رامین امینی زارع؛ این که ویروس کرونا چقدر خطرناک وکشنده است، امری فنی است که باید توسط متخصصان ویروسشناسی وحوزههای مرتبط مورد اظهار نظر قرار گیرد، امادراین نوشته کوتاه قصدم، سخنی صمیمانه باتمام کسانی است که هندسه افکار عمومی متاثر از کنشگری و حضورآنان است، اصحاب رسانه و مجموعه روابط عمومیها؛ بیمناسبت نیست، نخست نگاه کوتاهی به جامعه ارتباطی و نقش آن در تولید و انتشار اخبار در حوزههای اجتماعی واقتصادی داشته داشته باشیم.
اگر نگاه کوتاهی به تاریخ داشته باشیم، این گونه درمییابیم که یکی از اولین افرادی که مفهوم جامعه اطلاعاتی را بسط داد اقتصاددان نامی فریتز ماچلاپ بود. وی در سال ۱۹۳۱ تحقیقات خود را در این زمینه شروع کرد. کار او در سال ۱۹۶۲ با انتشار کتاب «تولید و توزیع دانش در ایالات متحده» به اوج رسید. این کتاب به سرعت به ژاپنی و روسی ترجمه شد و ژاپنیها تأثیر بسیاری از آن پذیرفتند.
مساله فنآوریها و نقش آنها در جوامع معاصر در ادبیات علمی تحت عناوین مختلفی مورد بحث قرار گرفتهاست. ایدههای دانش یا اقتصاد اطلاعات، جامعه پساصنعتی، جامعه پستمدرن، جامعه شبکهای، انقلاب اطلاعات، سرمایهداری اطلاعاتی، سرمایهداری شبکهای و مواردی این چنینی طی دهههای اخیر به تفصیل مورد بررسی واقع شدهاست.
ماچلاپ مفهوم صنعت دانش را در سال ۱۹۶۲ معرفی کرد. او پنج بخش دانش را تفکیک کرد: آموزش، تحقیقات و توسعه، رسانههای جمعی، فناوریهای اطلاعات و خدمات اطلاعاتی. بر اساس این تقسیمبندی او محاسبه کرد که ۲۹٪ تولید ناخالص ملی آمریکا در سال ۱۹۵۹ در صنایع دانشی تولید شدهاست.
پیتر دراکر این بحث را آغاز کرد که گذاری از اقتصاد مبتنی بر کالاهای مادی به اقتصاد مبتنی بر دانش در حال جریان است.
برای دنیل بل تعداد کارمندانی که در بخش تولید و خدمات اطلاعاتی شاغل هستند یک فاکتور برای تشخیص یک جامعه اطلاعاتی است.
ژان فرانسوا لیوتارد گفت که اطلاعات نیروی اصلی تولید در دهههای اخیر شدهاست و دانش به شکل یک کالا درآمدهاست. او افزود که جوامع پساصنعتی دانش را در دسترس عوام قرار میدهند، زیرا اطلاعات و فناوریها در جامعه گسترش مییابد و روایت بزرگ ساختارها و گروههای تمرکزیافته را میشکند. او این شاخصه را ویژگی جامعه پست مدرن میدانست.
ردوان ریچا معتقد بود که جامعه به یک تمدن علمی بر پایه خدمات، آموزش و فعالیتهای خلاقانه در حال تغییر شکل است. این دگردیسی حاصل پیشرفت و نفوذ فناوریهای نوین به ویژه فناوریهای رایانهای است.
در سالهای اخیر مفهموم جامعه شبکهای اهمیت ویژهای در نظریه جامعه اطلاعاتی پیدا کردهاست. منطق شبکهای در کنار اطلاعات، توسعه، انعطافپذیری و یک پارچگی یکی از ستونهای اصلی پارادایم فناوری اطلاعات است. بخشهای مختلف یک جامعه در عصر اطلاعات در بستر شبکه به یکدیگر متصل میشوند. به عبارت دیگر شبکههای همچون شبکه عصبی پیکره جامعه اطلاعاتی میباشند.
انتقاد اصلی که از سوی فرهیختگان بر مفهوم جامعه اطلاعاتی وارد شدهاست این است که این گونه تعاریف این تصور را میتواند در پی داشته باشد که ما کلاً وارد نوع جدیدی از جامعه شدهایم. فرانک وبستر میگوید اگر تنها ما با اطلاعات بیشتری طرف هستیم چرا باید کسی بگوید که جامعهای داریم که تا پیش از این در تاریخ بیسابقه بودهاست.
پس از این مقدمه کوتاه، رسانه ومجموعه روابط عمومیها در جو ملتهب این روزها در پی چرخش شایعات رنگارنگ وگوناگون کرونا، چه کارهایی میتوانند انجام دهند:
۱-آگاهی ومطالعه اخبار موثق ودرست از منابع معتبر ومورد وثوق دارای صلاحیت قانونی وعلمی.
۲-مطالعه شایعات و آگاهی از بازچرخش اطلاعات نادرست، به منظور آگاهی از نقاط ضعف عمومی که موجب نشر آنها در فضای سایبر میشود.
۳-کمک به ایجاد وتحکیم سرمایه اجتماعی، آن چه روشن است این است که سرمایه اجتماعی مخدوش موجب میشود منابع رسمی تولید خبر، مورد تشکیک بوده دارای اعتبارنبوده و.مورد.استناد مردم قرار نگیرند و.این خود بزرگترین مشکل را.در مواقع خاص یا.بحرانی ایجاد میکند.
۴-دریافت اخبار صحیح و دقیق از منابع معتبر و بازنشر آن در برد مخاطبان.
۵-حفظ صداقت وراستگویی (به عنوان مهمترین خط قرمز در روابط عمومی و رسانه).
۶-سرعت در انتشار اخبار صحیح، براساس اصل اولویت در خبر میتواند در بی اثر سازی شایعات موثر باشد.
۷-حضور مستمر در فضای سایبر و دعوت به همنوعدوستی و تاکید بر نقاط مشترک عاطفی و انسانی میتواند در کنترل سرایت بیماری مفید باشد.
درپایان به عنوان کسی که ۱۶ سال در عرصه پهناور روابط عمومی، خدمت کردهام، از همه رسانه ها و خبرنگاران، مدیران، کارشناسان و کارکنان روابط عمومیها دعوت میکنم به طور خلاصه در دومحور به یاری ایران بشتابند، نخست همکاری در آموزش بهداشت و پیشگیری، همچون آموزههای وزیر بهداشت درمان وآموزش پزشکی و دیگری، نشر اخبار درست وموثق و کاهش التهاب در جامعه.