مهدی محمدی*؛ هزاران سال پیش، انسان موجود بسیار بیاهمیتی در بین تمام موجوات دنیا به شمار میآمد، اما رفته رفته در طول تاریخ، خود را به ارباب این کره خاکی تبدیل کرد و بر طبیعت و سایر جانداران مسلط شد.
انسان توانست حیوانات غولپیکر و عظیمالجثه را مغلوب کرده و نسل آنها را منقرض کند؛ هواپیماها و وسایل حمل و نقل سریعالسیر بسازد؛ به کره ماه سفر کند؛ قلب، کلیه، استخوان و سایر اعضای بدن را پیوند دهد؛ موشکهای قارهپیما با کلاهکهای هستهای بسازد، با سایر انسانها در نقاط مختلف دنیا به صورت تصویری گفتگو کند؛ اجرام عظیم کیهانی میلیاردها سال نوری آنطرفتر را شناسایی کرده و مورد بررسی قرار دهد؛ ژن حیوانات و گیاهان را دستکاری کند و احتمالا در آینده نیز ایدههای تخیلی و خارقالعاده را به واقعیت تبدیل خواهد کرد.
ما اکنون از هر زمان دیگری قدتمندتریم، اما حالا یک ویروس فسقلی بسیار ریز میکروسکوپی، کل جهان را به مخاطره انداخته، تمام مردم دنیا را خانهنشین کرده، هوشمندترین موجود تاریخ را به وحشت انداخته و هر روز صدها انسان را به کام مرگ فرو میبرد. وضعیت فوقالعاده در اکثر کشورهای دنیا از چین و کره جنوبی گرفته تا ایران، ایتالیا، فرانسه، انگلیس، آمریکا و ... برقرار شده است. بسیاری از کسب و کارها، ادارات و اماکن فرهنگی سراسر جهان را به تعطیلی کشانده و ارتباطات مستقیم بین کشورهای دهکدهی جهانی را به حداقل ممکن رسانده است.
اگر به تواناییهای خارقالعادهی انسان توجه کنیم، احتمالا سردرگم خواهیم شد که چرا انسانی که به این درجه از قدرت و توانمندی رسیده، اکنون اینگونه دچار استیصال شده است. آیا انسان آنگونه که تصور میکنیم قدرتمند و پیشرفته نیست؟ یا طبیعت و اکوسیستم میخواهد از جایی که فکرش را نمیکنیم از انسانی که سالها بر طبیعت تسلط داشت انتقام بگیرد؟
پیش از آنکه به توانایی و قدرت انسان مشکوک شوید، تصورکنید که انسان همانند سایر حیوانات از امکانات و وسایل درمانی بیبهره بود؛ در چنین شرایطی این ویروس چه بلایی بر سر نسل بشر میآورد؟ احتمالا به این نتیجه میرسیم که بشر را به آستانهی انقراض میکشاند؛ اما چرا مشابه اینگونه ویروسها در بین حیوانات خسارات اینچنینی به بار نمیآورند؟ آیا شکل زندگی انسان امروزی به گونهای است که موجب گسترش و پیشروی اینگونه ویروسها و این حجم از خسارت شده است؟
به نظر میرسد که حیوانات و طبیعت در طول تاریخ تکامل خود، به طور طبیعی با یکدیگر سازگار شدهاند، اما انسان همواره در جهت تغییر نظام حاکم بر طبیعت و تسلط بر آن گام برداشته است و همین مسئله زمینهی بروز انواع تهدیدات جهانی از جمله مخاطرات زیستمحیطی، تخریب لایهی اوزون، بحران آب، تهدیدات نظامی، گسترش سلاحهای کشتارجمعی و... را فراهم کرده است.
شاید تصور کنیم که ویروس کرونا یک مسئلهی کاملا طبیعی و خارج از ارادهی انسان است، اما گسترش ارتباطات روزانه از طریق پیشرفتهترین ابزارهای حملونقل، تراکم زیاد جمعیت در کلانشهرها و آسمانخراشهای بزرگ و تجارت عظیم کالا و مواد در سراسر دنیا که از یک سو نشان دهندهی نبوغ بشر نسبت به سایر جانداران است؛ باعث شیوع گستردهی این ویروس در بین انسانها شده و آیندهی بشر را به مخاطره انداخته است.
در واقع کرونا بیش از هرچیز به ما میفهماند که سبک زندگی انسان مدرن به گونهای است که سرنوشت بشر را به یکدیگر پیوند زده و آیندهی یک انسان در شرق این کره خاکی میتواند به طور مستقیم با آیندهی انسانی دیگر در غرب آن مرتبط باشد. اتفاقاتی که در چین میافتد میتواند با سرعت بسیار زیاد، ظرف چند روز آینده وارد دورافتادهترین روستاهای آنسوی دنیا شود و هزاران کیلومتر آنطرفتر در کشورهای قارهای دیگر، تاثیرات آن را مشاهده کنیم.
کرونا به ما میآموزد که بروز یک اتفاق در دنیای کنونی میتواند نظم کنونی جهان را مختل کند، کشورها را قرنطینه کند، تجارت دریایی و حملونقل هوایی را دچار رکود کند، قیمت نفت و بازارهای جهانی را با سقوط بیسابقه همراه کند، گردشگری بینالمللی را به شدت تحت تاثیر قرار دهد و هیچ کشوری نمیتواند خود را جدا از این تحولات بداند. اگر در آینده نیز مشابه بحران کرونا در جهان فراگیر شود، به احتمال زیاد تجارت جهانی، ارتباطات بینالمللی و همکاری جهانی کشورها به حداقل ممکن خواهد رسید و از سوی دیگر دولتها بیش از پیش آزادی شهروندانشان را محدود خواهند کرد، اما در دنیای کنونی اینگونه راهکارها در درازمدت امکانناپذیر است.
هیچ کشوری نمیتواند صرفا با جدا کردن خود در مقابل موج کرونا مقاومت نماید. طاعون (۱۳۴۷ تا ۱۳۵۳ م) در شرایطی اروپا را درنوردید که هنوز راهآهن و ماشین بخار اختراع نشده بود؛ آنفولانزای اسپانیایی (۱۹۱۸ م) در شرایطی به یک پاندمی جهانی بدل شد که هواپیمای مسافربری به وجود نیامده بود؛ بنابراین در این شرایط، در کنار محدودیتهای پیشگیرانه میبایست به دور از منافع شخصی و سرمایهدارانه، یک دیدگاه جهانی به بهداشت و درمان و سرنوشت مشترک بشر داشته باشیم و همکاری بینالمللی را در مواجهه با مخاطرات جهانی افزایش دهیم حتی اگر به طور مستقیم با آن مواجه نشده باشیم.
شاید اکنون زمان آن فرا رسیده است که از دوردستها به جایگاه خود در این کره خاکی نگاه کنیم، نقطهای بسیار کوچک در کائنات بیانتها که همهی ما در آن زندگی میکنیم و سرنوشت همهی ما به یکدیگر وابسته است. کرونا محدود به کشورهای فقیر نیست و تبعات آن اکثر مناطق دنیا را درگیر کرده است؛ همانگونه که پدیدههایی مثل سوراخ شدن لایه اوزون، بحران اقتصادی ۲۰۰۸ و داعش کل جهان را درگیر نمود. شاید در آینده فقر و محرومیت نیز ابعاد جهانی پیدا کنند و نیاز به راهکارهایی جهانی داشته باشند.
*کارشناس ارشد رفاه اجتماعی