مجموعه تلویزیونی پرمخاطب «گاندو» به روزهای پایانی خودش نزدیک میشود؛ اما همچنان خبرساز است. جذابیت پروندهای امنیتی که مردم اخبار آن را همین سال قبل شنیدهاند، باعث شده مخاطب بهدنبال حوادث سریال باشد.
به گزارش صبح نو، مجموعه تلویزیونی پرمخاطب «گاندو» به روزهای پایانی خودش نزدیک میشود؛ اما همچنان خبرساز است. جذابیت پروندهای امنیتی که مردم اخبار آن را همین سال قبل شنیدهاند، باعث شده مخاطب بهدنبال حوادث سریال باشد.
«گاندو» به یکی از مهمترین پروندههای امنیتی جمهوری اسلامی میپردازد. این سریال بهواسطه سوژه جذاب و شخصیتپردازی مناسب توانسته با مخاطبان زیادی با سلایق مختلف ارتباط برقرار کند. این روزها در آستانه پایان «گاندو» هستیم؛ بههمیندلیل با آقای وحید رهبانی بازیگر نقش «محمد» که درواقع نقش محوری این سریال است، گفتوگویی کردهایم که درادامه میخوانید.
دهه شصتیها شما را با سریال «خانه ما» بهیاد دارند. آن مجموعه هم از شبکه سه پخش شد و اتفاقا در زمان خودش موفق بود. چه شد پس از پخش آن، تقریبا از مقابل دوربین دور شدید؟ آیا از هیولای شهرت فراری بودید یا شرایط اینطور رقم خورد؟
نگرانی درباره شهرت حقیقت است؛ اما بهطورهمزمان مدام در حال بارگیری ذهنی بودهام. در این سالها، سعی کردم بیشتر بهسمت یادگرفتن بروم و گمان کنم در آینده هم همین رویه را ادامه دهم. البته، این بهمعنای آن نیست که کار تصویری از یادگرفتن جلوگیری میکند؛ اما ترجیح دادم وقتم را بیشتر به این شکل بگذرانم.
ضمنا پس از برگشتم به ایران، برخی مشکلات بهوجود آمد که همین هم باعث کمرنگ و خانهنشین شدن من شد. خدا را شکر آن مشکلات برطرف شدند و نقشم در «گاندو» هم چیزی بود که نمیشد بهراحتی از آن گذشت. «محمد» نقش بسیار قشنگی بود و میدانستم در قلب مردم جای میگیرد؛ بههمیندلیل، از بازی در این نقش استقبال کردم.
شخصیت «محمد» در «گاندو» با اینکه جذاب است، به دلیل مختصات مأمور امنیتی میتواند شمشیری دولبه باشد. نگران ریسک بازی در آن و سپس بلوکهشدن در چنین شخصیتهایی نبودید؟
بههیچوجه نگران نبودم؛ چون میدانستم شخصیتی که مشغول بازی در آن هستم، باتوجهبه تحقیقاتم، آدمی وطنپرست است که برای مملکت همه کار میکند و جانش در دستش است. مهمتر از همه، این نکته برایم جذاب بود که «محمد» دنبال اسم نیست. وقتی در ارگانی مثل پلیس عضو میشوید، میدانید با هر خدمتی که میکنید، درجه میگیرید و درمقابل دیگران مشهورتر میشوید؛ اما درمقابل، مشخصه مأمور امنیتی این است که اصلا دنبال اسم نیست و صرفا بهدنبال انجام وظیفه است و آن را به بهترین شکل انجام میدهد. هرگز امکان ندارد چنین آدمی بد باشد.
باتوجهبه سابقه خودتان در کارگردانی، وقتی با نویسنده و کارگردان «گاندو» درگیر خلق شخصیت «محمد» بودید، او را خصوصا در زندگی شخصی، چطور آدمی ترسیم کردید؟
همانطورکه در سریال میبینید، آقای آرش قادری بهخوبی این شخصیت را پرداخت و آقای جواد افشار هم بهزیبایی تصویر کرد. «محمد» در خانه و خانواده آن آدمی که بهطورکامل باید باشد، نمیتواند باشد. دلیلش هم پرونده بزرگی است که در دست دارد. بهنظرم اتفاقا این موضوع بسیار مهم است، چه درباره «محمد» و چه آدمهایی مثل «محمد».
معمولا هم این بخش از زندگی این آدمها دیده نمیشود، درست است؟
دقیقا همینطور است. از این خیلی خوشم میآمد که «محمد» آدم بسیار سادهای است. موتورسیکلتی دارد که با آن به نامزدش سر میزند و گاها نیمهشب به خانه میرود. خیلی از اوقات وقتی به خانه میرود، مادرش خواب است. خانه سنتی باحالی دارند که اتفاقا خودم هم در چنین خانهای بزرگ شدهام. خانه «محمد» شباهت زیادی با خانه کودکی خودم دارد. با این اوصاف، مطمئن بودم چنین شخصیتی محبوب خواهد بود.
«محمد» تریبون سریال است؛ یعنی برخی از حرفهای مهم مدنظر نویسنده از زبان او بیان میشود. یکی از مثالهایش، سکانس بازی شما با آقای پندار اکبری داخل ماشین و پس از ورزش در باشگاه انقلاب است. نگران نبودید بیان این حرفهای مهم، ناخواسته گلدرشت شود؟
اگر شخصا حرفهایش را باور نمیکردم، قاعدتا بیان این دیالوگها برایم سخت میشد؛ منتها بهطورمشخص هر شخصیتی که قرار باشد بازیگر بازی کند، ابتدا باید آن نقش را از فیلتر قلبش بگذراند. درنتیجه، اگر من شخصیت را بفهمم، تماشاچی هم آن را متوجه میشود و پس نمیزند.
«گاندو» به مسائلی مثل آقازادهها و خیانت برخی از وابستگان مسوولان دولتی هم ورود کرده. این مسأله قبلا بهندرت اتفاق افتاده است. آیا موقع ساخت سریال، نگران حاشیه نبودید. آیا نگران اعمال فشار از طرف افراد نبودید؟
البته، گمان میکنم تهیهکننده و کارگردان بتوانند جواب کاملتری به این سوال بدهند؛ اما قاعدتا این نگرانی همیشه همراه ما بوده است. بههرحال، نخستینبار بود که در تلویزیون از خطقرمزی عبور میکردیم که سالها در سینما و تلویزیون تمایلی نداشتند به آن بپردازند. خدا را شکر با تمام حواشی موجود، امروز مردم «گاندو» را تماشا میکنند. آنها با برخی از حقایق پشتپردهای آشنا میشوند که نیاز هر جامعهای است. این لازمه هر جامعهای است که فضا باز شود تا درباره مسائل پشتپرده حاکمیتی صحبت شود.
اینکه شائبه سیاسیکاری به «گاندو» وارد نشود، کار سختی است. از نتیجه راضی هستید؟
بله، این مسائل بسیار مهمی است. شکرخدا این مشکل را پشتسر گذاشتیم. ما در «گاندو» چیزی را میگوییم که دقیقا حرف مردم است، نه حرف جناحهای سیاسی. جریانهای سیاسی مشکلاتی دارند که گپزدن درباره آنها مسأله ما نیست. وقتی حرف مردم را بگویید، آنها پشتسرت قرار میگیرند.
سکانسی در «گاندو» بود که برایتان عجیب باشد و حتی مشکلی بهوجود آورد؟
تقریبا در همه سکانسها این حال را داشتم. من اصولا آدم طرفدار جزئیات هستم و از طرفی، وقت بسیار کمی برای ضبط سکانسها داشتیم. بههمیندلیل، میطلبید همه عوامل با جدیت در کار حضور یابند. ما این سریال را با این حجم از لوکیشن و شخصیت، قاعدتا باید دوساله میساختیم؛ اما آن را در هشت ماه ساختیم.
تعدد شخصیت، بهویژه در تیم «محمد» را امتیاز میدانید؟ کارتان را سختتر نمیکرد؟
شخصا این تعدد شخصیت را امتیازی برای کار میدانم. سینماییها میگویند قهرمان قصه را در پرده اول بفرست بالای درخت و در تمام پرده دوم، به او سنگ بزن. همه اتفاقاتی که در اطراف و شخصیتهای مختلف رخ میدهد، بهنوعی دردسر «محمد» است و به قهرمانشدنش کمک میکند.
بهنظرتان قصهای مثل «گاندو» و شخصیتهایش، ظرفیت ساخت فصل بعدی را دارند؟
وقتی این روزها با مردم گپ میزنم و با لطف آنها مواجه میشوم، بهشدت میتوانم این را تأیید کنم که فضا برای ساخت ادامه «گاندو» وجود دارد. البته، درباره خودم فعلا زود است که نظر بدهم.