به گزارش فرارو، سعید ملایی جودوکا ایرانی هنوز در کانون توجه است؛ اگرچه از مهاجرتش از ایران قریب به ۷ ماه میگذرد، ولی هنوز داستان رفتنش برای رسانههای خارجی جذاب است.
در تازهترین واکنش، مجله فرانسوی «اکیپ» که شنبه هر هفته منتشر میشود گزارشی مفصل از سعید ملایی کار کرده که برای دیدنش به آلمان و شهر دوسلدورف رفته تا هم گزارشی اختصاصی داشته باشد و هم اینکه بخشی از کنفرانس خبری سعید را پوشش دهد.
در ابتدای این گزارش به داستان ورود سعید ملایی به هتل دوسلدورف اشاره شده و آمده است: وقتی مینشیند، دست هایش را روی پایش میکشد. نگاهی به گوشی موبایلش میکند و بعد اشارهای به بار رستوران میکند و رو به کسی که سفارشها را میگیرد به آلمانی میگوید یک آبجو بدون الکل، از آن بزرگ هایش لطفا!
به گزارش سرویس ورزشی فرارو، در ادامه این گزارش چند صفحهای اشارهای به دلیل مهاجرت سعید ملایی شده و بخشهایی از حرفهای اولیه اش بعد از خروج از ایران آورده شده است. حرفهایی که بارها در رسانههای داخلی منتشر شده است.
صحبتهای خود سعید ملایی از میانههای گزارش شروع میشود که در زیر به مهمترین قسمتهای آن اشاره شده است.
از زمانی که به آلمان آمده ام هیچ مشکل امنیتی برایم پیش نیامده است. به خاطر این موضوع جا دارد از مسئولان کشور آلمان نهایت تشکر را کنم. راستش را بخواهید دروغ است اگر بگویم نگران وضعیت خانواده و اقوامم درایران نیستم؛ نگرانشان هستم. نمیدانم آنها تحت فشار هستند یا نه. شرایط پیچیده است و تلفنهای ما کنترل میشود... خیلی زیاد با خانواده ام در ایران صحبت نمیکنم و در همان صحبتهای کم و نادر هم اصلا چیزی درباره جزئیاتم از زندگی در اینجا برایشان نمیگویم.
خب این روزها شرایط برای مهیا شدن ایده آل از لحاظ ورزشی برایم دشوار است. زندگی و کارهای روزمره من دچار تغییرات زیادی شده اند. کاغذبازیها و کارهای مربوط به اقامتم شرایط دشوار و پیچیدهای به وجود آوردند. پستی و بلندیهای زیادی تجربه کرده ام. حالا دنبال گرفتن انرژی مثبت هستم. بسیاری از دوستانم تلاش میکنند چنین انرژیای را به من منتقل کنند.
از زمانی که از ایران رفته ام پیامهای زیادی از افراد مختلف داخل ایران گرفته ام؛ پیامهایی که از طرف رسانهها هم مخابره شده و آنها من خائن خطاب کرده اند. به من گفته اند این رفتارم باعث شده کشور در شرایط سختی قرار بگیرد، ولی راستش را بخواهید به این حرفها اعتنایی نمیکنم و اهمیت نمیدهم. ایران به فدراسیون جهانی جودو قول داد به منشور المپیک پایبند باشند، ولی به قولشان عمل نکردند.
من آدم سیاسی نیستم و هرگز چیزی علیه کشورم نگفته ام. تمام چیزهایی که در توکیو گفته ام راست بوده است. من خیلی ساده تصمیم گرفتم آزادنه زندگی کنم تا بتوانم خیلی طبیعی در تورنمنتهای ورزشی کار کنم.
البته من اسم این رو خیانت نمی دوم بلکه یک نوع معامله می دونم و اون هم وطن فروشی است و بس. وطن فروشی صد پله بالاتر از خیانت است.
فقط بگو قیمتت چقدره؟!
این واژه کمترین چیزیه که میشه به این انسان حقیر گفت!
حیف از ایران و ایرانی که تو رو در دامن خودش پرورش داد و به اینجا رسوند!