bato-adv
کد خبر: ۴۰۳۷۳۷

مادر شیرمحمدعلی‌: چرا پسرم باید سلاخی شود؟

فقط به آقای رئیسی برسانید که من خونخواه فرزندم هستم. دست‌های پشت پرده را می‌خواهم. چرا رئیس زندان سهل انگاری کرده است؟ آیا افسر نگهبان کلید را به یک زندانی داده است و او در را باز کرده؟! دوربین‌ها کجا بودند؟ چرا دوربین‌ها صحنه را نگرفتند؟ وقتی از بچه من هفت دقیقه خون می‌رفت افسر نگهبان کجا بوده و چرا بعد با یک گارد ویژه آمده؟ چرا جوان ۲۱ ساله من اینگونه باید سلاخی شود؟ به چه حکمی؟ به چه جرمی؟ به چه اعتقاد و عقیده ای؟ ما مسلمانیم. باید مسلمان، مسلمان را اینگونه سلاخی کند و افسر نگهبان نباشد؟ این حق است؟
تاریخ انتشار: ۱۸:۲۴ - ۰۴ تير ۱۳۹۸

مادر شیرمحمدعلی‌: چرا پسرم باید سلاخی شود؟

پایگاه خبری جماران با مادر علیرضا شیرمحمدعلی که در زندان فشافویه به قتل رسید گفتگو کرده است.

گزیده سخنان مهناز سرابی مادر مرحوم مقتول علیرضا شیرمحمدعلی‌ را در ادامه می‌خوانیم:

* من، چون از لحاظ راه رفتن مشکل دارم آقای عرفانیان وکیل علیرضا دنبال پرونده هستند. دیروز با آقای عرفانیان ملاقات داشتم پرونده را دیده بودند. در سایت خبری دنیای اقتصاد خواندم که به پرونده علیرضا رسیدگی و به دادسرا فرستاده شد. من یک بار به دادسرا (مجتمع قضایی امام خمینی) رفته ام، اما نه قاتلین را دیده ام و نه عوامل پشت پرده را.

* دادخواهی خون بچه من فقط آن دو تا مهره سوخته نیستند. آن دو نفر که باید اعدام شوند، چون به غیر از بچه من بی گناه‌های دیگری را هم کشته اند، اما عوامل پشت پرده ....

* چرا در اتاق این‌ها باز بود؟ می‌گفتند موقع هوا خوری در اتاق این‌ها قفل بوده، اما آن موقع در اتاق آن‌ها باز بوده که بیایند اتاق بچه من و او را سلاخی کنند؟ ۳۰-۴۰ ضربه چاقو شوخی نیست.

* هیچ چیز را اطلاع ندارم. چون همه اش با قرص اعصاب خوابم. با قرص اعصاب خودم را آرام نگه می‌دارم. همه زندگی ام را از من گرفته اند. من را در جریان روند پرونده علیرضا قرار نمی‌دهند. آقای عرفانیان وکیل که از ایشان ممنونم دنبال کارهاست. من در جریان نیستم. گفتند فقط انحصار وراثت کنم که ببینیم علیرضا مال و ثروتی دارد یا مثلا از خودش کسی یادگار هست یا نه - که البته نیست - تا به بقیه جریان پرونده رسیدگی شود. بیشتر از این در جریان نیستم.

* (در پاسخ به رئیس قوه قضاییه هم دستور رسیدگی به پرونده را صادر کرده اند. شما تغییری در روند بررسی‌ها دیده‌اید؟): ولله من در روزنامه‌ها خواندم. ممنون هم هستم اگر واقعا رسیدگی شود که بچه من آخرین کسی باشد که اینگونه مظلومانه تکه پاره و سلاخی اش می‌کنند؛ مخصوصا زندان فشافویه.

* فقط این را به گوش آقای رئیسی برسانید که من خونخواه فرزندم هستم. دست‌های پشت پرده را می‌خواهم. چرا رئیس زندان سهل انگاری کرده است؟ آیا افسر نگهبان کلید را به یک زندانی داده است و او در را باز کرده؟! دوربین‌ها کجا بودند؟ چرا دوربین‌ها صحنه را نگرفتند؟ وقتی از بچه من هفت دقیقه خون می‌رفت افسر نگهبان کجا بوده و چرا بعد با یک گارد ویژه آمده؟ چرا جوان ۲۱ ساله من اینگونه باید سلاخی شود؟ به چه حکمی؟ به چه جرمی؟ به چه اعتقاد و عقیده ای؟ ما مسلمانیم. باید مسلمان، مسلمان را اینگونه سلاخی کند و افسر نگهبان نباشد؟ این حق است؟

* فقط به آقای رئیسی بگویید من دادخواه خون بچه ام هستم. فقط قصاص آرامم می‌کند. خودم باید چهارپایه را از زیر پایشان بکشم.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv