فرارو- اسرائیل در اقدامی کم سابقه، با ادعای مقابله با نفوذ ایران، حملاتش به چند کشور در منطقه را علنا افزایش داده است. برخی ناظران معتقدند رژیم صهیونیستی بر این باور است که گروههای نزدیک به ایران تمایلی به پاسخ دادن ندارند. امری که اسرائیل را گستاخ کرده است.
به گزارش فرارو، در شرایطی که فرانسه تلاشهای خود را برای تنشزدایی میان ایران و آمریکا بیشتر کرده و نشانههایی از احتمال کاهش تنشها میان ایران و غرب آشکار شده است، اسرائیل در اقدامی بیپروا، ظرف ۲۴ ساعت به مواضع نیروهای همسو با ایران در سه کشور لبنان، عراق و سوریه حمله کرد و برخلاف گذشته، مسئولیت برخی حملات را به طور علنی به عهده گرفت.
در سالهای اخیر مواضع زیادی در سوریه مورد حمله قرار گرفت که در ابتدا هیچ کس مسئولیت حملات را به عهده نمیگرفت. به مرور زمان این حملات بیشتر شد، ولی باز هم اسرائیل مسئولیت این حملات را قبول نکرد. هر چند که بسیاری ناظران معتقدند بودند که اسرائیل عامل حملات بوده است.
با خروج یکجانبه آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) و بازگشت تحریمهای گسترده آمریکا علیه ایران، اسرائیل به تدریج سیاست «ابهام» در پذیرش مسئولیت حملاتش به مواضع گروههای نزدیک به ایران در سوریه را کنار گذاشت و به طور علنی به اهدافی در سوریه حمله کرد. گادی آیزنکوت، رئیس سابق ستاد مشترک ارتش اسرائیل، در روزهای آخر خدمتش در ارتش اسرائیل، طی گفتگویی با روزنامه نیویورک تایمز مدعی شد: «ما بدون اینکه مسئولیتی را به عهده بگیریم یا اینکه اعتباری به نام خود بزنیم، به هزاران هدف (در سوریه) حمله کردیم.» به گفته آیزنکوت، ارتش اسرائیل فقط در سال ۲۰۱۸، دو هزار بمب بر سوریه انداخت.
آخرین حمله اسرائیل به سوریه، بامداد یکشنبه گذشته اتفاق افتاد که در جریان آن، اسرائیل مواضعی را در جنوب دمشق هداف قرار داد. نخستوزیر اسرائیل به طور رسمی مسئولیت این حمله را به عهده گرفت. سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی نیز در اقدامی کمسابقه حمله هوایی به پایتخت سوریه را تایید کرد و مدعی شد این حمله با هدف جلوگیری از ارسال پهپادهای تهاجمی از سوی ایران به حریم هوایی فلسطین اشغالی بوده است.
اما آنچه اوضاع خاورمیانه را بحرانی کرد و تنشها را به مرحله خطرناکی رساند، حملات اخیر اسرائیل به سوریه نبود، بلکه گسترش این حملات به لبنان و عراق است. مدتهاست که اسرائیل مواضعی را در سوریه بمباران میکند و دولت سوریه هم مکررا میگوید در زمان و مکان مناسب به اسرائیل پاسخ خواهد داد، ولی هنوز در عمل پاسخی نداده است.
حملات اسرائیل به گروههای حشدالشعبی (بسیج مردمی) در عراق کمی بیش از یک ماه پیش شروع شد. در ۱۹ ژوئیه، یک پایگاه نظامی متعلق به حشدالشعبی در منطقه آمرلی استان صلاح الدین عراق مورد حمله مشکوک قرار گرفت. حدود ۱۰ روز بعد، در ۲۸ همان ماه، به پایگاه سابق اشرف در استان دیالی، که در حال حاضر تحت کنترل حشد الشعبی است، به طرز مشکوکی حمله شد. در هفتههای بعدی، چند مرکز نظامی دیگر حشدالشعبی مورد حمله قرار گرفتند. گزارشهای ضدونقیضی درباره مسئول این حملات منتشر شد و در ابتدا هیچکس مسئولیت آنها را به عهده نگرفت. تا اینکه سرانجام پس از چند هفته بحث و جدل، منابع اسرائیلی و غربی همگی تایید کردند که اسرائیل مراکز حشدالشعبی را در چند جای عراق هدف قرار داده است. جدیدترین حمله اسرائیل در منطقه مرزی القائم عراق اتفاق افتاد که در آن یکی از فرماندهان حشدالشعبی جانش را از دست داد. همزمان با این حمله، اسرائیل در اقدامی بیپروا به محل استقرار حزب الله در محله «ضاحیه جنوبی» بیروت حمله کرد. حملهای که واکنش تند سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله، را در پی داشت.
دو پهپاد اسرائیلی یک مرکز رسانهای حزب الله را در محله «ضاحیه جنوبی» هدف قرار دادند. همزمان، دو تن از اعضای حزب الله در حمله اسرائیل به جنوب دمشق جانشان را از دست دادند. سید حسن نصرالله، طی یک سخنرانی گفت: واقعه ضاحیه جنوبی «بسیار بسیار خطرناک» و «اولین اقدام متجاوزانه از ۱۴ آگوست ۲۰۰۶» به بعد است. دبیر کل حزب الله همچنین اسرائیل را به پاسخ دادن تهدید کرد و از شروع یک «مرحله جدید» در برابر اسرائیل سخن گفت.
خسارتهای دفتر رسانهای حزب الله در بیروت
سه سناریو درباره چرایی گستاخ شدن اسرائیل
اسرائیل ادعا میکند که هدف مشترک همه این حملات، جلوگیری از استقرار نظامی ایران در سوریه و دیگر کشورها به منظور تهدید اسرائیل است. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، پس از حملات اخیر به سه کشور سوریه، عراق و لبنان، در تایید این ادعا گفت: «کسی که برای کشتن شما آمده، او را اول بکشید.» نتانیاهو و سایر مقامات نظامی اسرائیل تلاش کردند اقدامات اسرائیل علیه ایران را «پیشگیرانه» نشان دهند؛ بنابراین سناریوی اول این است که اسرائیلیها احساس خطر فوری میکنند و برای خنثی کردن تهدیدها اقدام کردند.
اما نوع حملات اسرائیل نشان میدهد که سناریوی اول با واقعیت همخوانی ندارد. در یکی از حملات، اسرائیل خودروی یکی از فرماندهان حشد الشعبی را در مرز عراق و سوریه هدف قرار داد. درست است که طبق برخی گزارشها این فرمانده شهید شده، اما اسرائیل میداند که حذف یک فرمانده رده چندم بعید است که بر طرحهای حشدالشعبی تاثیر چشمگیری بگذارد.
افزون بر این، پهپادهای اسرائیل که به محل اسقرار حزب الله در بیروت حمله کردند، یک مرکز رسانهای را هدف قرار دادند. مگر تهدید یک مرکز رسانهای علیه اسرائیل چقدر فوریت دارد که اسرائیل مجبور شد ریسک حمله به آن را جان بخرد. خصوصا که با این حمله، فعالیت رسانهای حزب الله متوقف نشد و این حمله ممکن بود پاسخ حزب الله را در پی داشته باشد. اگر حزب الله تصمیم میگرفت در پاسخ به حمله ضاحیه جنوبی تلافی کند، آیا ارزشش را داشت که اسرائیل به خاطر حمله به یک مرکز کم اهمیت آتش یک جنگ تمام عیار را برافروزد؟
قطعا اسرائیلیها قبل از حمله نمادین به مرکز حزب الله در بیروت به این پرسش فکر کردهاند. پس چرا گستاخانه این حمله را انجام دادند. واضح است که هدف قرار دادن مرکز رسانهای حزب الله، صرفا اهمیت سمبلیک دارد. اسرائیل در واقع به حزب الله این پیام را داد که ما از احتمال پاسخ شما واهمهای نداریم.
برخی ناظران معتقدند این همه گستاخی اسرائیل، یک دلیل عمده دارد و آن، مشغول بودن ایران به مشکلات ناشی از تحریمهای آمریکا و نزاع با غرب است. در همین رابطه، دکتر احمد زیدآبادی، کارشناس مسائل اسرائیل، در کانال تلگرامی خود نوشت: «(اسرائیل) بر این گمان است که جمهوری اسلامی به دلیل مشکلات ناشی از تحریمهای آمریکا و به منظور اجتناب از ورود به جنگی تمام عیار در منطقه، چارهای جز خویشتنداری در برابر این حملات و مهار نیروهای متحد خود را ندارد. در واقع همین تصور سبب شده است که اسرائیل دامنۀ حملاتش را از سوریه به عراق و اخیراً به لبنان نیز گسترش دهد و چندان نگران عواقب آن نباشد.»
این کارشناس افزود: «اسرائیلیها ظاهراً از زمان
آزمایش سیستم دفاع موشکی خود در آلاسکا، موقعیت برتری را در یک جنگ موشکی برای خود تصور میکنند و شاید همین موضوع آنها را بیش از پیش در مقابل تحولات منطقهای مغرور و گستاخ کرده است.»
بنابراین، سناریوی دوم این است که با توجه به افزایش فشارهای تحریمی علیه ایران، اسرائیلیها، پشتگرم به حمایت آمریکا، احساس میکنند فضای بیشتری برای اقدام علیه نیروهای همسو با ایران دارند. آنها برای رسیدن به این مرحله، از مدتها پیش تلاش میکردند. در اکتبر ۲۰۱۸ در حالی که اروپا با خروج یکجانبه آمریکا از توافق هستهای مخالفت میکرد، رون ریولین، رئیسجهمور اسرائیل، در دیدار با آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان، به او گفت که «هیولای ایران» را باید گرسنه نگه داشت. ریولین از اروپا خواست که به تحریمهای آمریکا علیه ایران بپیوندند. به نظر میرسد که صهیونیستها اکنون گمان میکنند «هیولای» ادعایی تمایلی به پاسخ دادن به آتشافروزیهای اسرائیل ندارد.
با این حال، سناریوی سومی هم وجود دارد. نتانیاهو برای باقی ماندن در قدرت دست و پا میزند. در آینده نه چندان دور او باید بار دیگر در انتخابات شرکت کند. دور قبلی انتخابات، او پیروزی شکنندهای به دست آورد. اما باز هم نتوانست موقعیت خود را مستحکم کند. نصرالله در سخنرانی اخیر خود، نتانیاهو را متهم کرد که با خون اسرائیلیها میخواهد در انتخابات پیروز شود. به همین دلیل، اقداماتی علیه حزب الله و دیگر گروهها انجام میدهد.