عصمت الله جابری، قاضی پرونده شهلا جاهد که روز گذشته با حضور در برنامه "مثل ماه" شبکه سه از حکم اعدام شهلا جاهد دفاع کرد و گفت: در درست بودن حکم او سر سوزنی تردید نکنید.من قاضی اجازه ندارم اخلاق را زیر پا بگذارم و طوری مسئله را بگویم که افکار عمومی قانع شود.
شهلا جاهد و ماجرای یک قتل پرابهام
ماجرا از آنجایی آغاز شد که خبر آمد همسر ناصر محمدخانی به قتل رسیده است و بعد از مدتی نام «شهلا جاهد»، همسر صیغهای محمدخانی به میان آمد. در همان روزها او اصرار داشت که جرمش صرفا عاشقی است و هیچکس را نکشته است. با این حال و علیرغم این که هیچ مدرکی علیه وی وجود نداشت، چندین ماه را در بازداشتگاه اداره آگاهی سپری کرد، اما همچنان تاکید داشت که او «هیچکس را نکشته است.»
اما یک دیدار سرنوشتساز ماجرا را تغییر داد. او بعد از ملاقات با ناصر محمدخانی اعتراف کرد که قتل لاله کار او بوده است. اما چه در این دیدار گذشت یکی از مسائل جالب توجه در پرونده شهلا جاهد است که او در روایت این دیدار گفته بود: «ناصر به من گفت: یک ماه دیگر سالمرگ «لاله» است. اگر تو قتل را گردن نگیری، آنها مرا بازداشت میکنند. او از من خواست به قتل اعتراف کنم تا آبرویش حفظ شود. «ناصر» به من گفت: برای گرفتن رضایت از اولیای دم یعنی دو پسرش و پدر و مادر «لاله» تمام سعی خود را خواهد کرد. من نمیتوانستم مردی را که این قدر عاشق او بودم، این طور خوار ببینم. من فقط به خاطر این که «ناصر» بیشتر از این اذیت نشود، به این قتل اعتراف کردم.»
ابهامات پرونده شهلا جاهد
به این ترتیب «شهلا» حتی صحنه قتل را هم بازسازی کرد اما این بازسازی هم با ابهامات زیادی همراه بود و بعضا آدرسهای جاهد اشتباه از آب درمیآمد. از سوی دیگر پرونده مملو از ابهامات و اشتباهات بود. به عنوان مثال تعداد ضربات چاقو و نحوه ضربات به جسد و عدم پارگی لباس مقتول در هنگام کشف جسد و کشف دوته سیگار در محل وقوع جنایت که توسط اداره تشخیص هویت جمع آوری نشده بود تا برای انجام آزمایشات یا موارد دیگر آزمایشگاهی ارسال شود که در بازدید مجدد تهسیگارها مشاهده و برای تشخیص هویت ارسال شد. مسئله دیگر گاوصندوق و کشف نشدن جواهرات و طلاجات بود و از همه مهمتر عدم کشف آلت قتاله بود.
نقش ناصرمحمد خوانی در صدور حکم شهلا جاهد
جالب این که ناصر محمدخانی نیز در رای نهایی بسیار تاثیرگذار بود. او که بنا بر گفته جاهد خواهش کرده بود، جرم را گردن بگیرد مدعی شد که «شهلا» با استفاده از کلیدی که داشت، مخفیانه به خانه آنها میرفت و از پنجره بهارخواب داخل اتاق را نگاه میکرد و صبح روز بعد که همدیگر را میدیدند، او تمام جزئیات آن شب را برایش تعریف میکرد و میگفت: «به من الهام میشود، من در خواب این چیزها را دیدهام!» محمدخانی میگفت: «اما یک شب به او شک کردم و به طرف پنجره بهارخواب که همیشه بسته بود، رفتم. در کمال تعجب دیدم که پنجره باز است، فهمیدم کار «شهلا» است و شبها مخفیانه از آنجا ناظر اعمال و گفتار من و همسرم بوده است.» به هر حال با تمام ابهامات و فراز و فرودها و نواقص پرونده، شهلا جاهد ۱۰ آذر سال ۸۹ اعدام شد
از سوی دیگر عدم توجه به نظر پزشکی قانونی در خصوص جسد هم مسئلهای بود که جزو ابهامات به شمار میآمد.
جناب مثلاً قاضی جلوی تلویزیون ومردم میتونی یه مشت حرف مفت بزنی ودروغ بگی که سرسوزنی شک نکنید اما وقتی به خونه خراب شدت میری وخلوت میکنی آیا می تونی بااین عذاب وجدانت کناربیای
اون زمان عكس تمام روزنامه ها شهلا و خفاش شب بود