دو شیر ایرانی، کامران و هیلدا بالاخره بعد از ۸۰سال که از انقراضشان در ایران میگذرد، از اروپا به سرزمین مادری بازگشتند. اولی، شیر نر ایرانی به نام کامران (که بعدا به هیرمان تغییرنام یافت). روز پنجشنبه ١٢ اردیبهشتماه از باغوحش بریستول بریتانیا به ایران منتقل شد و دومی هم به نام هیلدا، صبح روز گذشته از باغوحش دوبلین ایرلند.
به گزارش روزنامه شهروند، حالا این زوج نادر بعد از اینکه سالها در طبیعت زندگی کرده بودند و در زیستگاه طبیعیشان منقرض شده بودند، بالاخره در کنار هم قرار گرفتهاند. بد نیست بدانید کارشکنیها برای بازگشت این شیر به ایران هم کم نبوده است. ماجرا از این قرار است که «شیر ایرانی» را به نام «پرسیکا» در تمام دنیا میشناسند، اما تلاشها برای اینکه همه در جهان آن را به همان اسم اصلی یعنی «شیر ایرانی» بخوانند، بینتیجه مانده. در این قضیه بهخصوص هندوستان هم دخیل بوده؛ چون تنها گونههای شیر ایرانی درحال حاضر در هند هستند و مسئولان باغوحش هندوستان بدشان نمیآید نام «شیر هندی» به جای «شیر ایرانی» روی این گونه بماند.
در ادامه دکتر معماریان، مدیرعامل باغوحش ارم درباره نحوه انتقال هیلدا، چگونگی قرارگرفتن او در باغوحش و کارشکنیهای مختلف صحبتهایی با «شهروند» انجام داده که میخوانید:
اسم این شیر ماده که تازه منتقل شده، چیست و چند سالش است؟
اسمش هیلدا است و ٤سالش است.
چه زمانی به ایران رسید؟
دیروز به ایران رسید.
از بریستول آوردید؟
نه؛ هیلدا از باغوحش دوبلین ایرلند آمده. با پرواز قطری به دوحه آمد و از دوحه به تهران رسید.
سالم رسیده است؟
بله.
این را میپرسم، چون گاهی مشکلاتی در نقل و انتقالات و حتی رهاسازی گونههای مختلف جانوری دیدهایم و حاشیههایی هم داشته است.
انتقال این شیر از طریق انتقال بینالمللی انجام شده. تمام شرایط را بررسی میکنند، تجهیزات متناسب را درنظر میگیرند تا عملیات انتقال به بهترین شکل انجام شود. البته گاهی زخمهای سطحی ممکن است به وجود بیاید، اما این انتقال به بهترین نحو انجام شده.
چقدر طول کشید باغوحش دوبلین با این انتقال موافقت کند؟ کلا روند نامهنگاریها و گفتگوهای شما برای آوردن این دو شیر ایرانی چطور پیش رفت؟
راستش اگر بخواهم از اول بگویم، شاید باید بگویم ٨سال طول کشید، چون بعد از اینکه شیر ایرانی در ایران منقرض شد، ایرانیها تلاشهای زیادی برای برگرداندن شیر ایرانی انجام دادند. از قبل از انقلاب این تلاشها شروع شد که موفق نشدند. بعد از انقلاب هم خیلی سعی کردند که باز به نتیجه نرسیدند، تا اینکه ما ٨سال پیش دوباره شروع کردیم و از همان زمان با سنگاندازیهای مختلف روبهرو شدیم؛ هم مانعتراشیهای داخلی و هم خارجی، بهخصوص هندیها.
باغوحش دوبلین چطور قبول کردند که این شیرها را به ایران انتقال بدهید؟
با استانداردهایی که توانستیم رعایت کنیم و وقتی عضو اتحادیه باغوحشهای اروپا شدیم و توانستیم عضویت EEP را بگیریم، با انتقال این دو شیر ایرانی از انگلستان و ایرلند به باغوحش ارم موافقت شد. تازه بعد از موافقتشان، دوسالی طول کشید که بتوانیم آنها را منتقل کنیم. مشکلات زیادی داشتیم، حتی چندبار نامه زدند که به خاطر تحریم نمیتوانند شیرها را بفرستند که از اتحادیه به وزارت امور خارجه آنها نامه زدیم که این انتقال اصلا یک نقل و انتقال مالی نیست و قرار نیست پولی ردوبدل شود و هیچ ربطی به تحریم ندارد. بعد از این سنگاندازیها، مانعتراشیهایی هم از داخل ایران داشتیم که دوست نداشتند چنین اتفاقی بیفتد، حتی همانطور که گفتم، سنگاندازیهای خارجی؛ بهخصوص هندیها.
چرا؟ هندیها از آمدن شیر ایرانی به ایران چه ضرری میکنند؟
هندوستان آخرین زیستگاه طبیعی شیر ایرانی است و آنها خیلی دوست دارند که اسم این شیر همچنان Indian lion (شیر هندی) باشد. بعد از اینکه شیر ایرانی در ایران منقرض شد، آنها دایم به این نوع شیر میگفتند «شیر هندی» که این اسم را جا بیندازند و اروپاییها هم به آن میگفتند Asian lion، درحالی که اسم زیرگونه Persica (پرسیکا) است و کسی نمیتواند آن را عوض کند. هندیها علاقه داشتند این گونه «پرسیکا» (یا پرشیا) که روی این شیر مانده، به ایران نیاید تا بتوانند همچنان آن را به نام «شیر هندی» به مردم بشناسانند که البته موفق نشدند و این دو شیر به ایران آمدند.
الان این دو شیر کنار هم هستند یا جداسازی انجام شده؟
الان از هم جدا هستند. فقط درهای خاصی تعبیه شده که میتوانند از آنجا همدیگر را ببینند و بو کنند تا بعد به هم معرفی شوند.