها در جهان هستی به این نکته خواهیم رسید که در جریان هر اتفاق و رویدادی میتوان شاهد نتایج مثبت و منفی و یا تلخ و شیرین متفاوتی باشیم و در همین راستا ممکن است که کادر درمان در کنار تحمل سختیهای بسیار در دوران شیوع کرونا با حوادث و رویدادهای شادی آور نیز مواجه شده باشند.
بیشتر بخوانید:
مصائب پرستاران؛ از نامه توهینآمیز تا پاداش ۵۰ هزار تومانی!
روایت تکاندهندهی یک پرستار از مرگ بیماران مبتلا به کرونا در یکی از بیمارستانهای قم
بغضهای فروخورده
در گفتگو با یکی از پرستاران از او خواسته بودم از تلخترین لحظات خدمتش از ابتدای کرونا تا کنون صحبت کند.
او که دوران مقابله با کرونا را بدترین دوران خدمت خود میداند از ترسها و اضطرابهای خود میگوید: «درآغاز همه گیری همزمانی خبر شیوع کرونا واخبار دلهره آور مربوط به مرگ ناگهانی تعدادی از همکاران با نبود امکانات کافی آنچنان مضطربم کرده بود که هر روز صبخ هنگام خروج از خانه چنان به چهری خانواده ام نگاه میکردم که گویی آخرین باریست که عزیزانم را میبینم و مدام به این موضوع فکر میکردم که نکند این دیدار آخر باشد. ترس از مرگ ناشی از کرونا و امکان انتقال بیماری به خانواده باعث آشفتگی من شده بود. همزمان با ابتلای تعدادی از کادر درمان و اقدام به ترک محیط کار از جانب برخی همکاران مدام یک سوال بنیادی را به اشکال مختلف از خود میپرسیدم، آیا کار کردن من در چنین شرایطی که ممکن است جان عزیزانم به خطر بیفتد به صلاح است؟ اگر استعفا بدهم و همکاران را در چنین شرایطی تنها بگذارم، با صدای وجدانم چه کنم؟»
او افزود: «در همین زمان ازداوطلب شدن یکی از همکارانم جهت خدمت در بخش بیماران مبتلا به کرونا مطلع شدم و بدون فوت وقت با او تماس گرفتم، از او پرسیدم که با دو فرزند کوچک و مادری بیمار آیا از ابتلا و مرگ نمیترسی؟
دوست و همکارام با آرامش پاسخ داد که من مراقبم نگران نباش؟ با تعجب پرسیدم اگر خانواده ات مبتلا شوند؟ پاسخ داد خداوند مهربانتر از آنست که کار خیر من را به بدی پاسخ دهد، من به خاطر خانواده ام خدمت به مردم را انتخاب کرده ام.»
همدردی عمیق جامعه با پرستاران
در ماههای اخیر همزمان با افزایش آسیبهای روحی و جسمی پرستاران، جامعه جهانی و مردم کشور ما همبستگی و درک متقابل بیشتری از اهمیت نقش پرستاران و دیگر کادر درمان در مقابله با ویروس کرونا نشان دادند. این تغیر نگاه عمومی به شغل پرستاران از پیامدهای مثبت شیوع کرونا به شمار میآید.
در ادامه از لحظات شادی آور سوال کردم، آیا اتفاق خوشایندی را در این دوران تجربه کرده اید که مایل باشید با مردم در میان بگذارید؟
یکی از پرستاران پاسخ داد: «همواره نمود بیرونی نقش پرستار در افکار عمومی و رسانهها با واقعیتهای موجود از برخی جنبهها در تضاد بود، تا جاییکه که ابعاد کار و مشکلات پیش روی پرستاران برای دوستان و آشنایانمان هم به دور از تصور بود. پس از بحران کرونا شاهد تغیر نگاه جامعه به جایگاه شغلی و اجتماعی پرستاران بودیم، در این مدت برخی از اقوام با من و همکارانم تماس میگرفتند و جویای حال و روز ما میشدند. باید بگم که شنیدن این جمله از مردم که «ما تازه متوجه مصائب و سختیهای شغل شما شدیم» خاطره و البته دستاوردی دلپذیر و خوشایند بود.»
در همین رابطه صحبت از تلخ کامیهای عمیق و شادیهای کوچک دوران مقابله با کرونا را با دو پرستار دیگر ادامه دادیم: از نگاه یکی از پرستاران لحظات تلخ فراوان و دقایق شیرین بسیار اندک بودند. او از آغاز همه گیری به خدمت و مراقبت از بیماران مشغول بوده است و بیش از هرچیز از سرگردانی و بی اطلاعی مردم و نبود آموزشهای مناسب در رابطه با این بیماری آشفته شده بود و نسبت به عملکرد واحدها و مسئولان مربوطه معترض بود. این پرستار خاطرهای حتی کوچک از شادی لحظهای خود و همکارانش برای روایت کردن نیافت.
پرستار دیگری از دست دادن همکاران در اثر ابتلا به کرونا را غمگینترین روزهای خدمتش میداند؛ و بهترین خاطره از این ایام را مربوط به بهبود و ترخیص دو بیمار هشتاد ساله مبتلا به کرونا از بخشای سی یو میداند. اتفاق شیرینی که برای لحظاتی کادر درمان را شادمان ساخت و نسبت به آینده امیدوار کرد.
توجه به مطالبات پرستاران
نادیده گرفتن مشکلات و مطالبات پرستاران نه فقط منجر به ایجاد نارضایتی عمیق در میان اکثریت کادر درمان میشود بلکه سلامت و نفع عمومی را با ایجاد ناکارامدی در نظام درمان به خطر میاندازد. در دوران شیوع کرونا بیش از هر زمان دیگری باید به نیازها و مشکلات سازمانی و معیشتی پرستاران توجه شود. در همین رابطه ازمهمترین مطالبات پرستاران سوال کردم.
از میان پاسخها برخی به بوروکراسی غیر ضروری در هنگام مراقبت از بیمار اشاره کردند و حذف کاغذ بازی غیر ضروری را اقدامی مهم در جهت مراقبت و رسیدگی بیشتر پرستاران از بیماران میدانستند و معتقد بودند حذف این موارد غیر ضروری به کمتر شدن فاصله بیمار و پرستار منجر میشود. همچنین به نبود قدرت اختیار و انتخاب در گزینش مسئولان مستقیم پرستاری معترض بودند؛ و خواهان حمایت از پرستاران در دستیابی به پستهای مدیریتی بودند.
در همین رابطه پرستار دیگری از ناعادلانه بودن دستمزد و نبود سیستم تعرفه گذاری پرستاری شکایت داشت و به نبود حداقل اقتدار و اختیار در روند درمان بیماران معترض بود؛ و در این باره افزود: «من خواستار این حق هستم که وقتی کاری برای مریضی ثبت میکنم، در نهایت اسم خودم را بنویسم و نه پزشکی را که در منزلش در خواب شیرین است.»
مطالباتی از این دست تنها بخش کوچکی از خواستههای مشروع این اقشار است. رسیدگی به این مطالبات در شرایط کنونی از ضروریات حفظ کارامدی نظام درمان است و باید در جهت مقابله موثر با موجهای بعدی کرونا در دستور کار مسئولان قرار گیرد.
زحمت اصلی گردن پرستاران است
دکترها فقط ویزیت میکنند
انصاف
انصاف
انصاف