روزنامه اعتماد نوشت: هفته دوم شهریور محمد خنیفر که خودش را به جلسه دیدار با نماینده ولیفقیه استان خوزستان رسانده بود، گفت: «همین حالا از مزرعه آمدهام.» و بعد عکس و ویدئوی بوسه حجتالاسلام والمسلمین سید محمدنبی موسویفرد بر دستان او تبدیل به تیتر رسانهها شد.
اسم محمد خنیفر اواخر شهریور دوباره در خبرها درج شد؛ اینبار به دلیل سردرآوردن از فهرست اخراجیهای شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه. هشتم مهرماه کریم یاوری، نماینده تامالاختیار وزیر و مدیرکل حمایت از مشاغل و بیمه بیکاری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی هم جلسه دیگری با کارگران تشکیل داد و گفت: «ما موظفیم به دغدغههای شما گوش دهیم و رسیدگی کنیم.»
او خاطرنشان کرد: «مدعی هستیم که خدمتگزار و کارگر شما هستیم. هرگونه انتقاد، اعتراض و خواستهای دارید با مراجعه به مراجع ذیصلاح قانونی، مساله را مطرح، پیگیری و حلوفصل کنید.»
یک هفته بعد نامه کارگران نوشته شده بود، جمعی از آنها سوار ماشینهایشان شدند و به اعتبار حمایت نماینده ولیفقیه و نماینده وزارت کار حرکت کردند به سمت تهران برای دیدار با نمایندگان کمیسیون اجتماعی مجلس؛ سفری که در عوارضی خرمآباد و دستگیری محمد خنیفر و دو نفر دیگر از همسفران به پایان رسید.
«نامه که نوشته شد به همه گفتیم خود نماینده وزیر گفته از طریق قانونی پیگیری کنید، نترسید! امضا کنید.»
یکی از کارگران هفتتپه ماجرای آن نامه و وضعیت منجر به بازداشت همکارانش را برای «اعتماد» روایت میکند. نامهای که نوشتند و امضا کردند و دارند به هر مقام و مسوولی که دستشان میرسد میفرستند یک نامه ۱۶بندی است و در آن مطالبات کارگران آمده است از «عدم توجه به مطالبات صنفی کارگران منجمله عدم واریز به موقع حق بیمه کارگری» و «عدم تهیه لوازم ایمنی کار برای کارگران در تمام بخشها» گرفته تا مسائل کلانتری مانند «واگذاری فسادآلود و غیرقانونی شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه» و البته ماجرای اخراج ۲۰ نفر از کارگران. نامه خطاب به بزرگان کشور نوشته شده است و حالا در حال ارسال آن به ریاستجمهوری، قوه قضاییه، فراکسیونهای امنیت ملی، کارگری و اجتماعی مجلس و چندین نهاد و شورا و سازمان دیگر هستند. اما حالا اوضاع از زمان تنظیم و امضای آن نامه هم آشفتهتر شده است: «زمانی که نماینده ولی فقیه به شرکت آمد گفت: هیچ آسیبی به شما نمیرسد، هرچه دلتان میخواهد بگویید. گفتیم نکند شمشیر بیاید روی گردن کارگر، ایشان گفتند من دستم را جلوی این شمشیر میگیرم. بعد از رفتن ایشان، اما مشکلاتی پیش آمد» اول اخراجها و حالا بازداشتیها.
قرار بود راهی تهران شوند. خبر عزیمت را روی «سکو» اعلام کردند. سکوی محوطه کارخانه حالا تبدیل به محل تجمعهای اعتراضی کارگران شده است: «آقای بهمنی روی سکو اعلام کرد که داریم میرویم تهران. تلفنها از همان موقع شروع شد و به برخی دوستان گفتند نروید، چون احضاریه دارید. بچهها هم گفتند اگر برویم که ما را میگیرند و نمیگذارند برویم تهران. برای همین بالاخره راه افتادند، از شوش خارج شدند، از اندیمشک رد شدند و وقتی رسیدند به پلیسراه خرمآباد پلس راهنمایی و رانندگی جلویشان را گرفت؛ گویا شماره پلاک ماشینی که خنیفر در آن بود را داشتند و آن دو ماشین دیگر را هم که همراه بودند نگه داشتند تا پلیس امنیت شوش رسید.»
حکم بازداشت سه نفر همراهشان بوده از جمله یوسف بهمنی که روی سکو خبر عزیمت تهران را اعلام کرده بود. باقی کارگران هم البته همان مسیر را برگشتند.
تنش به خانوادهها رسید
حالا عوارض جانبی همه این داد زدنها و به جایی نرسیدنها دارد خودش را در خانوادهها هم نشان میدهد. دعوا و بحث و جدلها میان اعضای خانوادهها هم دارد بالا میگیرد: «میگویند نمیخواهیم بروید هی حرف بزنید و دنبال حقتان بگردید، شما حقتان را نگیرید لطفا! میگویند آبروی ما را بردهاید، ما در ادارههای دولتی کار میکنیم برایمان مشکل پیش میآید. اینجا، چون عشیرهای هستیم این مسائل مهم است، باید آرام برویم و آرام بیاییم که گربه شاخمان نزند.»
دعواهای با شرکت یک سو و حالا جدلهای خانوادگی هم از سوی دیگر باعث شده تا فکر کند که انگار چتری روی هفتتپه نشسته و آنها زیر سایهاش از دید پنهان ماندهاند: «انگار هیچکس نمیتواند به ما کمک کند. به کی باید گفت؟ ما مهمان مجلسیها بودیم، الان باید همه نمایندگان مجلس اعتراض کنند.
حوزه انتخابیه شوش یک نماینده دارد؛ سیدراضی نوری. واکنش تنها نماینده شوش به بازداشت کارگران کوتاه و مختصر است، او میگوید: «من در مورد این بازداشتها با آقای دادستان صحبت کردم. آقای دادستان فرمایش کردند که آن سه نفری که میخواستند تهران بروند از قبل برایشان احضاریه فرستاده بودیم و باید حاضر میشدند. وقتی آنها را بردند بقیه هم برگشتند یعنی این موضوع ارتباطی با سفر آنها به تهران و مجلس ندارد، آنها از قبل به خاطر قضایایی که در هفتتپه بود احضار شده بودند.»
آیا مسائل کارگران هفتتپه در حیطه رسیدگیهای نماینده شهرشان قرار میگیرد یا خیر؟ نوری پاسخ میدهد: «در مسائلی که صنفی و مطالبات بحق کارگران است وظیفه استاندار، فرماندار، مجموعههای اداره کار شهرستان است که این مسائل را پیگیری کند و شورای کاری که آنجا تشکیل شده است. ما البته وظیفهمان این است که دنبال کنیم، اما برای مسائل قضایی و غیرمرتبط با موضوعات صنفی بالاخره براساس قوانین مجموعههای دادگستری و قضایی رفتار میشود.»
بر خلاف نماینده شوش در دو روز گذشته برخی نمایندگان مجلس هم صدای اعتراضشان بلند شد که چرا مانع از رسیدن کارگران به خانه ملت شدهاند.
روز گذشته در گفتوگویی که اعتماد با علی ساری، نایبرییس کمیسیون اجتماعی مجلس منتشر کرد به نقل از او آمده بود: «بنابر شیوه عجیب و غریبی که متاسفانه در حال باب شدن است، شهروندان را در میانه راه بازداشت کرده و میگویند شما حق رفتن به خانه خود را ندارید؛ مجلس، خانه ملت است. اما این جدیدترین شیوه ممانعت از مراجعه شهروندان به «خانه ملت» است که حقیقتا شیوه عجیب و غیرقابل قبولی است. کسانی که مانع از حضور این کارگران در مجلس شدند باید بدانند که اقدامشان به هیچ عنوان قانونی نبوده است چراکه این عزیزان حق داشتند طبق اصل ۲۶ قانون اساسی از مسیر قانونی احقاق حق کنند.»
علیرضا محجوب، رییس فراکسیون کارگری مجلس هم ماجرای بازداشت مهمانان مجلس را در قالب تذکر شفاهی در صحن علنی مجلس بازگو کرد و سهیلا جلودارزاده، عضو کمیسیون اجتماعی هم در این مورد به ایلنا گفته بود: «اگر کمیسیون اجتماعی مجلس که محل رسیدگی به مسائل و دغدغههای کارگری است نتواند با موکلان خود ارتباط بگیرد و حرفهایشان را بشنود، چگونه میتواند به ملت پاسخگو باشد؟»
پس از ماجرای سفر ناتمام کارگران هفتتپه به تهران صدای اعتراض یک نفر دیگر هم به رسانهها رسید؛ نماینده ولی فقیه در استان خوزستان و امام جمعه اهواز.
حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدنبی موسویفرد روز دوشنبه به ایرنا در مورد دیدارش با کارگران و قولی که به آنها داده بود، گفت: «این دیدار در حالی انجام شد که از کارگران خواسته بودم تا مطالبات خود را شفاف و بدون واسطه بیان کنند. در آن نشست از کارگران خواستم که بدون ترس از چیزی به بیان مطالبات خود بپردازند. حتی تاکید کردم که اگر فردی بخواهد برای آنها به خاطر بیان مطالباتشان مشکل ایجاد کند، شخصا ورود خواهم کرد و با عوامل آن برخورد میکنم.» او اعلام کرد که پس از اربعین برای ادامه پیگیری مشکلات کارگران به هفتتپه خواهد رفت.
کار در هفتتپه خوابیده است. میگوید کارخانه و کارهای داخلی شرکت تعطیل شدهاند، همه جا غیر از بخش کشاورزی: «بچههای کشت همیشه سر زمین میمانند، بچههای آبیاری مثلا امروز گفتند آب را باز کردیم روی زمین، سه ساعت وقت داریم، آمدند شرکت به ما پیوستند و بعد برگشتند به مزرعه. ما قانون داریم، اگر خودشان هم بخواهند کشاورزی را تعطیل کنند ما نمیگذاریم.»