یوسف حسینعلیزاده*؛ تبدیل دو میلیون تن چوب جنگلی و حتی باغی به ام دی اف در ایران، تولید سازگار با منابع طبیعی کشور نیست. واردات چوب خام ضمن تامین نیازهای صنعت ام دی اف میتواند واردات آب مجازی، اشتغالزایی و تولید ارزش افزوده را به همراه داشته باشد.
در سرزمینی که زندگی نمیجوشد، آنجا ته زمین هم نیست. چراکه در عمق ۱۱ هزار متری گودال ماریانا در دل غرب اقیانوس آرام زندگی نام و نشانی اعجابانگیز دارد. بزرگی زمین تنها به خاطر وسعتش نیست، بلکه حقایق پنهانی دارد که به وسعت زمین هویت و بزرگی واقعی میبخشد. در گرمای بیش از ۶۰ درجه منطقه گندم بریان حاشیه کویر لوت در شرق رود شور استان کرمان، پوشیده از سنگها و گدازههای بازالتی سیاه رنگ آتشفشانی، در سرمای منفی ۶۰ درجه روستای اویمیاکن (Oymyakon) روسیه، میتوان به راحتی نفس کشید و از موهبت زندگی لذت برد.
زمین مملو از پدیدههای بهتآوری است که هر کدام به تنهایی گوشهای ناچیز از عظمت خلقت را برای انسانها به نمایش میگذارد. هیچ چیز در زمین بیهوده آفریده نشده است. انسانها به موازات بلوغ دانش و فکر خود به رمز و راز و کارایی اجزاء زمین پی میبرند. کسی چه میداند در گذشته چه گونههایی از گیاهان بودهاند که امروز میتوانستند مرهمی بر زخمی باشند. به همین دلیل است که حفظ زمین با تمام داشتههایش حمایت اصولی از زندگی است. لذا هر عنصری یا موجودی از زمین را به هر مقداری بیهوده بدانیم بیش از آن مقدار بر جهل خود اعتراف کردهایم.
زمین منابعی دارد و هر منبع منشاء منابع دیگر است. جنگلها از جمله منابع طبیعی و سرمایههای حیاتی و تجدید شونده زمین هستندکه هنوز بعد از بیست قرن آنچنانکه باید و شاید شناخته نشدهاند البته مراتع، بیابانها، دشتها، رودخانهها هم در معارف انسانها جایگاهی بهتر از جنگلها ندارند. اگر این منابع به عنوان منابع طبیعی در معارف انسانها جایگاهی داشتند امروز نباید شاهد ورود فاضلابها به دریاچهها و رودخانهها میشدیم، امروز نباید شاهد ورود زودهنگام دام سبک و سنگین و خروج دیر هنگام آنها از مراتع میشدیم. امروز نباید شاهد شخم تجاوزکارانه مراتع در شیبهای تند کوهستان میشدیم. امروز نباید شاهد تصرف عدوانی عرصههای طبیعی میشدیم. امروز نباید شاهد فقر تجهیزات اطفاء حریق در جنگلها و مراتع میشدیم.
با نگاهی گذرا به روند کم و کیف سیمای ظاهری و آماری طبیعت ایران، سیمای خود انسان چروک میخورد. با مقایسه نحوه استفاده ایرانیان از طبیعت، حداقل در یک قرن گذشته تا به حال تفاوت امیدوارکنندهای احساس نمیشود. همواره این سوال پیش میآید اگر پیشرفت علم و دانش و نهایتا رشد آگاهی عمومی بر قدرت تشخیص اولویتها نیافزوده و اولویتهای حیاتی را برای مردم برجسته نکرده پس چه کارکرد قابل اتکایی به جا گذاشته است. تا این جا، تنها کارکرد دانش و تکنولوژی افزایش تسلط بیرحمانه انسان بر طبیعت مهربان بوده است. استخراج و صادرات خام مواد معدنی از هرگوشهی این آب و خاک به هر گوشه از جهان با هرقیمتی یعنی تاراج وشتاب اگاهانه در تخریب منابع طبیعی. صادرات خام یعنی چوب حراج بر فرصتها و صادرات ارزش افزوده. صادرات اقتصادی صادرات تولید تمام شده است.
تمام وجود زمین نشانههایی هستند برای اثبات این آیه شریفه از سوره اعراف که میفرماید: همانا ما شما را در زمین تمکن بخشیدیم و برای شما در آن معیشتها نهادیم، اما چه کم سپاسگزاری میکنید. تفسیر آیه شریفه مفصل است آنچه از این آیه را میخواهیم در این نوشتار استفاده کنیم موضوع معیشتهایی هست که خداوند برای انسانها در زمین قرار داده است. انسانها موظف هستند برای برخورداری مستمر از زمین تدبیر معاش کنند. بهترین مدل تدبیر معاش همان "بهترین معاش با کمترین هزینه " است.
هزینه بیشتر یعنی فشار بیشتر بر زمین. هزینه بیشتر یعنی تخریب سرزمینی که تاریخ تمدن ما را ساخته و به دوش کشیده است. تخریب سرزمینی که فرصتهای بیشمار برای نسل گذشته و حال ایجاد کرده و آیندگان نیز بی نیاز از این فرصتها نیستند. اگر اندیشه هایمان را عوض نکنیم سرنوشت زمین چیزی غیر از امکان تمکن در آن رقم خواهد خورد. به قول کنفوسیوس به جای لعنت بر تاریکی شمعی روشن کنیم. یکی از شمعهایی که میتوانیم به خاطر استمرار زندگی در زمین روشن کنیم نگاهی شک آلود به انچه فکر میکنیم درست است و پرهیز از تکرار کارهایی که در درستی آنها تردید داریم. پرهیز از ساخت و ساز در رویشگاه بابونه نیاز به فکر کردن ندارد. جلوگیری از برداشت سقز از درختان بنه نیاز به بررسی ندارد. مگر آنکه اشتغال و ارزآوری را بهانه کنیم. غافل از اینکه این ارز نیست، لرز بر اندام جامعه درختان بنه زاگرس است. درختان بنه دیگر تاب تحمل فشار ناخنهای دام سنگین و سبک، فشار خشکسالی، زخمهای تیشه استحصال سقز و خسارات آفات چوبخوار را ندارند. اینها دیگر جملات معترضه نیستند بلکه به قد و قامت طبیعت فریادند.
نگاهی بر سفره منابع طبیعی ایران
اساسا منابع طبیعی هر کشور رادر دوگروه منابع طبیعی تجدید شونده یا پایدار و منابع طبیعی میرا یا ناپایدارطبقهبندی میکنند. به روایت آمار، منابع طبیعی تجدید شونده ایران حدودا ۱۳۵ میلیون هکتاراز مساحت قریب به ۱۶۵ میلیون هکتاری مساحت ایران را پوشاندهاند.
ایران شانزدهمین کشور بزرگ دنیا در جنوب غربی آسیا قرار دارد. اگر چه ایران در نوار خشک زمین قرار گرفته بنا به گفته منصور کبکانیان عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور وهیات علمی دانشگاه صنعتی امیر کبیر، ایران به واسطه تنوع آب و هوایی و شرایط توپوگرافی و به لحاظ غنای گونههای گیاهی و تنوع زیستی، یازده اقلیم از سیزده اقلیم شناخته شده جهانی را در خود جای داده است. به گواهی تحقیقات دانش پژوهان از هشت هزار گونه گیاهی موجود در کشور بیش از دو هزار و سیصد گونه دارای خواص دارویی، عطری، ادویهایی و آرایشی بهداشتی دارد. از تعداد کل گونهای شناخته شده ۱۷۲۸ گونه فقط در ایران زمین میرویند که به عنوان یک ظرفیت انحصاری محسوب میشوند.
جنگلها به عنوان سلطان منابع طبیعی تجدید شونده، با مساحتی بیش از ۱۴ میلیون هکتار، حدود ۸/۸ درصد از مساحت کشور را پوشاندهاند. سرانه جنگل در ایران حدود دو دهم هکتار تقریبا یک چهارم سرانه جهانی است. این به این معناست که ما باید چهار برابر جهانیان برای حفظ جنگلهایمان بکوشیم، و ما نباید به این عدد خیلی خوشبین باشیم برای اینکه با افزایش جمعیت و کاهش تدریجی و خاموش مساحت جنگلها، این مقدار سرانه هم رو به کاهش است. این همان هشداری است که باید بطور جدی در دستور کار دولت و مردم قرار گیرد. جنگلهای ایران در پنج ناحیه رویشی هیرکانی، زاگرس، ایران تورانی، خلیج فارس و عمانی و ارسباران مستقر شدهاند.
جنگلهای ایران به عنوان سرمایههای طبیعی و ذخایر ژنتیکی جهان در ایران هستند لذا مردم ایران از لحاظ حفظ این جنگلها در قبال خود و مردم جهان مسئولیتی بزرگ در عهده دارند همچنانکه ما انتظار داریم جنگل انبوه سامانا در جمهوری دومینیکن و یا جنگل وسیع سدر در لبنان و یا جنگلهای بارانی برمه (میانمار) به عنوان وسیعترین جنگلهای اولیه جهان با بیش از هفت هزار گونه گیاهی حفظ شوند.
بیابانها یکی دیگر از سرمایههای طبیعی ایران هستند. ایران با ۱.۲ درصد خشکیهای جهان، ۲.۴ درصد پدیدههای بیابانی فاقد پوشش و ۳.۰۸ درصد مناطق بیابانی جهان را در خود جای داده است. ۶۱ درصد از مساحت کشور در اقلیم خشک و فراخشک قرار دارد که ۳.۱ برابر درصد جهانی (۱۹.۶ درصد) است. اگر چه ۳۲.۵ میلیون هکتار از اراضی کشور در وضعیت بیابانی قرار دارد، اما در تقسیم بندیهای اکوسیستمی، ۴۳.۷ میلیون هکتار آن در زمره اکوسیستم بیابانی است. ۲۰ میلیون هکتار از اکوسیستم بیابان تحت تأثیر فرسایش بادی است. از این مقدار ۶.۴ میلیون هکتار در محدوده کانونهای بحرانی است که در ۱۸۲ منطقه، ۹۷ شهرستان و ۱۸ استان کشور پراکنده است. چنین شرایطی باعث شده که بیش از ۲۰ درصد مساحت کشور را اراضی بیابانی تشکیل دهند. در حال حاضر سرانه بیابان در کشور ۰.۵ هکتار است، در حالیکه سرانه جهانی آن ۰.۲۲ هکتار میباشد. تک تک این اعداد هشدار به فرد فرد ساکنان ایران.
مراتع به عنوان بزرگترین سفره سبز، ۸۵ میلیون هکتار از عرصه کشور را پوشانده اند به گفته مسیبی رییس گروه اصلاح و احیای دفتر امور مراتع کشور پوشش گیاهان مرتعی موجب نفوذ ۷۰ درصد نزولات جوی در خاک میشوند. در واقع میتوان از مراتع به عنوان بزرگترین سدهای طبیعی کنترل سیل نام برد. خاک در جایگاه گرانبهاترین عنصر طبیعت به توسط گیاهان مرتعی حفظ میشود. استمرار زندگی حیات وحش به مراتع وابسته است. کنترل فرسایش خاک به عنوان بزرگترین تهدید و نگرانی بشر در گرو حفظ پوشش گیاهی در مراتع و بیابانها قرار گرفته است.
ویژگیهای منابع طبیعی تجدید شونده
اولین ویژگی منابع طبیعی تجدید شونده این است که این منابع خدادادی هستند وجایگزین ندارند. انسانها با تمام ادعای خودشان تا حال موفق به ساخت یک مولکول زنده هم نشده اند بماند که بتوانند گونه گیاهی یا جانوری بیافرینند.
دومین ویژگی این است که این منابع علیرغم توانایی تجدید پذیری میتوانند در معرض انقراض و نابودی قرار بگیرند؛ لذا نباید انسانها با این باور که این منابع قدرت تجدید پذیری دارند هر کاری که دلشان خواست همان کنند. این منابع هم خودشان نیازهایی دارند که باید تامین شود.
سومین ویژگی این است که این منابع مالک خصوصی ندارند بلکه متعلق به تمام نسلها در تمام عصرها هستند.
چهارمین ویژگی این است اثر بخشی و اثرپذیری این منابع فراتر از مرزهای سیاسی کشورها بوده لذا کشورها موظف هستند در محدوده مرزهای خود برای حفظ این منابع مدیریت بهینه اعمال کنند و در قالب برنامههایی انتقال تجربه هم داشته باشند.
پنجمین ویژگی این است رخدادها و جریانها در این منابع پویا و کاملا تدریجی هستند هر رخدادی مادر رخداد دیگر است اگر قرار است در مدیریت رخدادی دراین منابع اقدامی صورت پذیرد وقت کشی جایگاهی ندارد.
ششمین ویژگی این است که عناصر تشکیل دهنده این منابع تابع قوانین پایداری مختص به خود هستند لذا حدالامکان باید در دخالت در آنها پرهیز کرد. هیچوقت یک جنگل مصنوعی دست کاشت جای جنگل طبیعی را نخواهد گرفت.
هفتمین ویژگی این است که سرعت بازسازی در این منابع خیلی کندتر از سرعت تخریب در آنهاست. یک درخت صد یکساله در کمتر از ده دقیقه قطع میشود.
چالشهای منابع طبیعی
به قول معروف اساسا منابع طبیعی برای پر کردن چالههای انسان افریده شده اند منتهی چالههای طبیعی که همان نیازهای طبیعی و اولیه هستند، نه پاسخگوی امیال و آرزوهای دراز و رنگارنگ.
سه پدیده نامیمون فقر، جهل و طمع انسانها حلقوم منابع طبیعی را به چنگ انداخته اند و روز به روز بر فشار خود میافزایند. برای سهولت فهم به تعدادی از چالشهای منابع طبیعی خیلی خلاصه فهرست وار اشاره میشود.
- ضعف معیشت و فقر ساکنان عرصههای جنگلی و اصرار بر بهره برداری سنتی و بیش از حد
- افزایش قیمت علوفه و افزایش انگیزه دامداران به بهرهبرداری از جنگل و زیر اشکوبها (سایه انداز درختان) و مراتع
- عدم دسترسی بخشی از جنگل نشینان و عشایر به سوخت فسیلی وافزایش قیمت سوخت در حالت دسترسی.
- ناهماهنگی و اعمال فشار براجرای طرحهای زیر بنایی و توسعهای در عرصههای منابع طبیعی
- توسعه فعالیتهای معدن کاوی در عرصههای منابع طبعی
- گسترش آفات و بیماریهای جنگلی
- اثرات خشکسالیهای مداوم
- رعایت نکردن اصول گردشگری در طبیعت و بهداشت طبیعت.
- رعایت نکردن اصول ایمنی و پیشگیری آتش درجنگل بخصوص در مراتع.
- تخلیه زبالههای عفونی بصورت قاچاق توسط دامداریها و مرغداریها
- تخلیه زباله و نخاله ساختمانی
- پدیده شوم قاچاق چوب از جنگلها
- ضعف و کندی در اجرای طرحهای احیاء و توسعه در عرصههای طبیعی.
- توسعه شهرها و روستاها
- تصرف حریم رودخانهها و مسیلها
- تبدیل اراضی مرتعی و جنگلی به اراضی کشاورزی برای افزایش تولید به جای افزایش تولید در سطح
- ضعف فرهنگ همزیستی با طبیعت
- تبدیل اراضی جنگلی و مناطق ییلاقی به ملکهای خصوص و ساخت وساز.
- همجواری اراضی کشاورزی و اثار سوء سموم و کودهای شیمیایی استفاده شده بر حشرات مفید طبیعت
- مصادیق تخریب منابع طبیعی تجدید شونده
خیلی خلاص بگوییم اگر روند تعامل انسانها با منابع طبیعی تجدید شونده در جهان و به نوبه خود در ایران با همین روال و شتاب پیش رود دیگر نیازی به جنگ جهانی سوم و چهارم یا جنگ اتمی نیست بلکه با نابودی این منابع دفتر حیات انسانها هم خوبخود بسته خواهد شد. در خصوص علتهای تخریب منابع همچنان انگشت اشاره همه به همدیگر است. البته شاید مبری دانستن خود در حق افرادی درست باشد منتهی مشکل اینجاست که در خیلی از مواقع افراد به نقش تخریبی رفتار خودآگاه نیستند، خیلی خندهآور خواهد بود اگر توقع داشته باشیم همه با یک تبر به جنگل حمله کنند تا بگوییم همه مخرب جنگل هستند.
نگاه کارشناسان ودست اندرکاران منابع طبیعی تجدید شونده به رفتار جامعه در قبال جنگل به گونهای دیگر است. به عنوان مثال مد و مدگرایی در تجهیز اثاث منزل یکی از عوامل تخریب جنگلهاست. تعویض زودهنگام مبلمان خانه و کابینت آشپزخانه صرفا به خاطر تجدید دکوراسیون منزل یکی از عوامل افزایش تقاضا برای ام دی اف در بازار است. در صورتیکه این رفتار از نظر صنعت چوب موجب رونق بازار صنعت کابینت و مبلمان میشود. با نگاهی به صنعت ام دی اف بیشتر با عمق فاجعه اشنا خواهیم شد.
بنا به آمار سال ۱۳۹۷ سالانه حدود یک میلیون و چهارصدهزار متر مکعب ام دی اف در کشور تولید میشود. برای تولیدهر متر مکعب ام دی اف خام حدود ۱۴۰۰ کیلوگرم معادل ۲/۲ متر مکعب چوب خام از نوع جنگلی، باغی ویا از گونههای زراعت چوب با قطر بالای ۱۰ سانتی متر (گرده بینه) نیاز است. به عبارتی سالانه حدود سه میلیون ویکصد هزار (۳.۱۰۰.۰۰۰) متر مکعب، معادل حدود دو میلیون تن چوب کشور خوراک این صنعت است.
کارشناسان این نوع مصرف چوب را، نوعی از بین رفتن چوب و تهدیدی برای جنگلها میانگارند. چرا که، این اعداد شاید در کشوری مانند روسیه با بیش از حدود ۸۵۰ میلیون هکتار جنگل تولیدی و صنعتی هیچ تعجبی نداشته باشد، اما در کشوری چون ایران، باکمتر ازفقط دو میلیون هکتار جنگل تاریخی، حفاظتی و تولیدی، آن هم بر روی نوار خشک کره زمین، تکان دهنده و یک فاجعه است. از همه مهمتراینکه اگر چوب استحصالی از جنگل را جزو ۲۵ درصد ارزش تجاری جنگل حساب کنیم در واقع با برداشت هر مقدار چوب از جنگل ۷۵ درصد ارزش غیر تجاری آن مقدار چوب جنگلی را که انسان توان قیمت گذاری بر ان ندارد از دست میرود.
از اینجا میفهمیم که چرا دولت سوئیس به کشاورزان خود میگوید: دولت حاضر است پول درآمد زراعی یکساله زمین کشاورز را براساس نوع زراعتش یکجا پرداخت کند، در عوض کشاورز متعهد شود زمین زراعی خود را با کاشت هر نوع گیاهی حتی با شبدر سبز نگهدارد. در واقع توجه دولت سوئیس به ارزش غیر تجاری سبز ماندن زمین است تا به ارزش بازاری. برای اینکه ارزش تجاری زمین را میتوان با واردات جبران کرد، ولی ارزش غیر بازاری زمین را هرگز. بطور معمول ارزش یک هکتار زمین جنگلی یازده برابر زمین زراعی و ارزش یک هکتار زمین مرتعی سه برابر ارزش زمین زراعی همان منطقه برآورد شده است. این ارقام علیرغم رشد مهندسی محاسبات ارزشگذاری در نوسان است، اما به حقیقت نزدیک هستند.
بنابرین با جمع تمام دلایل براحتی نمیتوان تولید ام دی اف در ایران را تولید اقتصادی نامید. بلکه عنوان غارت خاموش منابع تولید چوب از جمله جنگل درسکوت، برازندهتر است، زیرانقش منابع تولید چوب به خصوص جنگلها، از هر نوعی و در هر مکانی باشد، به تولید چوب محدود نگردیده بلکه بایدنقش حیاتی درختان جنگل را در تولید اکسیژن، حفظ منابع آبی، تولید و حفظ خاک، جلوگیری از سیل و رانش زمین، تصفیه هوا و صدها نقش ناشناخته دیگرش جستجو کرد. کارشناسان برای جبران آثار سوء تولید ام دی اف در کشور واردات چوب خام و ام دی اف خام را توصیه میکنند.
خرید چوب قاچاق از قاچاقچی چوب جنگلی یکی از عوامل تخریب جنگل است. در ظاهر امر آن نجار زحمتکش در کارگاه خود مشغول است و شاید در عمر خود به پای یک درخت جنگلی راش هم نرفته، ولی در قطع و نابودی آن سهیم است. در واقع اگر بازار کشش خرید چوب قاچاق را نداشته باشد قاچاقچی هم انگیزهای برای قطع غیر قانونی چوب نخواهد داشت.
با افزایش نقدینگی و رفاه نسبی در خانوارها تقاضا برای مصرف مواد معدانی و سایر مصالح ساختمانی افزایش مییابد. یکی از دلایل افزایش تقاضا، گرایش مردم به تهیه و ساخت منازلی با زیربناهای بزرگ و بزرگتر است. در کشور ما هنوز مردم برای ساخت بنا، پولی از بابت قیمت اصل مصالحی از قبیل سنگ وشن و ماسه پرداخت نمیکنند. به خاطر اینکه تهیه کنندگان مصالح حدودا رایگان از طبیعت برداشت کرده و به قیمت هزینه برداشت و حمل به مصرف کنندگان میفروشند. در صورتیکه در اروپا مواد معدنی به قیمت واقعی به مردم فروخته میشود نه با پرداخت بهره مالکانه ناچیز.
مصرفگرایی و تغییر در الگوهای مصرف توأم با افزایش جمعیت به افزایش تولید زباله در شهرها و حتی روستاها شدهاست. مسئلهای که مسئولین شهری، محیط زیست و منابع طبیعی را به چالش کشیدهاست. به گفته پیروز حناچی شهردار تهران روزانه ۹ هزارتن زباله و ۴۵ هزار تن نخاله ساختمانی از تهران جمعآوری و به مناطق پالایش پسماند انتقال میشود. تولید ۴۰۰ متر مکعب شیرابه روزانه از همین زبالهها هم گیج کننده است. البته این وضعیت در تمام شهرها و کلانشهرها معضلی تکراری و روز افزون است. مصادیق تخریب منابع طبیعی فراوان است، اما حوصله نوشتار محدود.
چه باید کرد؟
باید درس همزیستی با طبیعت را از نو نوشت. باید به آنچه میدانیم عمل کنیم و آنچه را نمیدانیم پیدا کنیم. باید رودربایستیها را کنار بگذاریم. باید همه مردم و دولت طبیعتداری کنیم. باید قوانین جدی گرفته شود. عوامل اجرایی قانون توانمند شوند. فواید پایدار منابع طبیعی را فدای منافع زودگذر خود نکنیم. اگر طبیعت را عبادت کردن شرک است بهرهبرداری اصولی از آن یک تکلیف است. حفظ منابع طبیعی شکرگزاری عملی خالق طبیعت است.
*معاون سابق دفتر روابط عمومی و امور بین الملل سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور