چه چیزی افراد را جذاب می‌کند؟

فرارو- اگر از مردم بخواهید شخصیت‌هایی که به نظر آن‌ها جذاب هستند را نام ببرند، پاسخ قابل پیش بینی خواهد بود. حالا از همان افراد بخواهید در چند ثانیه توضیح دهند چه چیزی این شخصیت‌های جذاب را دوست داشتنی می‌کند؟

به گزارش فرارو به نقل از نیویورک تایمز، پاسخ را می‌توان در تعریف "کاریزما" جست. ما به طور غریزی به برخی افرادِ خاص کشش بیشتری داریم؛ اما اینکه مشخص کنیم دقیقا چرا ما آن‌ها را بیشتر دوست داریم، بحث دیگری است.

یونانیان باستان کاریزما را "گیفت آو گریس" (فره ایزدی) تعریف می‌کردند. اگر باور داشته باشید که احتمالا کاریزما نوعی ویژگی است که خداوند به برخی انسان‌ها می‌دهد و به بقیه نمی‌دهد، این تعریف قدیمی، عبارت مناسبی است. اما حقیقت این است که کاریزما یک روشِ رفتاری آموختنی است. در واقع کاریزما مهارتی است که در ما رشد می‌کند، همانطور که ما یاد گرفتیم راه برویم یا زبان بیاموزیم.

بدون شک، برخی ویژگی‌های مطلوب مانند ثروت یا ظاهر خوب در افزایش احتمال جذاب بودن افراد موثر است، اما اگر ثروتمند و زیبا هم به دنیا نیامده اید، دلیل نمی‌شود نتوانید کاریزماتیک باشید.

 

با وجود تمام مطالعاتی که متخصصان، از دوران افلاطون تا امروز، برای کمی‌سازی و شاخص‌سازی کاریزما انجام داده اند، هنوز بسیاری از جزئیات برای ما ناشناخته است. با این حال دو حقیقت انکار نشدنی وجود دارد:

اول اینکه ما تقریبا به صورت غیر طبیعی به سمت بعضی افراد جذب می‌شویم، به ویژه آن‌هایی که دوستشان داریم. اگرچه این مساله همیشه اتفاق نمی‌افتد، اما می‌توانیم به سادگی به یک شخصیت تبهکار کاریزماتیک کشش پیدا کنیم.

حقیقت دوم این است که ما از اینکه بخواهیم کشف کنیم دقیقا چه چیزی این افراد را فریبنده می‌کند، می‌ترسیم. به جز مشاهدات سطحی مثل خنده زیبا یا تواناییِ خوبْ داستان تعریف کردن، تعداد کمی از ما می‌توانیم بگوییم دقیقا چه چیزی، افراد کاریزماتیک را برای ما جذاب می‌کند.

برخی متخصصان معتقدند کاریزما می‌تواند یک فرآیند تکاملی و آموختنی باشد. جان آنتوناکیس، استاد رفتار سازمانی معتقد است کاریزما در ریشه‌ترین شکل خود صرفا ارائه داده هاست. او می‌گوید: «عرضه کاریزما استفاده از تکنیک‌های شفاهی و غیر شفاهی (مثل حرکات دست و..) است.»

 

الیویا فاکس کابان، مربی کاریزما و نویسنده کتاب "اسطوره کاریزما" می‌گوید مهم‌ترین جنبه‌های کاریزما را می‌توانیم در سه مورد خلاصه کنیم.

حضور: پایه اول "حضور" است که شامل قرار گرفتن در لحظه می‌شود. وقتی شما با کسی صحبت می‌کنید و حس می‌کنید حواستان پرت شده است، دوباره با در مرکز قرار دادن خودتان تمرکزتان را بازیابید. به صدا‌هایی که در اطرافتان وجود دارد، تنفستان و به احساسات ظریفی که در بدنتان وجود دارد، مثل گِز گِز کردن پنجه پا که تاثیرش را در کل بدن می‌گذارد، توجه کنید.

قدرت: پایه دوم کاریزما قدرت است که بیشتر شامل شکست دادن موانعی می‌شود که خودتان بر خودتان تحمیل کرده‌اید تا به دست آوردن موقعیت بالاتر. در واقع این قدرت مربوط به برطرف کردن نوعی ضعفی روانی است که همراه با به دست آوردن موفقیت‌های قبلی به وجود می‌آید. این حالت با نام "سندرم ایمپاستر" شناخته می‌شود. این سندرم ترس رایجی است که بر اساس آن فکر می‌کنید لایق موقعیتی که در آن قرار دارید نیستید. هرچه بیشتر پیشرفت می‌کنید چنین احساسی در شما بیشتر تقویت می‌شود.

کلید اجرای این وجه از کاریزما این است که به خودتان شک نداشته باشید. خودتان را مطمئن کنید که آنچه هستید متعلق به خودتان است و مهارت‌ها و احساساتتان برای دیگران ارزشمند و جالب است. البته گفتنش راحت‌تر از انجام دادنش است!

برخورد گرم: اجرا کردن پایه سوم کاریزما کمی از قبلی‌ها دشوار‌تر است. این مورد نیازمند این است که احساس خاصی از خود بروز دهید که نشانگر مهربانی و پذیرا بودن شماست. این نوعی احساس است که ممکن است شما در یک رابطه صمیمی یا از یک دوست نزدیک به دست آورید. در مورد برخی افراد می‌توان اسم این ویژگی را زرنگ بازی گذاشت. کسانی در گرم برخورد کردن بهترند که حتی وقتی یک نفر را برای اولین بار می‌بینند این احساسات را در او بر می‌انگیزند.

کابان پیشنهاد می‌کند فردی را تجسم کنید که با او احساس صمیمت می‌کنید و سپس بر چیز‌هایی که در روابط مشترکتان بیشترین لذت را از آن می‌برید تمرکز کنید. شما می‌توانید این کار را قبل از ایجاد روابطتان یا در زمان کوتاهی که در حال شنیدن صحبت طرف مقابل هستید انجام دهید. به گفته کابان این کار می‌تواند در عرض چند ثانیه شیمی بدن شما را تغییر دهد و حتی درونگراترین اشخاص با انجام این کار می‌توانند رفتاری مانند اشخاص کاریزماتیک بروز دهند.

تمرین کاریزما، مانند یادگیری هر مهارت دیگری، گاهی خوب پیش می‌رود، اما اغلب اینطور نیست، مخصوصا برای دفعه اول. اما در نظر داشته باشید که هر بار تمرین بخشی از فرآیند پیشرفت است.