مهاجرت از کشور و رفتن به کشورهای دیگر فی نفسه امر مشکل دار و مضمومی نیست، اما اینکه افراد به چه دلیل و با چه قصد و نیتی کشور را ترک کنند گاهی ابهاماتی را ایجاد میکند یکی از مسائلی که از گذشته تاکنون محل بحث بوده است، مهاجرت اهالی هنر است.
محمدعلی رامین، معاون مطبوعاتی دولت دهم و پدر یاسین رامین (شوهر مهناز افشار که شایعه جداییشان فراگیر شده است) درباره سرنوشت مهاجران از کشور، گفتوگویی مفصل با فارس کرده است که خلاصه آن را میخوانید:
- وقتی افرادی، فارغ از درگیریهای فرساینده رسانهای در داخل، با انبوهی از مشکلات شخصی و خانوادگی و اجتماعی در غربت مواجه بشوند، غالباً روحیات و حساسیتهایشان تغییر خواهد کرد و نگاهشان به کشورشان از راه دور، نگاهی کاملاً دگرگون و متفاوت خواهد بود.
- تعداد خیلی کمی از مهاجران، خودشان را در اختیار دول متخاصم قرار میدهند و اکثریت قریب به اتفاق آنها مشغول زندگی شخصی خود میشوند و در انزوای اجتماعی، روزگار میگذرانند و البته تا پیش از این، اکثر آنها یا در فرهنگ جوامع غربی غرق شدهاند و یا با آن سازگاری نشان میدهند.
- در شرایط کنونی وقتی کسانی با تلخکامی و دلخوری از رفتار برخی رسانهها یا مدیران و مسئولان، قهر میکنند، طبیعتاً مورد استقبال دشمنان ایران قرار گرفته و چند صباحی مورد بهرهبرداری قرار میگیرند و با دشمنان مملکت خودشان به یک نوع تفاهم و منافع متقابل میرسند. یک طرف بهخاطر نیاز مالی یا رفاه بیشتر یا شهرت و اعتبار رسانهای، پول و اقامت و رسانه و کار میخواهد، طرف دیگر هم، همینها را در اختیارش میگذارد تا در راستای اغراض سیاسی و مالی خودش، علیه منافع ملی ما نقشآفرین باشد.
- این همکاری، معمولا تحمیلی و موقتی است، زیرا این افراد با روحیه شکنندهای که دارند، در کشور خودشان هم سیاسی نبودند و هرگاه تحت تأثیر سیاسیون غربزده عمل کردند، آسیب دیدند؛ پس بهطور طبیعی، بعد از مدتی نسبت به توقعات فزاینده کارفرمایان خود عکسالعمل نشان خواهند داد؛ هرچند در ابتدای هجرت، بتوانند علائق و دلبستگیهای خانوادگی، خویشاوندی، قومی و ملی خود را سرکوب کنند، اما این ماه عسلها دیر یا زود، در ذهن و ضمیر آنها تمام میشود.
- فعلا یکی از سیاستهای روشن کارفرمایان آنها این است که ابتدا سعی کنند تا اغلب این چهرهها را بهطور جمعی در مجامع و رسانهها نشان بدهند تا کثرت این نیروها را به رخ مخاطب بکشند؛ همین ارتباط کاری سلبریتیها باهم، یک نوع همبستگی را میان آنها شکل میدهد که برای کارفرمایان بعداً از چند جهت خطرآفرین خواهد بود. هنگامی که بهرهبرداری از این چهرهها برای مخاطبان، تکراری و کم اثر شد و از طرف دیگر، آنها پلهای پشت سرشان را خراب شده دیدند، رفتار کارفرمایان با آنها تغییر میکند و غرورشان ورشکسته میشود.
- گاهی هم کارفرمایان با یک معامله سیاسی در سطوح بالا یا تغییرات سیاسی-اقتصادی، کارگزاران و خدمتکاران خود را ناگهانی حذف میکنند یا آنها را به آرشیو میسپارند؛ در این گونه شرایط.
تجربههای سیاه و سنگین، اندک اندک سلبریتیها را بسیار آزار خواهد داد؛ وقتی طعنهها و توهینها و تحقیرها و سوءاستفادهها، در خلوتکدهها و پشت صحنهها، غیرقابل تحمل شد، احساس تنهایی و غربت و خسران و پشیمانی، رنجهای شدیدی را فراروی آنها قرار خواهد داد؛ در چنین شرایطی، البته بر اساس ظرفیت روحی و روانی آنها، هرکدام عکسالعملهای مختلفی خواهند داشت. آنگاه در مواردی، انواع سرخوردگیها و بیماریها و مرگهای مبهم به سراغ بعضی از آنها خواهد آمد.
- مهاجرت دلبستگان به غرب، ممکن است ابتدا تلخ و سنگین باشد، اما لاجرم باعث پالایش فضای کار برای دلبستگان به ایران میشود و مسئولان امور، نسبت به فداییان ایران و عاشقان انقلاب اسلامی که هرگز منافع ملی را فدای منافع شخصی نکرده و نمیکنند، قدرشناسی شایستهای خواهند داشت.
- از طرف دیگر، با رفتن سلبریتیهای محبوب جامعه به خارج، میدان برای شکوفایی جوانان مستعد ما در همان عرصهها فراهم میشود و شخصیتهای تازه نفسی ظاهر خواهند شد که چه بسا بازار سلبریتیهای مهاجر را به کلی کساد کنند.