روزنامه شرق نوشت: مناقشه اصولگرایان با برادر کوچکتر سعید جلیلی تمامی ندارد. وحید جلیلی مدتی است شروع به انتقاد از رویه صداوسیما کرده و به برخی مدیران رسانه ملی ازجمله حسین محمدی تاخته است؛ رویهای که گویا به مذاق برخی خوش نیامده؛ تاجاییکه بهتازگی در واکنش، حسین صفارهرندی در یادداشتی با تیتر «من شهادت میدهم که ...» در دفاع از حاج حسین محمدی نوشت: «در مقام مقایسه، مدعیان محترم آقای حسین محمدی، حتی کسری از مجموع فضیلتهای متنوع او را دارا نیستند. نیز، در حیرتم از وقتناشناسی برخی دوستان که چطور باب نقد علنی و تخریب اصحاب و خادمان وفادار رهبری را درست در شرایطی گشودهاند که دشمن هرزهگو و رفقای راهگمکرده سابق، حملات پرحجمی را علیه این جایگاه به نیّت تضعیف عمود خیمه انقلاب آغاز کردهاند؟!».
وحید جلیلی، معاون فرهنگی و اجتماعی سابق شهرداری مشهد، در یادداشتی درباره علل ناکارآمدی رسانه ملی به مسائلی اشاره کرد و انتقادهای تندی را به مدیران سابق و فعلی صداوسیما نسبت داده بود.
جلیلی در بخشهایی از یادداشتش نوشته بود: «تیمی که نزدیک به سه دهه مناصب صداوسیما را بین خود دست به دست کردهاند و به طور کاملا اتفاقی همگی بچههای دو کلاس از یک دبیرستان در تهران دهه پنجاهاند؟! ملیجکهای قسطنطنیه که برای لبخندنشاندن بر لب باندهای قدرت، منتقدان حسین محمدی و مرتضی میرباقری و عزت ضرغامی و علیعسگری را با ابنملجم برابر میکنند و برایشان شیشکی میکشند، به جمهور مردم که میرسند، «میرغضب» میشوند و ابایی ندارند که مدتها، ملت بیپناه را در اوج تحریمها و فشارهای اقتصادی با سادیسم پنهان و آشکار خود بچزانند و از همان اصحاب قدرت جایزه بگیرند.
«عروس تاریکی» به شایستگی و روشنی محصول برنامهریزیشده جماعتی است که بیش از دو دهه تجربه حاکمیت بر رسانه ملی را دارند. اگر کمهوشترین و بیعرضهترین مدیران هم از چنین فرصت عظیمی برای تجربه، آزمون و خطا برخوردار میشدند، قطعا پس از ۲۶ سال، نتیجه بهمراتب از فاجعه امروز رسانه ملی بهتر میبود؛ به شرط آنکه به جای نصیحت اخلاقی دیگران ابتدا خود را از بخل، عجب، حسد و کبر خالی میکردند. آنها که برای پروژههای ۳۰، ۴۰ میلیون تومانی، ماهها و گاه سالها بر در ارباب بیمروت دنیا در حوالی جامجم نشستهاند، سخن ساز کنید تا دریابید پروژه ۱۵ میلیارد تومانی «عروس تاریکی» نه یک اتفاق تصادفی، نه یک تپق ساده مدیریتی، نه یک خطای ناگزیر از سوی مدیریتی تازهکار و نورس؛ بلکه دقیقا و کاملا محصول طبیعی یک نظام برنامهریزی فاسد در مدیریت رسانه ملی است».
واکنشها به این یادداشت جلیلی به حدی بود که از سوی اصولگرایان او را تحت فشار قرار دادند و متهم به تضییع حقش کردند که مجبور به انتشار یادداشت دومی شد و نوشت: «حق ضایعشدهای را که من میشناسم، حق رهبری است که امروز گفتههای ۲۳ سال پیشش هم (جلسه ۲۳/۱/۱۳۷۵) در رسانه ملی نهتنها اجرا نمیشود؛ بلکه نزدیکترین دستگاه رسانهای به او، در بیعملی و همراهی برخی بزرگواران، ۱۸۰ درجه خلافش عمل میکند.
حق ضایعشده دیگری که میشناسم، حق ملتی است که برخی انحرافها و ناکارآمدیهای رسانه ملی بسیاری ظرفیتهایش را به محاق برده و بسیاری فرصتهایش را ضایع کرده است.
سایت رجانیوز، ارگان نزدیک به جبهه پایداری، هم بهتازگی بخشی از سخنان وحید جلیلی در جشن دوسالانه «انجمن فیلمسازان انقلاب اسلامی» را منتشر کرد که آنجا باز هم جلیلی به صداوسیما تاخته بود. وحید جلیلی سریال «بوی باران» را که از شبکه یک سیما پخش میشود، پوچ و اعصابخردکن خوانده و گفته بود: ۱۵ میلیارد تومان رسانه ملی سفارش میدهد یک چنین چیزی بسازد در اوج جنگ نرم، تا من این را فرو کنم در ذهن ملتم.
یک تصویر کثیف، سیاه، لجن از جامعه ایرانی. بعد هم اگر به آنها چیزی بگویی، میگویند: ما داریم موضوعات روز را میگوییم، پولشویی را میگوییم. پولشویی را صد جور میشود گفت. اگر گاندو جریان نفوذ را در دولت نشان داده، بوی باران جریان نفوذ را در صداوسیما نشان میدهد. آقای رسانه ملی که داری دولت را نقد میکنی که نفوذ تا کجایت رسیده، بوی باران را ببین تا بفهمی جریان نفوذ تا کجای خودت رسوخ کرده است! بهترین هنرپیشهها و توانمندترین عوامل فنیات را بسیج میکنی و خط میدهی که خانوادههای ایرانی را هر شب با خیال راحت با یکسری اراجیف و توهمات سادیستی بمباران کنند. همه اینها را با حمایت آهنین مدیریت صداوسیما و پشتیبانان رفیقباز و انحصارطلبی که در بعضی جاهای مهم نظام دارند و کمکم بعد از ۲۰ سال وقت نهیکردن علنیشان از منکر رسیده است، انجام میدهند و اینها باید بدانند که سکوت در برابر باندبازیهای مفسدهانگیزشان حدی خواهد داشت و قطعا مصلحت آنها به مصلحت انقلاب ترجیح داده نخواهد شد. بله؛ جریان نفوذ جدی است؛ اما مقصد اصلی «مایکل هاشمیان»ها شاید قبل از هر نقطه دیگری، رسانه ملی جمهوری اسلامی است. رسانهای که رفیقبازی و باندبازی و انحصارطلبی در عالیترین سطوحش باعث فساد و میدان پیداکردن عناصر ضدملی و ضدمردمی و ضدانقلابی در بعضی از مهمترین بخشهایش شده است».
مثل مدعی اصلاح طلبی نیستن که بخوان ضعفها و فسادها و قتل های همدیگه رو لاپوشانی کنند که ...