bato-adv
کد خبر: ۴۱۶۰۳۹

پایان سرقت‌های دختر و پسر عاشق

پایان سرقت‌های دختر و پسر عاشق
دختر: من هم برای اینکه به او نزدیک شوم تا شاید بتوانم به او کمک کنم و زندگی بهتری داشته باشیم، با او همراه شدم. خانواده من مخالفت کردند و ما در شهر قدس یک خانه اجاره کردیم و بعد از مدتی من هم شروع به مصرف شیشه کردم، بعد از آن بود که وقتی در مدرسه فهمیدند من شیشه مصرف می‌کنم اخراجم کردند. آن‌موقع بود که در تأمین هزینه‌ها ناتوان شدیم و به‌خاطر تأمین هزینه موادمان سرقت ضبط و باتری را شروع کردیم. ماشین‌ها را که می‌دزدیدیم یکی، دو روز در آن‌ها زندگی می‌کردیم و بعد ماشین را با سرقت ضبط و باندش رها می‌کردیم و به‌جای ضبط و باند و باتری مواد می‌گرفتیم.
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۶ - ۰۴ آبان ۱۳۹۸

دختر و پسر جوانی که به‌خاطر مخالفت خانواده‌ها زندگی مخفیانه تشکیل داده بودند، در نهایت به دلیل اعتیاد دست به سرقت‌های سریالی زدند و دستگیر شدند. ماجرای آشنایی این دختر و پسر که ۱۲ سال اختلاف سنی دارند به یک‌سال‌ونیم پیش برمی‌گردد.

به گزارش شرق، آن‌ها پس از دستگیری دلیل سرقت‌های سریالی خود را مخالفت خانواده دختر با ازدواج آن‌ها اعلام کردند و درحال‌حاضر پرونده آن‌ها به دستور میثم حسین‌پور که دادیار دوم دادسرای ویژه سرقت تهران است، در پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران در حال رسیدگی است.

این دختر و پسر حدود یک ماه پیش، زمانی که گروهی از مأموران پلیس تهران در حال گشت‌زنی بودند مورد ظن قرار گرفتند و پس از استعلام خودروی پرایدی که سوار آن بودند مشخص شد خودرو سرقتی است، بنابراین هر دو دستگیر شدند. این دو در مورد داستان زندگی خود گفتند: دختر جوان متولد ۶۱ است و پسر متولد ۷۳ و حدود یک‌و‌نیم سال پیش در یکی از پارک‌های تهران در منطقه غرب تهران با هم آشنا شده‌اند. پس از آنکه رابطه آن‌ها صمیمی‌تر شد، آن‌ها که ۱۲ سال اختلاف سنی داشتند تصمیم به ازدواج با یکدیگر گرفتند، اما خانواده دختر جوان پس از آنکه پسر به خواستگاری رفت، به دلیل اختلاف سنی ۱۲ ساله و سابقه‌داربودن پسر جوان با ازدواج آن‌ها مخالفت کردند، باوجوداین آن‌ها به رابطه مخفیانه خود ادامه دادند و حتی تصمیم گرفتند زیر یک سقف زندگی کنند.

دختر در این مورد گفت: من لیسانس دارم و معلم بودم، با کامران در پارک آشنا شدم، وضع خانوادگی ما خوب بود،، اما خانواده‌ام با ازدواج ما مخالفت کردند. کامران مدتی قبل از آشنایی با من پس از دو سال که به‌خاطر سرقت در زندان بود، آزاد شده و قول داده بود که خلاف را کنار بگذارد، اما این کار را نکرد و من هم برای اینکه به او نزدیک شوم تا شاید بتوانم به او کمک کنم و زندگی بهتری داشته باشیم، با او همراه شدم. خانواده من مخالفت کردند و ما در شهر قدس یک خانه اجاره کردیم و بعد از مدتی من هم شروع به مصرف شیشه کردم، بعد از آن بود که وقتی در مدرسه فهمیدند من شیشه مصرف می‌کنم اخراجم کردند. آن‌موقع بود که در تأمین هزینه‌ها ناتوان شدیم و به‌خاطر تأمین هزینه موادمان سرقت ضبط و باتری را شروع کردیم. ماشین‌ها را که می‌دزدیدیم یکی، دو روز در آن‌ها زندگی می‌کردیم و بعد ماشین را با سرقت ضبط و باندش رها می‌کردیم و به‌جای ضبط و باند و باتری مواد می‌گرفتیم.

این دختر در پایان گفت: ما عاشق هم بودیم، به همین خاطر من هم مصرف مواد را شروع کردم.

در بخش دیگری از تحقیقات مشخص شد این زوج جوان در مواردی که مدارک شناسایی را در خودرو‌ها پیدا می‌کردند با آن‌ها سیم کارت می‌خریدند یا هر مدرک شناسایی را به قیمت ۱۵۰ هزار تومان می‌فروختند تا مواد تهیه کنند. آن‌ها در اعترافات خود نیز گفتند به طور معمول روزی دو خودرو سرقت می‌کردند و پس از چند روز خودرو را که در محدوده ستارخان، صادقیه و مرزداران سرقت کرده بودند در خیابان رها می‌کرده‌اند.

bato-adv
مجله خواندنی ها