فرارو- استعفای عبدالواحد موسوی لاری از شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، یخ اختلافات ایدئولوژیک در جناح اطلاحات را آب کرد، در این رابطه دوباره کرباسچی دبیر کل کارگزاران به صورت مستقیم خواستار عبور از سید محمد خاتمی است، این خواسته کارگزارانیها به شدت با واکنش نزدیکان خاتمی و حزب اتحاد ملت روبرو شده و به نظر میرسد، این حزب سیاسی در نهایت راه خود را از اصلاحطلبان جدا خواهد کرد.
غلامحسین کرباسچی
به گزارش فرارو، غلامحسین
کرباسچی دبیر کل حزب کارگزاران این روزها جهت انتقاد را مستقیما متوجه عارف و خاتمی کرده، به طوریکه در این زمینه گفته است: به نظر من باید با شخصیتهای محترم سیاسی هم رودربایستی نداشته باشیم؛ مثلا اینکه آقای دکتر عارف یک وقتی نامزد ریاستجمهوری شدند و اصلاحطلبان به هر دلیلی دنبال آقای روحانی رفتند، نباید باعث این شود که بخواهیم جبران کرده و بگوییم او حتما رئیس شورای عالی باشد. آقای عارف اگر میتوانند در شورای عالی اصلاحات، فراکسیون امید یا هرجایی نقش برجسته ایفا کنند، باید از او حمایت کنیم.
وی افزود: اما اگر در عمل دیدیم شخصیت اجرائی با توانایی برقرار کردن یک سازوکار فعال را ندارد. باید تعارف را کنار بگذاریم. کار سیاسی که رودربایستی ندارد. درباره بقیه بزرگان هم همینطور است. حتی دیگر کسانی که شاید برای ما کاریزما بوده و شخصیت مورد علاقه ما باشند... حالا آقای خاتمی یا هر کدام از رفقا. اگر به خاطر شخصیتهای بزرگوار و خصلتهای قابل تحسینی که دارند، به خاطر اینکه نمیتوانند به هیچ کسی نه بگویند و... نباید تعارف داشته باشیم. ما باید به فکر مجموعه کشور، مردم و نظام باشیم. ما به همه شخصیتها احترام گذاشته و دستشان را میبوسیم، اما در عرصه سیاست به این شکل نمیتوان پیش رفت.
در سوی مقابل جلال جلالیزاده عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت با انتقاد شدید از غلامحسین کرباسچی دبیرکل حرب کارگزاران پیرامون اظهاراتش در رابطه با سید محمد خاتمی، به فرارو گفت: بدون شک اصلاحات بدون رئیس جمهورش، هویتی ندارند و با آقای خاتمی است که این جنبش معنا و مفهوم پیدا میکند، بنابراین اظهاراتی که بیان میشود، پیرامون کنار گذاشتن ایشان، غیر قابل قبول است، زیرا که این افراد نیز هویت خود را از اصلاحطلبی گرفتهاند، اما مطالبی را بیان میکنند که مورد قبول اکثریت جریان اطلاحطلب نیست.
وی افزود: عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت با بیان اینکه در حال حاضر سره از ناسره در جبهه اصلاحات مشخص شده است، اضافه کرد: برخی از آقایان همیشه به دنبال قدرت بودهاند و تحت هیچ شرایطی حاضر نیستند، به خاطر مردم کاری را انجام دهند، این اصلاحطلبان بدلی همواره با استفاده از حمایت اصلاحطلبان به دولت، مجلس و شورای شهر راه یافتهاند و این استنباط برایشان ایجاد شد که دارای پایگاه مردمی و رای هستند، اما این انتخابات نشان داد وقتی که آنها با تابلوی حزبی خود و بدون حمایت اصلاحطلبان لیست ارائه دهند، شانسی برای موفقیت ندارند، حتی یک نفر از ۳۰ کرسی تهران را کارگزاران نتوانست به دست آورد و این خود نشاندهنده وزن این حزب در میان طرفداران اصلاحات است.
اصلاحطلبان باید تکلیف خود را مشخص کنند عبدالله ناصری فعال سیاسی اصلاح طلب در
گفتگو با فرارو با اشاره به اینکه استفاده از واژههای همچون پسا اصلاح طلب که محمدرضا تاجیک آن را به کار برده، بازی با کلمات است، اظهار داشت: بنده اصولا این طور واژهسازیها نیستم، چرا که اقدام عملی باید انجام شود نه اینکه صرفا با اقدامات صوری رفع تکلیف صورت گیرد، بارها اعلام شده که اصلاحطلبان باید تکلیف خود را مشخص کنند، چرا که تشدد میان این جناح زیاد است و باید مطابق با آنچه الان در فضای سیاسی و اجتماعی حکمفرما است، صف بندهای جدیدی صورت گیرد.
وی با تاکید بر اینکه ادامه کار شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان مسئله ثانویه محسوب میشود، گفت: من قبل از این نیز متذکر شده بودم ساختار شورای عالی با توجه به ماهیتی که دارد، کارکرد صحیحی ندارد، زیرا وقتی که یک طرف حزب کارگزاران، مردم سالاری و کار قرار دارند و سر دیگر حزب اتحاد ملت که همان مشارکتیهای سابق هستند و همچنین اعتماد ملی، معلوم است که خروجی کار مناسب نخواهد بود.
ناصری افزود: الان نیز دیگر دغدغه این نیست که شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به فعالیت خود ادامه دهد یا نه، زیرا اولا مدت زیادی است که این شورا کارکرد خود را از دست داده، به عنوان نمونه در حالی که این نهاد اعلام کرد شرایط برای حضور اصلاحطلبان در انتخابات فراهم نیست و شورای عالی لیستی نخواهد داد، اما در مقابل کارگزاران برای خود لیست اختصاصی ارائه داد و سایر احزاب مانند مردم سالاری، کار و... نیز یک لیست دیگر، که هر دو با شکست بسیار سختی روبرو شدند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب بیان داشت: دوما تا زمانیکه سازوکار درستی تعریف نشود، چه شورای عالی باشد چه نباشد، وضعیت اصلاحطلبان به همین منوال خواهد بود، بر این اساس مهمترین کار برای جبهه اصلاحات این است که راهبرد خود را تغییر دهند، اگر بخواهند با همین سیاستهای فعلی ادامه بدهند، به طور قطع بازهم فاصله بدنه اجتماعی و اصلاحطلبان بیشتر خواهد شد و مسائل و مشکلات این جناح بیشتر از گذشته خواهد شد.
کارگزاران به هر قیمتی به دنبال حضور در قدرت است
ناصری در واکشن به اظهارات اخیر کرباسچی دبیر کل حزب کارگزاران در رابطه با عبور از سید محمد خاتمی، اعلام کرد: مدتهاست که دبیر کل کارگزاران از این حرفها میزند و بعد از آن نیز سخنگوی این حزب میآید آن را تفسیر و توجیه میکند، اما چیزی که مشخص است، کارگزاران راه خود را از اطلاحطلبان جدا کرده و قصد دارد به هر ترتیبی که شده در قدرت بماند، دادن لیست جداگانه نیز دقیقا در همین راستا بود، کارگزارانیها از الان نگران فضای بعد از دولت روحانی هستند و به آینده حیات سیاسی خود میاندیشند، بنابراین چنین حزبی به هیچ عنوان دغدغه جامعه مدنی را ندارند و برایش هیچ اهمیتی ندارند که در تهران با چنین عدم اقبالی روبرو شود، در حالیکه خودشان نیز میدانستند هیچگونه شانسی برای یک درصد موفقیت را هم نداشتند.
این فعال سیاسی با تاکید بر اینکه اگر اصلاحطلبان به دو شقه نیز تقسیم شوند، هیچ اشکال ندارد، اضافه کرد: بلکه خیلی هم خوب میشود که تکلیف مشخص میشود و کارگزاران دیگر عنوان اصلاحطلبی را یدک نکشد و جدا شود و از آن طرف نیز سایر اصلاحطلبان هم راهبرد خود را مشخص کنند، در حال حاضر جبهه اصلاحات نمیتواند به قدرت برگردد، اگر هم میتوانست از نظر بنده با این وضعی که دولت روحانی و فراکسیون امید به وجود آوردند، برنگردند، بهتر است، در حال حاضر شکاف بین حاکمیت و جامعه مدنی بسیار زیاد است و اصلاحطلبان باید انتخاب کنند، که به کدام سوء میخواهند حرکت کنند.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر با دو اصلاحطلبان قدرت محور و جامعه محور روبرو هستیم، ادامه داد: طبیعا احزابی که لیست ارائه دادند به خصوص کارگزارن قدرت طلب هستند و میخواهند تحت هر شرایطی در قدرت باشند، اما سایر اصلاحطلبان که دم از اصلاح امور و جامعه مدنی میزنند، باید راهبرد خود را تغییر دهند و به جامعه مدنی توجه تمام و کمال داشته باشند و اگر میخواهند، اصلاحی در امور به وجود آوردند، از همین راه پیگیری کنند، زیرا که در حال حاضر تنها کاری که اصلاحطلبان میتوانند انجام دهند که اثرگذار هم باشد، همین بازگشت به بطن جامعه است.
ناصری با بیان اینکه بعد از اتفاقات سال ۹۶ اصلاحطلبان دیگر نتوانستند، در جامعه تاثر گذار باشند، تصریح کرد: بنابراین با توجه به وضعیتی که وجود دارد، تغییر راهبرد و سیاستگذاریها و پیگیری مطالبات و خواستههای مردم از طریق فعالیت مدنی و توجه به جامعه مدنی، تنها راهی است که اصلاح طلبان میتوانند آن جایگاه سابق خود نزد مردم را بازیابی کنند.
این گرگ سالهاست که با گله آشناست
روزی گذشت پادشهی از گذرگهی
فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست
پرسید زان میانه یکی کودک یتیم
کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست
آن یک جواب داد چه دانیم ما که چیست
پیداست آنقدر که متاعی گرانبهاست
نزدیک رفت پیرزنی کوژپشت و گفت
این اشک دیدهٔ من و خون دل شماست
ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است
این گرگ سالهاست که با گله آشناست
آن پارسا که ده خرد و ملک، رهزن است
آن پادشا که مال رعیت خورد گداست
بر قطرهٔ سرشک یتیمان نظاره کن
تا بنگری که روشنی گوهر از کجاست
پروین، به کجروان سخن از راستی چه سود
کو آنچنان کسی که نرنجد ز حرف راست