در شرایطی که اوضاع اقتصادی در داخل و سیاسی از خارج با بحرانهایی روبهرو است، بازگشت نظامیها محتملتر میشود. اگرچه برخیشان سالهاست رخت نظامی از تن کندهاند و بوروکرات شدهاند، اما بعید نیست در این بزنگاه با برجستهسازی گذشته نظامی خود قصد فتح پاستور کنند.
روزنامه شرق نوشت: گمانهزنیها حاکی از بازگشت دوباره نظامیهای پیشین به عرصه انتخابات ۱۴۰۰ است. دو سال پیش که بحث ریاستجمهوری یک فرد با سابقه نظامی در فضای رسانهای مطرح شد، چهرههایی مانند محمدعلی پورمختار، حسین اللهکرم و ابراهیم فیاض از رویکارآمدن یک رئیسجمهور با پیشینه نظامی دفاع و حمایت کرده بودند.
پورمختار در پاسخ به این پرسش که چرا در انتخابات ٨٨ به عنوان یک اصولگرا به جای اینکه نام محمود احمدینژاد را روی برگه رأی بنویسد، نام محسن رضایی، سردار سابق سپاه را به صندوق انداخته است، گفته بود: «اگر یک نظامی رئیسجمهور شود حتما میتواند کشور را از مشکلات نجات بدهد».
در حال حاضر تأثیرگذاری دو جناح اصلی سیاسی کمتر از گذشته شده و اختلاف و دودستگی بینشان به کاهش محبوبیت و بیاعتمادی مردم منجر شده است؛ تا جایی که در جریان اصلاحطلبی بحث از ناکارآمدی شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، استعفای موسویلاری و شایعه استعفای عارف مطرح میشود و در جریان اصولگرایی هم هنوز پای منتخبان به مجلس باز نشده، رقابت برای تسخیر صندلی مجلس آنقدر بالا گرفته که حداقل هفت نامزد بالقوه برای ریاست پارلمان پیدا شده است.
در شرایطی که اوضاع اقتصادی در داخل و سیاسی از خارج با بحرانهایی روبهرو است، بازگشت نظامیها محتملتر میشود. اگرچه برخیشان سالهاست رخت نظامی از تن کندهاند و بوروکرات شدهاند، اما بعید نیست در این بزنگاه با برجستهسازی گذشته نظامی خود قصد فتح پاستور کنند. برخی تحلیلها میگوید اگر یک نظامی قدیمی رئیسجمهور شود، در مسیر لبخندزدن به جامعه مدنی قرار میگیرد؛ زیرا مسیر دیگری وجود ندارد. این تحول باعث میشود برخی به جای انتقاد، مجبور شوند نیروی خود را صرف حل چالشهای آن دولتی کنند که اینبار بهطور کیفیتری از میانه خودشان برخاسته است. در این صورت انتقادهای «بیرونگودی» از متصدیان دولت واقعا محلی از اعراب نخواهد داشت.
محسن رضایی و محمدباقر قالیباف، دو چهره با پیشینه نظامی، محتملترین گزینهها هستند. برخی گمانهزنیها حاکی از این است که دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام برای سومینبار قصد پاستور کرده است. قالیباف هم که شایعات آمدنش بسیار قوی است، چهارمین شانس خود را خواهد آزمود. در این صورت دو فرمانده پیشین برای دومینبار خواهد بود که به مصاف یکدیگر خواهند رفت؛ سال ۱۳۹۲ و ۱۴۰۰. محسن رضایی سال ۸۴ هم قصد آمدن کرده بود که انصراف داد. یکی از دلایل تحرکات اخیر محسن رضایی و اوجگرفتن انتقادهای تند و تیزش به دولت نگاهی است که به ۱۴۰۰ دارد. محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت، اخیرا در توییتر نوشته بود: «توضیحات رئیسجمهور درباره بورس ناکافی و غیرکارشناسانه بود. اگر موانع تولید رفع نشوند، سرمایه در بورس از دست میرود».
محسن رضایی از اعضای گروه «منصورون» بود که در سال ۶۰ فرمانده سپاه پاسداران شد. محسن رضایی بعدا تحصیلات خود را در حوزه اقتصاد ادامه داد و خود را در حوزه اقتصاد صاحب سبک و ایده میداند، اما این اواخر بیشتر صحبتهایش رنگوبوی سیاسی دارد تا اقتصادی. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال ۸۴ تصمیم گرفت با رئیس خود رقابت کند، پس اعلام نامزدی کرد. یک ماه مانده به انتخابات، شایعاتی مبنیبر انصراف او از انتخابات دهانبهدهان چرخید. نظرسنجی «ایرنا» در سال ۸۴ میزان رأی «رضایی» را چهار و هفتدهم درصد و «قالیباف» را ۱۶ونیم درصد اعلام کرده بود. همان زمان اعلام شد که از ۷۰ عضو «فراکسیون وفاق» مجلس هفتم، ۲۰ نفر از «رضایی» حمایت میکنند، وضعیت برای فرمانده جنگ چندان امیدوارکننده نبود.
شاید همینها بود که باعث شد که خرداد ۸۴ در چرخشی بگوید: «در سطح کنونی برای جلوگیری از تشتت آرا و به نفع ملت ایران از انتخابات کنارهگیری میکنم». او از جمله «من آبروی خودم را تقدیم ملت میکنم» استفاده کرد. چهار روز قبل هم حمیدرضا ترقی، از کنارهگیری او خبر داده بود. چند ماه بعد «رضایی» در برنامه صندلی داغ شرکت کرد و گفت: «حس کردم رأی لازم را ندارم. ۱۶ سال برنامهای برای تحول کشور و فعالیت اقتصادی سیاسی اداره جامعه طراحی کردم. نخبگان به برنامه من اقبال نشان دادند؛ اما این موج به جامعه منتقل نشد و همین، دلیل انصراف من بود». شاید این روزها که کشور با انواع و اقسام مسائل اقتصادی روبهروست، محسن رضایی به این نتیجه رسیده است که فضا برای بازگشتش مهیاست و آن موج میتواند در ۱۴۰۰ به جامعه منتقل شود. محسن رضایی سال ۸۸ در جریان مناظرههای ریاستجمهوری هم با ورود به مستندات اقتصادی، رفتار دولت وقت را به نقد کشید.
«منحنی فلاکت» را در برابر «احمدینژاد» گذاشت و نسبت به عواقب رفتارهای اقتصادی دولت او هشدار داد. گفته شد مناظره او با احمدینژاد با توسل به نگاه کارشناسی و به مدد آمار مستند، یکی از بهترین مناظرهها در برابر احمدینژاد بوده است. در انتخابات ۹۲ هم باز اطلاعات اقتصادیاش را به رخ دیگران کشید. وقتی در مناظرهها تصویری از یک معدن در برابر نامزدهای انتخاباتی گذاشتند، محسن رضایی گفت: این مشخص است که یک معدن است و مکانش هم حوالی یزد است! رئیس ستاد انتخاباتی او در سال ۹۲ داوود دانش جعفری، اقتصاددان و وزیر سابق دولت احمدینژاد بود.
رقیب اصلی محسن رضایی اهل مشهد و از فرماندهان میانی جنگ است که در ۲۲ سالگی فرمانده لشکر پنج نصر خراسان و زیرمجموعه محسن رضایی بود؛ او سه بار بختش را در انتخابات آزموده است. سال ۸۴ با عنوان دکتر خلبان وارد کارزار شد، اما در جناح خود، به رقیب تازهوارد، یعنی احمدینژاد باخت. قالیباف، اما برخلاف فرمانده ارشد، وارد کارزار انتخابات ۸۸ نشد و پیش از انتخابات گفت: «با جمعبندی شرایط موجود فعلا داوطلب دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری نیستم». سالهای ۹۲ و ۹۶ قالیباف در اصل به جناخ خودش باخت تا مردم. در سال ۹۲، آرای اصولگرایان بین او و جلیلی پخش شد.
بعد از انتخابات حامیان قالیباف به حامیان جلیلی حمله کردند و کنارنرفتن نامزد اصلح جبهه پایداری و آیتالله مصباح را عامل شکست اصولگرایان دانستند. قالیباف البته بیش از آنکه از مردم ناامید شود، از اصولگرایانی ناامید است که بزنگاه دیگری را به او ترجیح دادهاند خاصه در انتخابات اخیر. بسیاری از گمانهزنیها حاکی از این است که یکی از مهمترین دلایل او برای آمدن به مجلس، فتح صندلی ریاست آن و بلافاصله جهش به صندلی پاستور است. آمدن قالیباف برای ۱۴۰۰ آنقدر محتمل است که مرتضی طلایی از نزدیکان او سال پیش احتمال نامزدی او برای مجلس را رد، اما ریاستجمهوری را تأیید کرده و گفته بود: «قالیباف نامزد انتخابات مجلس نمیشود، اما درصورتیکه به او تکلیف شود برای انتخابات ریاستجمهوری به میدان میآید». او اخیرا باز هم مصاحبه دیگری داشته و آمدن قالیباف برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ را تلویحا تأیید کرده است. «گاهی شرایط کشور بهگونهای اقتضا میکند که نخبگان، بزرگان و دلسوزان در جریان اصولگرایی به این نتیجه برسند که یک نفر از افراد شاغل در مجلس باید در صحنه ریاستجمهوری حضور یابد، آن یک اجماع و اتفاق جمعی و جز استثنائات است».
البته نظامیهای سابق دیگری هم هستند که آمدنشان به کارزار ۱۴۰۰ محتمل است، وقتی محمدعلی پورمختار، نماینده اصولگرای مجلس از ضرورت رویکارآمدن یک رئیسجمهور نظامی سخن گفت: همه صورتها به سوی شهید سردار سلیمانی برگشت، اما شنیدهها حاکی از آن است که سرتیپ حسین دهقان، وزیر دفاع دولت یازدهم، هم عزم خود را جزم کرده تا روزهای قبل از انتخابات ١٤٠٠ لباس نظامی را درآورده و کتوشلوار ریاستجمهوری به تن کند. او در سالهای ٦١ تا ٦٣ فرمانده سپاه سوریه و لبنان و در سالهای ٦٥ تا ٦٩ قائممقام فرمانده نیروی هوایی سپاه و بعد از آن فرمانده نیروی هوایی سپاه بود.
همین طور ادامه بدی نگرانت میشیم عزیز دل
انتخابات؟
ریاست جمهوری؟
۱۴۰۰؟
مگه میشه؟