خیلی از ایرانیها تا پیش از ماجرای روز چهارشنبه اصلا اسم جاس استون را نشنیده بودند، خوانندهای بریتانیایی که در ماههای اخیر در کشورهای اطراف ایران کنسرتهایی داشته است اما وقتی اسمش برای ایرانیها آشنا شد که در اینستاگرامش خبر از ورود به ایران داد و البته اعلام کرد که در فرودگاه متوقف شده است.
به گزارش شهروند، او استوری منتشر کرد و در آن گفت که از مسقط وارد جزیره کیش شده اما برنامهای برای اجرای کنسرت نداشته است؛ چون میدانسته در ایران زنان نمیتوانند کنسرت برگزار کنند. او که در استوریاش آرام صحبت میکرد، خبر داد که در حال ترک خاک ایران است و توانسته مدارک و تلفن همراهش را پس بگیرد. همین حرفها کافی بود برای اینکه ویدیوهایش در شبکههای اجتماعی دست به دست شود. کمکم حرفوحدیثهایی درباره بازداشتش شنیده شد.
بعضی از کاربران همیشه در صحنه اینستاگرام هم به صفحه شخصی او رفتند و با زبان فارسی و انگلیسی معذرتخواهی کردند اما این روحیه عذرخواهی زمان زیادی بر فضای توییتر فارسی و اینستاگرام ایرانی غالب نبود؛ چون بلافاصله عده زیادی از کاربران این سوال را مطرح کردند که اساسا چرا این خواننده بدون ویزا وارد ایران شده است؟
عدهای دیگر هم میپرسیدند که اگر یک خواننده ایرانی به این شکل وارد بریتانیا میشد چه برخوردی با او صورت میگرفت؟ این حرفها مخصوصا بعد از آن نقل محافل مجازی شد که پلیس کیش ادعای بازداشت او را تکذیب کرد و گفت: «نامبرده باز داشت نشده بلکه به خاطر نداشتن مدارک لازم و فقدان مجوز ورود به جمهوری اسلامی ایران با اولین پرواز باز گردانده شده است. جاس استون و همراهانش که روز شنبه، ۹ تیر ماه، با پرواز مستقیم مسقط به جزیره کیش وارد فرودگاه این جزیره شده بودند، برابر ضوابط مسافری با اولین پرواز در صبح روز بعد به مقصد امارات پرواز کردند.»
خود جاس استون هم کمی بعد تأیید کرد که نهتنها ویزا نداشته بلکه مدارک کافی هم به همراه نداشته است. اینجا بود که خیلی از کاربران به جای عذرخواهی از او میپرسیدند چطور فکر کرده که بدون داشتن مدارک کافی میتواند وارد ایران شود؟ بعضیها هم ماجرا را به شوخی و خنده واگذار کردند و لینک مدارک لازم برای دریافت ویزا از ایران را برای او کامنت گذاشتند.
این نخستینبار نیست که آمدن یک چهره هنری یا سلبریتی خارجی به ایران داستان درست کرده است. خیلی از ما ماجرای آمدن کندی چارمز، بازیگر فیلمهای غیراخلاقی آمریکایی، به ایران را یادمان نرفته است که با انتشار تصویری از خودش در تهران خبر داد که برای جراحی زیبایی آمده است؛ اتفاقی که حتی تا پای اظهار نظر مقامات وزارت امور خارجه هم پیش رفت و معاون پارلمانی و کنسولی وزارت امور خارجه ایران با اعلام اینکه طبیعی است کارشناسان ما خانمهای آنچنانی را نشناسند، گفت: «البته این شخص با اسم دیگری ویزای ایران را گرفته بود اما فضایی علیه ارگانهای دولتی ایجاد شد.»
البته تمام چهرههایی که به ایران آمدهاند، اینطور جنجال نساختهاند؛ مثلا وقتی «ویگو مورتنسن» بازیگر ارباب حلقهها در سال ٨٥ به ایران آمد، اصلا کسی باخبر نشد.
بعد از او هم ژولیت بینوش، بازيگر مطرح سینمای فرانسه، به دعوت عباس کیارستمی به ایران آمد و یک هفته هم ماند. او که گفته شد برای شناخت بیشتر ایران و همکاری بهتر با کیارستمی به ایران آمده در مورد این سفر گفت: «ایرانیان بسیاری به غرب سفر کردهاند و حالا نوبت غربیهاست که به این کشور سفر کنند و آن را بیشتر بشناسند.» سفر او بعد از رفتنش رسانهای شد و عکسهای بینوش با حجاب اسلامی در حال خوردن آبگوشت خیلی زود روی جلد خیلی از روزنامهها نشست.
غیر از این دو که تقریبا سفری آرام و بیحاشیه به ایران داشتهاند، شان پن، بازیگر سرشناس هالیوود هم تجربه سفر به ایران را داشته است که البته تا این اندازه بیسروصدا نبود. او که نه در قالب یک بازیگر بلکه در قامت یک خبرنگار راهی ایران شد و همین موضوع سفر او را تحتالشعاع قرار داد که با استقبال عجیب مردم روبهرو شد و برخیها در برابر هتل محل اقامتش تجمع کردند. شان پن در این سفر به دیدن نامزدهای انتخاباتی هم رفت و با هر کدام عکس یادگاری گرفت و نزديک به دو ماه بعد در گزارشی چهار قسمتی از ایران و سفرش در روزنامه سانفرانسیسکو کرونیکل نوشت که گزارشی که چندان هم به مذاق مردم و مسئولان ایران خوش نیامد.
اگر چه مورد جاس استون و نحوه ورود او به ایران با بقیه سلبریتیهایی که تا الان وارد خاک ما شدهاند، تفاوتهایی دارد اما به طور کلی این سوال به وجود میآید که آیا قاعده و قانون خاصی برای ورود این دسته افراد به ایران هست؟ آیا سفارتخانهها و کنسولگریهای ایران از پروتکل خاصی برای دادن ویزا به چهرههای مختلف پیروی میکنند.
رامین میهمانپرست، سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه در جواب این سوال میگوید: «بستگی دارد که متقاضی ورود به ایران و دریافت ویزا با چه هدفی بخواهد به ایران بیاید؛ یعنی چه برنامهای داشته باشد. به هر حال وزارت امور خارجه و سفارتخانههای ما مانند تمام کشورها فهرستی از افرادی دارند که نمیتوانند به ایران سفر کنند اما اگر فرد در این فهرست نباشد که طبیعتا هنرمندان عادی در آن نیستند، مانعی برای ورود به ایران نخواهد داشت؛ به شرط اینکه زمینههای ورودشان فراهم باشد.»
او ادامه میدهد: «اگر فرد به شکل توریستی میخواهد وارد ایران شود که مدارک و روند قانونی خودش را دارد و اگر بخواهد برنامهای در اینجا اجرا کند یا همکاری خاصی داشته باشد، یک رویه دیگری دارد. به هر حال اگر رویهها طی شوند همکاران ما کمال همکاری را برای صدور ویزا و تسهیلات سفر به ایران انجام میدهند و مشکل خاصی در این زمینه وجود ندارد؛ مثلا اگر کسی میخواهد در پروژهای همکاری کند یا برنامهای هنری در ایران اجرا کند، باید موافقتنامههای لازم از طرف وزارت ارشاد و وزارت امور خارجه را داشته باشد و....»
او در مواردی مانند کندی چارمز که ورودش به ایران انتقادهای زیادی برانگیخت، میگوید: «اگر کسی از شهرت بدی برخوردار باشد اما در فهرست ممنوعیت ما نباشد باز هم همکاران ما در سفارتخانهها اجازه ورود به او را نمیدهند اما این شهرت باید در حوزهای باشد که همکاران ما از آن خبر داشته باشند؛ نه حوزههایی که فقط عدهای خاص با آن سر و کار دارند.»