انتخاب متن هاو شعرهای عاشقانه از میان بهترین آثار نویسندگان و شاعران ایران و جهان انجام شده است. مفهوم عشق از زبان شاعران و نویسندگان متفاوت است و با خواندن این آثار به تفاوت در نگرشها پی خواهیم برد.
*****************************
به من مى گفت:
چشم هاى تو مرا به این روز انداخت.
این نگاهِ تو کارِ مرا به اینجا کشانده.
تاب و تحمل نگاه هاى تو را نداشتم.
نمى دیدى که چشم بر زمین مى دوختم؟
به او گفتم:
در چشم هاى من دقیقتر نگاه کن!
جز تو هیچ چیزى در آن نیست...
«بزرگ علوى»
«از رمان چشم هایش»
*******************************
پیش از آن، همه چیز داشتم به جز تو. آنچه مرا از زندگی مایوس کرده بود همین بود که نمیتوانستم قلبی به صفا و صداقت تو پیدا کنم که زندگی مرا توجیه کند؛ که دلیلی برای زندگی کردن و زنده بودن من باشد... حالا من از زندگی چه دارم؟ به جز تو هیچ!
«از نامههای احمد شاملو به آیدا»" کتاب مثل خون در رگهای من"*******************************
اگر فرصتی پیش بیاید – که البته باید بیاید – و باز هم شبی مثل آن شبهای عطر آگین رودبارک که سرشار است از موسیقی ابدی و پر خروش سرداب رود، در جادههای خلوت خاکی قدم بزنیم، دست در دست هم، دوش به دوش هم، باز هم به تو خواهم گفت: گوش کن گوش کن بانوی من! در آن ارتفاع، کسی هست که ما را صدا میزند...
و تو میگویی: این فقط موسیقی نامیرای افلاک است...
ما هرگز کهنه نخواهیم شد.
«نادر ابراهیمی»
"چهل نامه کوتاه به همسرم"
*******************************
زن ها، گاهی اوقات حرفی نمیزنند، چون به نظرشان لازم نیست که چیزی گفته شود! تنها با نگاهشان حرف میزنند… به اندازه یک دنیا با نگاهشان حرف میزنند. اگر زنی برایتان اهمیت دارد، از چشمانش به سادگی نگذرید! به هیچ وجه...
«سیمون دوبوار»
«کتاب سوءتفاهم در مسکو»
********************************
- چرا رنجم میدهی؟
- چون دوستت دارم.
آنگاه او خشمگین میشد.
- نه، دوستم نداری. وقتی کسی را دوست داریم، خوشیش را میخواهیم نه رنجش را!
- وقتی کسی را دوست داریم، تنها یک چیز را میخواهیم: عشق را، حتی به قیمت رنج
- پس، تو به عمد مرا رنج میدهی؟
- بله، برای این که از عشقت مطمئن بشوم
«ایتالو کالوینو»"بارون درخت نشین" ********************************
فقط تاریکی میداند
ماه چقدر روشن است
فقط خاک میداند
دستهای آب
چقدر مهربان!
معنی دقیق نان را
فقط آدم گرسنه میداند
فقط من میدانم
تو چقدر زیبایی!
«رسول یونان»*******************************
گفتی دوستت دارم
و من به خیابان رفتم!
فضای اتاق برای پرواز کافی نبود.
«گروس عبدالملکیان»*******************************
دستم را زیر سرم میگذارم
و به خواب میروم
من و دستم هر شب خواب تو را میبینیم
عزیزم
ما حتما عاشق همیم
که این همه از هم دوریم.
«غلامرضا بروسان»*******************************
بر ما رقم خطا پرستی همه هست
بدنامی و عشق و شور و مستی همه هست
ای دوست چو از میانه مقصود توئی
جای گله نیست، چون تو هستی همه هست
« اثیر اخسیکتی »
*******************************
چیزی بگو
مثل بهار
مثلا شکوفه کن
و یا ببار
مانند رحمتی بر درونم
یا رنگین کمان باش و
روحم را در آغوش بگیر
چیزی بگو
فراتر از حرف باشد
جانم را لمس کند
چیزی بگو
مثلا "کنارت هستم"
«تورگوت اویار»
"ترجمه: مجتبی نهانی"
*******************************
آغوش ات
تنها سرزمین من شد.
نگران نباش
جیبم را از بوسه هایت پر کرده ام
دیگر برایم فرقی نمیکند
جهنم
بهشت
یا میدان جنگ!
«سابیر هاکا»
*******************************
من اهل دوست داشتنم
تو اهل کجایی؟
«مهدی اخوان ثالث»*******************************
بوسیدمش
دیگر هراس نداشتم
جهان پایان یابد
من از جهان سهمم را گرفته بودم.
"احمدرضا احمدی"*******************************
درخت پشت پنجره دوستت دارد
دارد دستهایش را تکان میدهد
دارد میرقصد
تو نیز برخیز
برگهای سبزت را تکان بده
میوههای شیرینت را فرو بریز
برقص... برقص
تا دنیا از تو یاد بگیرد
زیبا باشد.
«شهاب مقربین»*******************************
در نور شمع
زن تری.
در آفتاب صبح که چشم باز میکنی
فرشته تر.
و من بین این دو زیبایی ِ با شکوه
عاشقانه آونگ شده ام...!
«عباس معروفی»*******************************