فرارو- مایکل روبین* در مجله نشنال اینترست نوشت: رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه بار دیگر تهدید میکند که قصد دارد به شمال شرق سوریه حمله کند. اواخر یکشنبه شب (۱۴ مهرماه)، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به عملیات نظامی ترکیه در خاک سوریه چراغ سبز نشان داد. اگرچه پیش از این، اردوغان بارها و بارها تهدید به حمله نظامی به شمال سوریه و اعزام نیرو به خاک این کشور کرده بود، با این حال اینطور به نظر میرسد که وی این دفعه، جدی و مصمم است. در حال حاضر: اقتصاد ترکیه نوسانهای زیادی را تجربه میکند و اخیرا پس از پیروزی حزب مخالف اردوغان در استانبول (آن هم برای ۲ مرتبه)، پرستیژ و شخصیت رئیس جمهور ترکیه تا حدی خدشه دار شده است. از این رو، وی ناامیدانه به دنبال پرت کردن حواسِ افکار عمومی است.
به گزارش فرارو، اردوغان از تهدید تروریستی بر علیه ترکیه صحبت میکند که منبع آن شمال سوریه است، با این حال، وی هنوز این موضوع را ثابت نکرده که اساسا یک چنین تهدیدی وجود خارجی دارد. درست بر عکس این استدلال، کردهای سوریه از جمله نیروهای بومی بوده اند که قویا بر علیه داعش و دیگر گروههای افراط گرا در خاک سوریه جنگیده اند. در جبهه مقابل، شواهد زیادی وجود دارند که حاکی از سودبری و همکاری هایِ گسترده ترکیه با گروههای مرتبط با القاعده و همچنین داعش در خاک سوریه است.
مناطق تحت کنترل کردها در سوریه، از جمله مناطق امن در خاک این کشور هستند که مدارای سیاسی نیز در آنها حاکم است. تمایل اردوغان به فتح این مناطق، کمترین ارتباط را به مساله مبارزه با تروریسم دارد و بیشتر، حکایت از گرایش ترکیه به گسترش مرزهایش، ریشه کن کردن هرگونه تشکیلات کردی که تابع اوامر آنکار نباشد و همچنین تسلط بر چاههای نفت این مناطق دارد. بیش از ۴۵ سال قبل، ترکیه حدودا یک سوم از خاک قبرس را تصرف کرد و اکنون به دنبال بهره برداری از منابع طبیعی آن است. آنکارا از نظر قومی، منطقه عفرین سوریه را پاکسازی کرده است و دفاتر پستی ترکیه را در منطقه "جرابلس" سوریه بازگشایی کرده است. در واقع، ترکیه با این مناطق به گونهای رفتار میکند که انگار جزئی از خاک این کشور هستند. در منطقه "بعشیقه" عراق و همچنین سایر مناطق، ترکیه پاسگاههای مرزی در خاک این کشور را تصرف کرده و حاضر نیست از این مناطق خارج شود. رجب طیب اردوغان ادعاهای ارضی را بر علیه یونان و بلغارستان مطرح میکند و نقشههای جغرافیایی ترک، بخشهای عظیمی از قلمرو کشورهای همسایه ترکیه را جز خاک این کشور به حساب میآوردند.
اردوغان فکر میکند پیروزی و تسخیرِ خاک سوریه، آسان خواهد بود. ترامپ تمایل کمی به راه انداختن جنگ در خاورمیانه دارد و شبیه سلفِ خود باراک اوباما، تمایل دارد تا تضمینهای اردوغان و توصیههای مشاوران و همکارانش را باور کند. مقامهای ارشد دولت ترامپ به صورت خصوصی میگویند: منطق و استدلالی که نماینده ویژه آمریکا در موضوع سوریه جیمز جفری بر اساس آن کار میکند مبتنی بر این است که: با در نظر گرفتن اجتناب ناپذیر بودنِ عقب نشینی نیروهای آمریکایی از خاک سوریه، هر قول و تعهدی که آمریکا بتواند از ترکیه بگیرد در واقع کسب امتیاز در برابر اعطایِ هیچ چیز به این کشور است. با این حال، حتی اگر جیمز جفری نتواند به ترکیه پوشش دیپلماتیک دهد، وی در رابطه با این گزاره که احتمالا نیروهای آمریکایی در مواجهه با یورش نیروهای ترکیه به خاک سوریه نابود میشوند، درست فکر میکند.
اردوغان فردی جسور است، اما امکان دارد در تله بیفتد. شاید پهپادهای ترکیه به این کشور در مناطق کوهستانی و روستایی سوریه از لحاظ کیفی برتری نظامی دهند اما، به نحو قابل توجهی استفاده از آنها در شهرهای شمالی سوریه (اگر محدودسازیِ آسیبها و خسارات ناخواسته مد نظر باشد)، غیرکاربردی خواهد بود. کردها تجربیات زیادی در زمینه جنگ بر روی زمین دارند. ضمنا، تصفیههای سیاسی که اخیرا در ارتش ترکیه صورت گرفته، آن را تبدیل به پوستهای از شکلِ پیشین آن کرده است (موجب تضعیف ارتش ترکیه شده است). بر اساس توافق صلحی که پیش از این به امضا رسیده، شورشیان کرد به صورت داوطلبانه و به درخواست ترکیه وارد سوریه میشوند حال آنکه خودِ کردهایِ سوریه جایی را برای رفتن ندارند. جنجالهای زیادی در این رابطه وجود دارد که حدودا یک قرن قبل، نیروهای ترک، ارمنیها را به داخل بیابان بردند تا در همانجا بمیرند. کردها نمیخواهند این سناریو در قبال آنها نیز به اجرا درآید. حمله ترکیه به شمال سوریه و پاکسازی قومیتی آنها در این منطقه (هدف اعلام شده ترکیه این است که حدودا ۲ میلیون عرب در این منطقه ساکن شوند)، جرقه ایجاد شورش در شمال سوریه و کل خاک ترکیه را خواهد زد.
حتی اگر ارتش ترکیه بتواند در ابتدا دستاوردهایی را هم کسب کند، بزرگترین اشتباه اردوغان این خواهد بود که فکر کند نبرد میان ترکیه و کردهای سوری تنها به همانها (تصرف خاک شمال سوریه توسط ترکیه) محدود خواهد ماند. ترکیه در نبردهای نیابتی در نوار غزه، لیبی، و جنگ سیاسی بر علیه عربستان سعودی، حضوری فعال داشته است. اردوغان شاید بتواند در "واشنگتن پست" از آزادی مطبوعات دفاع کند با این حال در واقعیت، او بزرگترین دشمن آن است. در حالیکه قتل جمال خاشقچی توسط عربستان سعودی اقدامی کاملا بی شرمانه بود، اردوغان صرفا از این موضوع به عنوان ابزاری جهت سلب مشروعیت از عربستان سعودی در راستای تحقق هدف خویش که همانا کسب موقعیتی پیشتازانه در رهبری جهان اسلام میباشد استفاده کرده است. وی همچنین به دنبال سهم خواهی جهت بین المللی شدن اداره مکه و مدینه در چهارچوب سازمان همکاریهای اسلامی (خارج کردن آنها از کنترل کامل عربستان) بوده است.
در آخرین سفری که به شمال شرق سوریه داشتم، از حضور مقامهای دفاعی و اطلاعاتی عربستانی در آنجا بسیار تعجب کردم. اگر ترکیه به سوریه حمله کند، جنگ نیابتی در اقصی نقاط منطقه گسترش مییابد. کاملا منطقی است که حدس بزنیم در صورت حمله ترکیه به شمال سوریه، مقامهای عربستانی کمکهای تسلیحاتی و اطلاعاتی به کردهای سوریه خواهند کرد تا خون سربازان ترک را (اگر نخواهند در داخل ترکیه ایجاد ناامنی کنند) در سوریه به زمین بریزند و این کشور را زمین گیر کنند. همانطور که اردوغان و نهادهای اطلاعاتیِ نیابتی این کشور نظیر شرکت پیمانکاری خصوصی موسوم به "سادات"، از حماس حمایت کرده اند، مقامهای رژیم صهیونیستی نیز ممکن است در حمایت نظامی و اطلاعاتی از کردهای سوری فعال شوند. به نحو مشابهی، یونان و بشار اسد نیز احتمالا به دلایل خاص خود به کردهای سوریه کمک خواهند کرد. کردهای سوری، هم از جانب دولت سوریه و هم دولت ترکیه همواره تحت فشار بوده اند. با این حال، آنها بارها گفته اند که اگر قرار باشد از میان این دو، یکی را انتخاب کنند، انتخاب آنها دولت سوریه به ریاست بشار اسد خواهد بود.
نیروهای ترکیه احتمالا با غرور و تکبر وارد خاک سوریه میشوند. درست همانگونه که ارتش سرخ شوروی به افغانستان حمله کرد و یا ایالات متحده آمریکا وارد خاک ویتنام شد. ترکیه باید بداند که هم مسکو و هم واشنگتن، به واسطه تجربیات خود در افغانستان و ویتنام به خوبی یاد گرفتند که ورود به جنگ به مراتب، آسانتر از خارج شدن از آن است.
احتمالا اردوغان فکر میکند حمله به کردها و مصادره کردن نفت آن ها، یک پیروزی تمام عیار برای ترکیه است. با این حال، وی سخت در اشتباه است: او در حال مهیا کردن شرایط برای یک جنگ فرسایشی است که ترکیه از پسِ آن برنمی آید و امکان دارد در نهایت، بازنده آن باشد.
*مایکل روبین، محقق و نویسنده در اندیشکده انیسیتو امریکن اینترپرایز است.