bato-adv
کد خبر: ۴۳۱۰۶۰

تحلیل عبدی از انتخابات؛ مشاركت و صندوق استيضاح

تحلیل عبدی از انتخابات؛ مشاركت و صندوق استيضاح
ممكن است برخي اصولگرايان به اشتباه تحليل كنند كه علت عدم شركت مردم، ناكارآمدي دولت روحاني است. اين استدلال غلط است، زيرا از يك‌سو مردم در رفتار اصلي خود چندان تمايزي ميان اجزاي حكومت قائل نيستند. به علاوه اگر اين استدلال درست بود بايد انتخابات پرشوري مي‌داشتيم، چون ماشاءالله همه نامزدها درصدد استيضاح او و دولت او هستند!!
تاریخ انتشار: ۱۵:۰۴ - ۰۸ اسفند ۱۳۹۸

عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: براي نوشتن درباره انتخابات دوم اسفند عجله‌اي نيست. فرصت هست. نه‌تنها در تحليل جزييات آن خواهم نوشت، بلكه ممكن است نتيجه‌گيري خاص خودم را به همراه پيشنهادي تقديم كنم. ولي اكنون مي‌خواهم به يك اتفاق جالب در اين انتخابات اشاره كنم. برخورد گروه‌هاي سياسي ايران با رويدادها به گونه‌اي است كه هر كس مي‌تواند نقطه‌اي را پيدا كرده و براي تفسير ماجرا به نفع خود به آن نقطه اتكا كند.

مثل رها كردن تير و سپس دور نقطه اصابت را خط كشيدن به اين معنا كه به هدف خورده است. ولي انتخابات دوم اسفند از يك حيث چنان قاطع بود كه كسي نتوانست آن را ناديده بگيرد و دور آن را به نفع خود خط بكشد. كاهش چشمگير مشاركت به چشم همه آمده و به همين علت است كه برخي نيروهاي منصف اصولگرا تاكيد كردند كه بايد علت اين كاهش شديد را پيدا كرد. روز پنجشنبه كه قضيه كرونا مطرح شد به يكي از دوستانم گفتم كه اين قضيه ممكن است مستمسكي براي اصولگرايان شود كه علت كاهش مشاركت احتمالي را متوجه كرونا كنند و باز هم چشم‌هاي خود را بر واقعيت ببندند. او نيز اين احتمال را تاييد كرد.

ولي اكنون مي‌بينم كه فقط بخش اندكي از اصولگرايان از جمله دست‌اندركاران رسانه رسمي هستند كه دنبال پيدا كردن مقصر كاهش در بيرون از خود هستند! ولي تعدادي ديگر صادقانه خواهان فهم علت و چرايي اين كاهش شده‌اند. حتي يكي از آنان شجاعت بيشتري به خرج داده و احتمالات ريشه‌اي‌تري را نيز در بروز اين اتفاق مطرح كرده است. در هر حال همه در پي آن هستند كه بدانند چرا مردم به ويژه در شهرهاي اصلي كشور تا اين حد اندك، در انتخابات شركت كردند؟ ضمن اينكه كيفيت افراد شركت‌كننده از حيث اثرگذاري اجتماعي و مدني بسيار پايين‌تر از كيفيت گروه‌هايي است كه در انتخابات شركت نكردند.

كافي است نسبت مشاركت در شهر و استاني مثل تهران را با كهگيلويه و بويراحمد مقايسه كنيم كه در استان اخير نرخ مشاركت حدود سه برابر بيشتر از شهر تهران بوده است. اين تفاوت درون هر حوزه انتخابيه و ميان طبقات گوناگون جامعه نيز هست. حال بايد پرسيد كه چگونه مي‌توانيم متوجه شويم كه مردم به چه دليلي در اين انتخابات شركت نكردند؟ بهترين و معتبرترين راه مراجعه به خود مردم است.

براي اين كار بايد به نظرسنجي‌هاي انتخاباتي مراجعه كرد. ابتدا ببينيم كه چه كساني كمتر مشاركت كردند؟ در پنجمين موج نظرسنجي موسسه ايسپا در مورد اين انتخابات كه 14 تا 16 بهمن انجام شد، درصد كساني كه در حوزه انتخابيه تهران (تهران، اسلامشهر، شهر ري و پرديس) گفتند قطعا در انتخابات شركت مي‌كنند 25 درصد است. نتايج نشان مي‌دهد كه مشاركت مردم در واقع نيز تقريبا همين رقم است. ولي هنگامي كه به جزييات نگاه مي‌كنيم، متوجه مي‌شويم كه جوانان 18 تا 29 سال حدود 14 درصد، صاحبان تحصيلات عالي كارشناسي‌ارشد و دكترا نيز حدود 14 درصد، ساكنان مناطق توسعه‌يافته‌تر شهر 11 درصد پاسخ داده‌اند كه قطعا شركت مي‌كنند. در مقابل افراد مسن بالاي 50 سال 35 درصد، افراد زير ديپلم 30 درصد، مناطق كمتر توسعه‌يافته نيز 33 درصدشان گفته‌اند قطعا شركت مي‌كنيم. اين تفاوت‌ها بسيار بزرگ است.

نشان مي‌دهد كه ساختار انتخابات نه‌تنها طبقات پايين را از دست داده، بلكه با سرعت بسيار بيشتري طبقات متوسط و اثرگذار جامعه را نيز از دست داده است. كساني كه گفته‌ بودند در انتخابات شركت نمي‌كنند، به دلايل عدم شركت خود نيز اشاره كرده‌اند. 44 درصدشان به عدم تاثيرگذاري انتخابات در بهبود وضعيت كشور اشاره كرده‌اند. 20 درصد به بي‌اعتمادي به برگزاركنندگان، 12 درصد به نبود نامزد مورد علاقه خود يا رقابتي نبودن انتخابات و 24 درصد بقيه نيز يا پاسخ نداده‌اند يا به شواهد ديگري اشاره كرده‌اند. در حقيقت قضيه روشن است. مي‌توان گفت مشكل و ايراد اصلي براي مردم ديگر ردصلاحيت‌ها هم نيست. نه اينكه اين مساله مهم نيست، بلكه به دليل تكرار تبديل به ناكارآمدي نهاد انتخابات شده است.

ممكن است برخي اصولگرايان به اشتباه تحليل كنند كه علت عدم شركت مردم، ناكارآمدي دولت روحاني است. اين استدلال غلط است، زيرا از يك‌سو مردم در رفتار اصلي خود چندان تمايزي ميان اجزاي حكومت قائل نيستند. به علاوه اگر اين استدلال درست بود بايد انتخابات پرشوري مي‌داشتيم، چون ماشاءالله همه نامزدها درصدد استيضاح او و دولت او هستند!! همان‌طور كه در سال ۹۲ و ۹۶ با انگيزه رد قبلي‌ها به ميدان آمدند، پس چرا كسي پاي صندوق استيضاح نيامد؟! به اين علت كه انتخابات فاقد معناداري واقعي خود شده است. من نمي‌دانم چگونه برخي افراد حاضر مي‌شوند كه انتخاب شدن در اين فرآيند را به يكديگر تبريك بگويند. فراموش نكنيم كه كاهش ۶۰ درصد به ۴۰ درصد تفاوت ۲۰ درصدي نيست، بلكه مثل كاهش ركورد وزنه‌بردار از ۲۰۰ كيلو به ۱۴۰ كيلو است كه به ‌كلي از مسابقات خارج، مي‌شود.

bato-adv
مجله خواندنی ها