یکی از سه ببر باغ وحش صفادشت تلف شده است، اینبار هم در بیخبری اداره محیط زیست. در خبرها به نقل از منبعی آگاه گفتهاند این حیوان، «ناگهانی» و «به طرزی مشکوک مرده شده است». اکنون در اینستاگرام باغ وحش هم کاربران این سوال را پای عکسی از دو ببر میپرسند: «ببر سوم چه شد؟»
به گزارش شهروند، صفادشت همان مجموعهای است که اردیبهشتماه امسال یکی از سه زرافهای که با تبلیغات بسیار از آفریقا وارد کرده بودند، در آن تلف شد و صاحبان مجموعه تصمیم گرفتند درباره این ماجرا سکوت کنند. ببری که بهتازگی مرده، چند ماه پیش از باغ وحش مشهد خریداری شد و آنجا در نبود فضای کافی، با یک «تایگون» همقفس بود. در خبرها گفته شده مرگ حیوان در شرایطی اتفاق افتاده که قرار بود به باغ وحش بابلسر فروخته شود.
عصر جمعه «باشگاه خبرنگاران جوان»، ماجرا را اینطور خبری کرد: «ببر ۶ ساله مرکز نگهداری حیات وحش صفادشت که در سلامت کامل بود به طرز مشکوکی کشته شد. به گفته مسئولان مرکز نگهداری حیات وحش صفادشت این ببر نارسایی کلیوی داشته، اما پس از بررسی، پزشک معالج متوجه وجود استخوانی در گوارش این ببر شده که همین منجر به مرگ این گونه شده است.»
باز هم محیط زیست بیخبر است. همان مشکل همیشگی؛ آنها توان کافی برای نظارت بر مجموعههای نگهداری از حیات وحش ندارند و مجموعهها هم با اینکه موظفاند، نه خود اظهاری میکنند و نه در مواقع خاص گزارشی از وضع حیواناتشان میدهند. مهرداد کتال محسنی، معاون فنی اداره حفاظت محیط زیست استان تهران به «شهروند» میگوید: «ما هم در خبرها از این موضوع مطلع شدیم. خودشان گزارش ندادهاند.» در ماجرای مرگ آلفا، دلفین برج میلاد هم همینطور شده بود. محسنی میگوید گزارش مرگ ببر را به اداره محیط زیست شهر تهران انعکاس دادهاند تا بررسی کنند و جواب دهند: «در حال بررسی هستیم، هر زمان به نتیجه رسیدیم اطلاعرسانی میکنیم.»
آخرین پست اینستاگرام صفادشت که با وجود انتقاد کارشناسان حیات وحش و فعالان حقوق حیوانات، دست زدن به حیوانات، بغل کردن و غذا دادن به آنها را تبلیغ میکند، فیلمی از دو ببر این مجموعه است. مردم درباره ببر مرده میپرسند و نظراتشان پاک میشود. به نظر میآید اینها اسم ببرهاست: «هیرو»، «مایا» و «تامی». معلوم نیست ببر مرده کدامشان است. فرشاد اربابی، عضو شورای نظارت و داوری شبکه سمنهای محیط زیستی البرز، در اینستاگرامش نوشته: «چطور ممکن است ببری کاملا سالم (طبق گواهی دامپزشک) کشته شود؟»
او میگوید: «من تنها این را میدانم که بین باغ وحش بابلسر و صفادشت بر سر تحویل این ببر یک درگیری در جریان بوده که کار به شکایت میکشد. در گیر و دار شکایت و شکایتکشی میگویند که ببر مشکل کلیوی داشته و تلف شده است. اما دامپزشک آنجا رفته، معاینه کرده و گفتهاند مشکل کلیوی هم نبوده. فقط گفتهاند که شیئی داخل سیستم گوارشش پیدا شده است. آنقدر پشت پرده کار میکنند و صدایش را درنمیآورند که نمیشود متوجه فعالیت باغ وحشها شد. اطلاعات دقیقی نمیدهند. پنهانکاری میکنند و این پنهانکاری باعث میشود کسی از این اتفاقات بویی نبرد.»
در حالی که باغوحش هنوز توضیحی درباره این ماجرا نداده، حرفهای مختلفی درباره این ماجرا گفته میشود. علی کشمیری، فعال حقوق حیوانات اطلاعات بیشتری درباره این ببر میدهد: «خلاف آنچه ادعا میکنند، ببر ٦ ساله نبود، بلکه بیشتر از ١٠سال داشت و مسنترین ببر باغوحش مشهد و نر بود و ظاهرا قدرت باروریاش را هم از دست داده بود. در آن باغوحش با یک تایگون در یک قفس نگهداری میشد و چند ماه قبل از فروش به صفادشت، جدایش کرده بودند و در یک قفس کوچک تنها بود.» بعد از هشدارهای بسیار به باغوحش مشهد، بنا شد این مجموعه فضاهای نگهداری از حیوانات را بزرگتر کند، اما باز هم تعداد حیوانات زیاد بود، انتقال و فروش حیوانات به همین دلیل انجام شد. این فعال حقوق حیوانات مشهد میگوید: «علاوه بر این ببر، یک ماه پیش هم از سه ببر ١٨ ماهه، دو ببر را به باغوحش دزفول فرستادند.»
از نگاه او درحالیکه علت مرگ را نارسایی کلیه اعلام کردهاند، اینکه میگویند حیوان را کشتهاند بعید به نظر میرسد، چون ببر را خودشان خریده بودند: «هر ببر جوان حدود ٢٠٠میلیون تومان خریدوفروش میشود، اما این ببر پیر بود. شب گذشته با باغوحش بابلسر صحبت کردم و میگفتند تصمیمی برای خرید این ببر نداشتهاند.»
باغ وحشها آمار تلفات را اعلام کنند
کشمیری میگوید مرگومیر حیوانات در باغوحشها مختص امروز نیست: «مرگ حیوانات همیشه بوده است. فضای مجازی و قدرت رسانهها به کمک آمدند و امروز توانستهایم این اتفاقات را پررنگ کنیم. در گذشته حیوانات در سکوت تلف میشدند، کسی هم این اخبار را منعکس نمیکرد. باغوحش باراجین قزوین هم تلفات دارد، اما صدای این تلفات را در نمیآورند.»
او و دیگر فعالان حقوق حیوانات، بارها درباره این مطالبه صحبت کردهاند که باید سایتی وجود داشته باشد که آمار تلفات گونهها در آن اعلام شود، هرچند هیچکدام از مراکز زیر نظر سازمان حفاظت محیطزیست نهتنها چنین کاری نکردهاند، بلکه آمار تلفات را همیشه پنهان میکنند: «باید سایتی وجود داشته باشد و به صورت کاملا شفاف آمار تلفات را اعلام کنند تا همه ببینند. این اطلاعات باید ثبت شود و خود مراکز نگهداری هم ملزماند به محض اینکه حیوانی تلف شد، به محیطزیست اطلاع دهند. صفادشت این کار را نکرده، برج میلاد هم در ماجرای مرگ دلفین این کار را نکرده بود. باغهای پرندگان هم همین طورند. سازمان محیطزیست هم نمیخواهد خودش را درگیر این موضوعات کند درحالیکه وظیفه دارد نظارت کند.»
باغ وحش صفادشت یکی از مجموعههایی است که گاهبهگاه با آوردن حیوانات خاص، سعی در جلب مشتری دارد. چندی پیش این باغوحش که ١٥٠ گونه دارد، اعلام کرد بهزودی در ایران کرگدن، یوزپلنگ آفریقایی جگوار نر، اسب آبی، گورخر زبرا، سه زرافه دیگر و اسب آبی وارد میشود. این طور که به نظر میرسد، استقبال مردم به دلیل روشهای خاص دیدار با حیوانات، از این باغ وحش زیاد است.
کشمیری هم این تقلاها را تلاشی برای جلب مشتری میداند: «صاحبان باغوحشها برای اثبات شجاعت و حقانیتشان بهتر است آمار مرگومیر را اعلام کنند. از طرف دیگر نباید فراموش کرد که نوک پیکان اتهام باید به سمت محیطزیست باشد. اینکه آنها از مرگ ببر خبر نداشتهاند، توجیهشان نمیکند که در حاشیهای امن بایستند.» او ماجرای مرگ دلفین را مثال میزند:»
در ماجرای دلفیناریوم برج میلاد هم مقصر اصلی سازمان حفاظت محیطزیست است. مراکز نگهداری از حیوانات، دنبال سودشان هستند؛ بنگاههایی اقتصادی که حیوانات بهعنوان کالا، سرمایه آنها محسوب میشوند و هرکاری برای افزایش سود انجام میدهند. این میان سازمان که انتفاعی از این قضیه نمیبرد باید نظارت کند. محیطزیست ملزم است بهطور قانونی با مقاصد تعریف شده و تعریف نشده (به صورت مرتب و سرزده) به این مراکز سرکشی کند.»
باز هم محیط زیست بیخبر است. همان مشکل همیشگی؛ آنها توان کافی برای نظارت بر مجموعههای نگهداری از حیات وحش ندارند و مجموعهها هم با اینکه موظفاند، نه خود اظهاری میکنند و نه در مواقع خاص گزارشی از وضع حیواناتشان میدهند. مهرداد کتال محسنی، معاون فنی اداره حفاظت محیط زیست استان تهران به «شهروند» میگوید: «ما هم در خبرها از این موضوع مطلع شدیم. خودشان گزارش ندادهاند.»