فلسفه زندگی یعنی یک دید کلی درباره هدف و معنای زندگی. هر کسی فلسفهای برای زندگی خودش دارد. هر چند که خودش نداند و انکار کند. اصلا مگر میشود بدون هدف زندگی کرد؟ مگر میشود آدمی بیخود بجنگد؟! با اینکه در نظر اغلب مردم زندگی معنا دارد، اما این معنا برایشان روشن نیست. با این حال همه ما نیاز داریم برای روشن کردن معنای زندگی خود تلاش کنیم. اما چرا؟
دلیل آن ساده است. چون اگر این کار را نکنیم. ناخودآگاه ما، سرنوشت زندگی ما را به دست گرفته و ما را به مسیرهایی میبرد که معلوم نیست سر از کجاها در میآورند. برای همین باید با آگاهی فلسفه زندگی خود را بشناسیم و زندگی پر ارزشتری بسازیم. تنها با این کار است که به رضایت درون دست مییابیم.
شاید برای اینکه بهتر بیندیشید و اصلا با فلسفه بیشتر آشنا شوید بد نباشد کتاب دنیای سوفی اثر یوستین گردر را مطالعه کنید. این کتاب شاید سادهترین کتابی است که تاریخ فلسفه را در قالب یک داستان برای شما بازگو میکند. بدون اینکه بخواهید سراغ کتابهای مشکل فلسفه بروید.
اما قبل از اینکه سراغ مطالعه این کتاب بروید بد نیست با هم 8 نکته مهم را درمورد درک معنای زندگی مرور کنیم.
1- آنچه برای شما مهم است را کشف کنید
مهمترین نکته برای اینکه زندگی شما معنا بیابد همین است. اگر کاری میکنید که رضایت شما را بر آورده نمیکند آن را رها کنید. کاری را انجام دهید که روز را با هیجان شروع کنید و با آرامش به پایان برسانید. باور کنید هیچ چیز در زندگی از این مهمتر وجود ندارد.
2- زمانی که ارزشهای خود را کشف کردید، آنها را فراموش نکنید
البته که شاید به نظرتان ساده بیاید وقتی کسی متوجه شد چه چیزهایی در زندگی برایش از همه چیز مهمتر است، آنها را به خاطر داشته باشد. با این حال لغاتی مانند خانواده، تعادل، جسارت و... بدون عمل فقط لغاتی در فرهنگ لغت هستند نه بیشتر.
3- برای این ارزشها بجنگید
مطمئن باشید وقتی ارزشهای خود را یافتید و آنها را فراموش نکردید و برای آنها جنگیدید، همه چیز در سر جای خودش قرار میگیرد. در آن هنگام است که آرامش و رضایت را پیدا خواهید کرد. و معنای زندگی آخرین چیزی است که به آن فکر خواهید کرد.
4- وقتتان را روی چیزهایی که برایتان ارزشمند نیست هدر ندهید
بدانید زندگی واقعا کوتاه است. غیر از این باید گفت که دورانهای زندگی کوتاه هستند. همیشه آدم نوجوان نیست و هیچوقت دوبار آدم 25 ساله نمیشود. پس به جای اینکه زندگیتان را با کارهایی که برایشان ارزشی قائل نیستید، بی معنا کنید، جسارت به خرج داده و کاری را انجام دهید که قلبتان طالب آن است.
5- نگذارید زندگی شما را به این طرف و آنطرف ببرد
داشتن یک فلسفه زندگی باعث نمیشود که مریض نشوید و بدبیاریها از شما فرار کنند. به جای آن کمک میکنند دیدتان روشن باشد، به درستی برنامه ریزی کنید و با قدرت جلو روید. در اینجا میتوانید مطلبی در رابطه با روشهای برنامه ریزی برای زندگی را مطالعه کنید.
6- دانستن فلسفه زندگی به تصمیمگیری کمک میکند
حتی اگر نسبت به فلسفه زندگی خود آگاه نباشید، باز هم در ناخودآگاه خود یک فلسفه در ذهن دارید. همین فلسفه در تصمیم گیریهای شما دخالت کرده و شاید شما را به جاهایی که نخواهید ببرد. پس با توسعه یک فلسفه زندگی کنترل سرنوشت خود را به دست بگیرید.
7- داشتن فلسفه زندگی باعث میشود مسئولیت پذیر باشید
با اینکه مسئولیت پذیری کمی ترسناک است، اما باید بدانید که شما مسئول شادی و رضایت خود هستید نه هیچکس دیگر. پس هزینه مسئولیت را بپذیرید تا رضایت و معنای زندگی را بدست آورید.
8- داشتن فلسفه زندگی مسیر رضایت را هموار میکند
وقتی برای زندگی خود فلسفهای داشته باشید، میدانید که هستید و چه میخواهید. همین دانستن کمک میکند شادتر زندگی کنید و معنای زندگی را بهتر دریابید.
به طور کلی برای زندگی باید جسارت به خرج داد و سفر را آغاز کرد. همانطور که قهرمانان در اسطورههای گذشتگان سفرشان را آغاز میکردند. آنها برای رسیدن به مقصود خود از مراحل زیادی میگذشتند، گاه پیروز بودند و گاه مغلوب، گاه شاد بودند و گاه خسته اما در نهایت بعد از گذشتن از چالشهای زیاد به هدف نهایی خود میرسیدند و گمشده خود را مییافتند. شاید یک کتاب خوب در این زمینه کتاب کیمیاگر باشد. این کتاب داستان چوپانی است که محل زندگی خود را برای یافتن گنجی رها میکند و ماجراهای زیادی از سر میگذراند. اگر در جستجوی معنای زندگی هستید ولی وقت کافی ندارید، شنیدن کتاب صوتی کیمیاگر از پائولو کوئیلو به شما توصیه میشود.